توافق تاریخی میان ایران و قدرتهای جهانی در قالب گروه 1+5 نتایج گستردهای خواهد داشت. اغراق نیست اگر بگوییم که خاورمیانه و در واقع تمام دنیا دیگر هرگز در چنین وضعیتی نخواهد بود. قطعنامه صلحآمیز به دست آمده درباره مسئلهای که به یکی از پرفشارترین بحرانهای دوران ما تبدیل شده بود، یک پیروزی برای ایجاد ثبات و نظم در منطقه خاورمیانه محسوب میشود. درتکمیل مقدمه عنوان شده بایستی به این نکته اشاره کرد، توافقی که میان ایران و قدرتهای بزرگ صورت گرفت فارغ از توافق هستهای، توافقی در سطوح بالاتر و در سطح منطقه است و تمایل آمریکا و دیگر همپیمانانش معطوف به ارادهای فراتر از میز مذاکرات بود.
یکی از دلایلی که آمریکا و غرب با جدیت دو سال بر سر میزمذاکره با ایران نشستند به وجودآمدن توافق با ایران درتوافقات جامعتر و در مسائل منطقهای است. از جمله دستاوردهای این مذاکرات رفع رویکرد آمریکا درقبال ایران بود.
از سوی دیگر دولت آمریکا بهدنبال تغییر رویکرد کشورهای جهان نسبت به عملکرد گذشته خود است. فراموش نکنیم دولت آمریکا درحمله به افغانستان و عراق به هیچوجه نتوانست به یک اجماع با اروپاییها دست یابد.
همچنین بیثباتی درافغانستان وعراق و روشننشدن وضعیت سوریه و فرسایشیشدن جنگ و گستردهشدن دامنه آن در خاورمیانه و بحران یمن، قدرتهای بزرگ را به این نتیجه رساند که نمیتوانند طرفدار برافروختن جنگ دیگری در منطقه خاورمیانه باشند.
تمایل دموکراتها برای حل مسائل داخلی، بهبود شرایط اقتصادی، کمک به افزایش سطح توانمندی درحوزههای اجتماعی و سیاست همگرایی با دولت اروپایی سبب شد پیامهای روشنی به سمت ایران ارسال شود که غرب تمایل ندارد خاورمیانه در آشوب قرار داشته باشد.
عدم تمایل دولت آمریکا به دولت سعودی بعد ازحادثه 11سپتامبر و درک نامتعارف ایالات متحده از روشهای نتانیاهو سبب شد که فاصله معنادار آمریکا با عربستان و رژیم صهیونیستی روز به روز عمیقتر شود.
همچنین وجود کشورقدرتمند، باثبات و با جمعیت بالا در منطقه خاورمیانه با یک تمایز مذهبی آشکار و نگرشهای عقلانی و پایبندی جامعه به برقراری رابطه دوسویه با جامعه بینالملل و نقش مثبت و سازنده ایران در مبارزه با تروریسم و همچنین ظهور داعش، نکات مشترکی بود که توانست غرب و ایران را به هم نزدیک کند لذا، قبل از این که موضوع پرونده هستهای مشخص شود یک اراده بالاتر و نانوشتهای به وجود آمد که ایران بتواند شریک متعهد و مسئول در راستای کمک به بحرانهای منطقهای باشد. اتخاذ این استراتژی از سوی ایران و دولتهای بزرگ، ایران را وارد فاز جدیدی در راهبردهای منطقهای کرد.
مذاکرات هستهای ایران را با کمترین هزینه از یک بحران بینالمللی خارج و تایید کرد که بدون حضور ایران هیچ توافق ثابت و ماندگاری در منطقه خاورمیانه وجود ندارد. واقعیت این است که میتوان با ارائه روشهای جدید و اتخاذ استراتژی نوین موجبات ثبات و رشد اقتصادی در راهبردهای منطقهای شد. کمک به مهار تروریسم و سرکوب داعش که اینک یک خطر منطقهای برای عراق، عربستان، سوریه و ترکیه شده است و فراتر از منطقه خطری برای آمریکا، فرانسه، ایتالیا، آلمان و... است همهی اینها سبب میشود که خطر بالفعل ترجیح داشته باشد به خطرات ذهنی و خیالپردازانهای که از سوی سردمداران رژیم صهیونیستی منعکس میشود.
امروز دیگر کسی گوش شنوایی برای شنیدن سخنان صهیونیستها ندارد. همکاری ایران با دولتهای دیگر در جهت سرکوب داعش میتواند به ایجاد یک دولت همگرا و مسئولیتپذیر درعراق و سوریه کمک کند. باید بین بیثباتی دائمی در سوریه و توافق معقول میان ایران، آمریکا و روسیه به یک راه حل درست دست یافت. چیزی که مقامات ایرانی بهخوبی از آن آگاهی دارند .
درپایان و به نظر نگارنده "مهدی حیدرپور"این توافق درها را برای ایجاد یک چارچوب امنیتی جدید در منطقه باز میکند، چارچوبی که در آن آمریکا و ایران برای پیش بردن منافع یکدیگر و نه مقابله با آن با هم همکاری کنند. نتایج چنین همکاریای به احتمال زیاد یک خاورمیانه باثبات، دارای صلح و آرامش و کامیاب ایجاد خواهد کرد که جلوی هدر رفتن منابع منطقه و قدرتهای جهانی را خواهد گرفت.