تروریسم از واژههایی است که امروزه در ادبیات سیاسی جهان کاربرد بسیار گستردهای یافته است. این واژه بهخصوص پس از حادثه یازدهم سپتامبر 2011 با هدف پیشبرد مواضع سیاسی از سوی قدرتها و بهویژه ایالات متحده در سطح وسیعی کاربرد یافت. براساس یک مطالعه منتشرشده در شماره ماه ژوئن مجله علمی»تحلیل خطر« تروریستها بهجای اینکه بهدنبال تاثیرات حداکثری اقتصادی یا ساختاری اقداماتشان باشند، تصمیمشان را براساس دلایل احساسی و عاطفی میگیرند.
از جمله این دلایل احساسی نشاندادن قدرت خود به حریف با کشتن شهروندانی است که به ایدئولوژی افراطی تروریستها باور ندارند و بهدنبال زندگی هستند. در پس این جنایت آنها میخواهند اعضای گروهشان افزایش یابد.
به واقع تروریستها روز به روز در حال قدرت گرفتن و برهم ریختن معادلات سیاسی وامنیتی جهان هستند دراین بین گروه قدرت یافته یک دهه گذشته داعش است، داعش پدیدهای است که یک یا چند کشور نمیتوانند آن را کنترل کنند. داعش هر روز در حال تبدیل شدن به پدیدهای بینالمللی است و حوزههای قدرت آن در حال گسترش یافتن است.
این شبکه جهانی هر روز در حال متعلقکردن گستردگی جغرافیایی و سیاسی نظامی بیشتری به خود است. به همین نسبت هم مبارزه کردن با آن مشکل شده است، یعنی در حال خارجشدن از حالت یک گروه چریکی و عمل کردن بهصورت یک نهاد سیاسی است که خود پاسپورت، شناسنامه، تمبر، مبادلات تجاری و نمایندگی در کشورها دارد. درتکمیل مقدمه عنوان شده بایستی اذعان نمود: دنیا و غربیها با پدیدهای مواجه شدهاند که دستساخت خود آنها بوده است، اما امروز خود آنها نیز گرفتار آن شدهاند و دیگر برای غربیها قابل کنترل نیست.
این گروه افراطی بیش از ابزار به آدمهایش استوار است. همین شد که آنها برای بازیابی قدرتشان به فکر چارهای تروریستی افتادند. چه چارهای بهتر از تحقیر یکی از دولتهای حملهکننده به این گروه به نام دولت فرانسه؟ دراین بین ساستمداران اذعان داشتهاند این کشور سالانه بالغ بر55 میلیارددلار درآمد توریستی دارد و نمیخواهد با امنیتیکردن فضا، جلو این موج را بگیرد چراکه حدود پنج میلیوننفر در صنعت گردشگری این کشور مشغول به کار هستند. در این بین فرانسوا اولاند، رئیسجمهور فرانسه، چندی پیش خبر از آن داد که حملات هوایی به داعش را گسترش خواهد داد چراکه منافع فرانسه در خاورمیانه نباید به خطر بیفتد. گروهک داعش دوروز بعد اعلام کرد اگر چنین شود، ما هم مقابلهبهمثل خواهیم کرد.
حالا اتفاقات فرانسه نشان داد این کشور بهعنوان رهبر اتحادیه اروپا باید صرفنظر از منافع سیاسی و اقتصادی خود، ایجاد یک شبکه امنیتی واحد در اتحادیه اروپا را دنبال کند.
بر طبق مطالعه مجله »تحلیل خطر«تروریستهای انتحاری، بهخصوص بهدنبال مراقبت و راهنمایی از طرف شخصیتهای قویتر هستند و میخواهند برای اقدامات بسیار خشونتبارشان از طرف آنها مورد توجه قرار بگیرند. البته کدگذاری و فرمولیزهکردن ریشههای روانشناختی اقدامات تروریستی سخت است اما براساس یافتههای یک مقاله منتشرشده در سال 2007 در مجله علمی»پرخاشگری و رفتار خشونتآمیز« آنها دارای یک سابقه آموزشی ضعیف و انبوهی از شکست در کار، ازدواج یا انطباق با دنیای مدرن هستند دراین بین روانشناسان نیز براین باورند تروریستها بهدلیل نارضایتی عمیقشان از وضعیت خود نمیتوانند ببینند که گروهی از انسانها شبی آرام را در رستوران، سالن کنسرت یا ورزشگاه فوتبال بگذرانند.
آنها با کشتن انسانهای بیگناه میخواهند لحظهای خشم خود را تخفیف دهند. انتظاری که برای آنها و رهبرانشان برآورده نخواهد شد. اما برای نابودی این گروه تروریستی، با تصمیمات »تکیاختهای« که آمریکا یا روسیه با ورود نظامی به سوریه و عراق میگیرند، نمیتوان این پدیده را از بین ببرد. نابودی تروریسم تکفیری تندرو به سیاست عمومی و کلی در سطح جهان نیازمند است و از همه مهمتر، خشکاندن ریشههای کمکرسانی به داعش که توسط برخی طرفهای منطقهای صورت میگیرد، باید در دستور کار قرار گیرد.
در پایان و به نظر نگارنده"مهدی حیدرپور"داعش فقط یک گروه تروریستی که در موصل و رقه حکومتداری میکند نیست. این گروه بهسرعت توانست خود را بینالمللی کند و در سطح جهان به فعالیت بپردازد. درست شبیه یک کشور با جغرافیای مشخص فعالیت میکند؛ دولت، پاسپورت، شناسنامه، بانک، شبکههای تجاری گسترده و فروش نفت دارد. سادهانگاری است که کار داعش را پس از این حملات تمامشده بدانیم. این گروه از نظر فکری در بین بخشی از جوانان مسلمان شرق و غرب، پایگاه فکری ایجاد کرده و با طالبان و گروههای سلفی کاملا متفاوت است.