در ابتدا بایستی به دو نکته اشاره نمود، اول اینکه جمهوری اسلامی ایران جزیره امنیت، صلح و ثبات در منطقه است. این برای اروپا حیاتی است که از جایگاه ایران و فرصت کنونی استفاده کنند. دوم این که رویکرد اقتصاد جهانی افزایش تجارت و تولید است، حال آنکه مقامات کشورهای اروپایی ابراز داشتهاند ایران کشوری کهن با تمدن بزرگ و دیرینه است و ظرفیت و امکانات زیادی در این کشور وجود دارد که باید آن را برای توسعه همکاریهای همه جانبه بهکار گرفت، دراین بین دولت تدبیر و امید نیز اولویت خاصی برای توسعه مناسبات سیاسی واقتصادی در عرصه بینالمللی قائل است.
در تکمیل مقدمه مطرح شده بایستی اذعان نمود، طی دو دوره مجالس ششم و هفتم رفت وآمدهایی میان پارلمان ایران و اروپا صورت میگرفت. اما طی چند سال گذشته خللی در روابط به وجود آمد و با از سرگیری مذاکرات هستهای، مجددا پارلمان اروپا به شکلی تمایل خود را برای رفتوآمد و گفتوگو نشان داده است.
شاهدیم پس از مذاکرات لوزان و ادامهی گفتوگوها برای توافق نهایی، پارلمان اروپا فعالیت خود را برای ارتباط پارلمانی با ایران آغاز کرده است. ارزیابی که میتوان از رفتوآمدهای پارلمانی داشت، تاثیر آن بر همکاریهای سیاسی ایران و اروپاست که هرچه فعالتر باشد، بهمراتب منافع قاره اروپا و جمهوری اسلامی ایران را در برخواهد گرفت. روابطی که پیوسته تحت تاثیر روابط سیاسی دولتها بوده است.
بنابراین این دیدارها پیام مثبتی دارد که میتواند تاثیر مثبت خود را بر روابط سیاسی ایران و اروپا و حتی مذاکرات هستهای بگذارد. حال آنکه اینگونه رفتوآمدها میتواند پیامدهای اقتصادی، سیاسی و حتی امنیتی خوبی برای ایران و اروپا داشته باشد، زیرا ایران به لحاظ موقعیت ژئوپولتیک، انرژی و مناسبات سیاسی دیرینه با اروپا، میتواند روابط فعال و گستردهتری داشته باشد. موقعیت ژئوپولتیک، انرژی و همکاریهای اقتصادی از جمله ظرفیتهای متقابل ایران و اروپاست که مکمل همدیگر هستند به واقع ایران پل ارتباطی بسیار قوی و ترانزیتی برای اروپا بهمنظور تامین نیازهای این قاره برای صادرات، حملونقل و تامین انرژی است که به صرفهترین قیمت و کمترین مسیر را فراهم میآورد.
پیشینهی تاریخی روابط ایران و اروپا هم به لحاظ سیستم و هم نظام سیاسی– اقتصادی، میتواند زمینهساز همکاریهای گسترده باشد. علاوه بر آن ایران و اروپا میتوانند همکاریهای امنیتی خوبی برای تامین انرژی، حمل و نقل و مبارزه با پدیدهی تروریسم و خشونتگرایی داشته باشند.
در این بین کارشناسان مسائل سیاسی براین باورند جمهوری اسلامی ایران همواره تمایل به همکاریهای پارلمانی و سیاسی فعال با اتحادیه اروپا و کشورهای اروپایی چه بهصورت دوجانبه و چه در قالب 27 کشور عضو اتحادیه داشته و این به میزان تمایل پارلمان اروپا بستگی دارد که چه میزان ارتباطات بیشتر و تاثیرگذاری بر روابط سیاسی میان کشورهای عضو اتحادیه با ایران را دنبال میکند اما بهدلیل عدم وجود یک ارادهی سیاسی مشترک از سوی اروپا، جمهوری اسلامی ایران باید همچنان سیاست دو سویه خود را با ایجاد تمایز میان اتحادیه اروپا و منافع ملی هر یک از کشورها ادامه دهد.
همچنین ترانزیت و حمل و نقل مواد مخدر از مسیر ایران، سیل بیرویه مهاجرتها از کانونهای بالقوه بحرانخیز خاورمیانه و بالکان به اروپا موجب نگرانیهایی در سطوح عالی تصمیمگیری اتحادیه اروپا شده است بهطوری که پدیده مزبور میتواند روند همگرایی اتحادیه اروپا را بهطور جدی دستخوش تلاطم سازد. لذا همکاری امنیتی با ایران در بُعد کنترل مهاجرت، آوارگان و مواد مخدر نه تنها میتواند یک رژیم همکاری فرامنطقهای میان ایران - اروپا در جهت تقویت همکاریهای سیاسی – امنیتی ایجاد کند بلکه میتواند سهم بسزایی در کاهش بار هزینههای اقتصادی ایران در زمینههای فوق داشته باشد.
در پایان و به نظر نگارنده" مهدی حیدرپور"اروپا و ایران از چنین ظرفیتهایی آگاهی دارند اما متاسفانه طی سالهای گذشته از این ظرفیتها بهخوبی استفاده نشده مگر با برخی از کشورهای اروپایی بهصورت دوجانبه. اگر مجموعه روابط دوجانبه با کشورهای اروپایی را در مقیاس بزرگتر این قاره و در چارچوب همکاریهای جمهوری اسلامی ایران و اتحادیه اروپا تعریف کنیم، میتوان اذعان داشت ظرفیتها بیشتر میتواند منافع ایران و اروپا را تامین کند.