پرواضح است همیشه ایران به دنبال حقوق صلحآمیز هستهای، تامین منافع ملی و داشتن روابط خوب با کشورهای خاورمیانه و سایر کشورهای دنیا بوده است. منافع ملی ایران در چارچوب خواستههای بهحق ایران در محدوده قوانین بینالمللی، امنیت و روابط محترمانه و توام با عدالت با کشورهای جهان در راستای رسیدن به صلح وجهانی عاری از خشونت است.
در این بین اما کشورهای ناقض حقوق بشر به دنبال ایجاد ناامنی و دخالت در روابط سیاسی ایران با سایرکشورهای جهان بهخصوص کشورهای خاورمیانه هستند و مهمترین موضوع برای ترغیب کشورهای خاورمیانه و در راس آنها عربستان سعودی، افزایش توجه آنها پروژهی ایرانهراسی است، هرچه اوضاع داخلی ایران نابسامانتر باشد، احتمال اینکه ایران برای کشورهای منطقه خطر به حساب آید کمتر است. از سوی دیگر بحث تولید بمب هستهای توسط ایران از آن دست پروژههای نخنمایی است که هر چه آتش آن شعلهورتر میشود، آژانس با گزارشهایش، آب بر آن ریخته و دود حاصل را به چشم مشتعلکنندگان این آتش میریزند.
در حالی که رشد داخلی اقتصاد ایران میتواند زمینهساز پیشرفت و احتمال خطرآفرینبودن ایران برای کشورهای منطقه باشد البته تنها به شرطی که آمریکا بتواند برنامههای این توافق را به درستی پیش ببرد. یعنی اینکه با کاهش مدیریت شده تحریمها بتواند از طرفی رشد تسلیحاتی و رشد اقتصادی ایران را مدیریت کند و از طرف دیگر همچنان پروژهی ایرانهراسی ناشی از قدرتمند شدن جمهوری اسلامی در بعد سیاست داخلی را هر روز گسترش دهد. در تکمیل مقدمه مطرح شده بایستی به این نکته اشاره شود که، اوباما برای حفظ قدرت دموکراتها نیازمند پرهیز از اشتباهات دموکراتهای قبلی بود.
موضوعی که بهخوبی در دوره ریاست جمهوری او مورد توجه قرار گرفته است. هرچند اوباما نتوانسته است بهخوبی از حل بحرانهای اقتصادی پیش روی آمریکا برآید ولی در بهبود اوضاع اقتصادی نقش موثری داشته است. علاوه بر این، موضوع مهمی که اوباما سخت در پی آن است اهمیت دادن به اسراییل است. همین موضوع بود که سبب شد او بلافاصله پس از حضورش بهعنوان رئیسجمهور جدید ایالات متحده روند تحریمهای ایران را گسترش دهد و در نتیجه با به هم ریختن اوضاع اقتصادی ایران، سعی در راضیکردن مقامات تل آویو کند. در این بین مقابله به مثل دولت دهم، ابزار مناسبی بود برای دامنزدن به موضوع تحریمها و در نتیجه افزایش حمایت مقامات رژیم غاصب صهیونیستی از اوباما.
اما در دولت یازدهم به سادگی میتوان فهمید که درک مناسب ظریف از موقعیت ایالات متحده در منطقه و عدم نیاز آن به استقرار نیروهای نظامی، بهترین موقعیت را برای ایران جهت موفقیت در مذاکرات فراهم کرده است. اما نکتهی قابل تعمل این است که، آمریکا از طرفی یک جنگ داخلی در تمام کشورها بهوجود آورده است و بازار داخلی خود در خاورمیانه را از دور مدیریت و از سوی دیگر روند ایرانهراسی را برای تقویت برنامه رشد فروش سلاح به هم پیمانهایش در خاور میانه دنبال میکند. پس چه نیازی است که ایران در پروژهی ایرانهراسی هم بازنده سیاست خارجه باشد و هم بازنده سیاست داخلی با روند رو به زوال اقتصادی؟ بنابراین آبکردن برخی از یخهای این معامله هستهای، بهترین راهکار برای آن است که ایران لااقل در بعد سیاست داخلی بازنده نباشد. همین موضوع شد دلیل مهم برای بازکردن فضای مذاکره و حلکردن موضوع تحریمها.
در پایان و به نظرنگارنده" مهدی حیدرپور "مهمترین موضوع برای ترغیب کشورهای خاورمیانه و در راس آنها عربستان سعودی، افزایش توجه آنها پروژه ایرانهراسی است. پروژهای که با افزایش مشکلات اقتصادی ایران با شکست مواجه خواهد شد. بهطور دقیق همین موضوع است که خیال مقام معظم رهبری و سیاستمداران داخلی را آشفته کرده و آنها را در راستای استیفای حقوق ملت به اصرار بر توافق هستهای جامع برانگیخته است. توافقی که در یک کلام، مانع از مدیریت وضعیت داخلی کشورمان به دست ایالات متحده خواهد شد.
سلام و خداقوت
مطلب خوب شما در حرف تو منتشر شد.
http://www.harfeto.ir/?q=node/43554
موفق باشید
یاعلی. التماس دعا