اجرائیشدن برجام و لغو تحریمهای جهانی علیه ایران و تاثیر آن بر وزن سیاسی و موقعیت و جایگاه منطقهای و بینالمللی تمام نگاهها را معطوف به ایران کرد و کشورهای زیادی را برای تعاملات سیاسی اقتصادی و فرهنگی در ایران بر سر ذوق آورد بهواقع بایستی گفت نحوه رفتار ایران در پسابرجام مورد توجه بسیاری از تحلیلگران است. دوران 12 ساله تحریمها، اقتصاد و سیاست، از جمله سیاست خارجی ایران را متحول کرده است.
لذا اینکه ایران چه مسیری را برای بازگشت به وضعیت عادی انتخاب خواهد کرد پرسش بهجایی است که بسیاری علاقهمند به پاسخ آن هستند. هماکنون ایران در فضای اقتصادی با انتخابهای بیشتری روبهرو است. در فضای بینالمللی تعامل دیپلماتیک را نیز به گزینههای خود افزوده است. در فضای سیاسی اما هنوز شرایط خیلی واضح نیست. با اینهمه، یکی از این مواردی که دراین یاداشت مورد بررسی قرارمی گیرد الزامات تعامل ایران و چین است که در ادامه از نظر میگذرانیم.
در تکمیل مقدمه عنوانشده بایستی به این نکته اشاره نمود که: شیجین پینگ رئیسجمهوری چین، بعد از 14 سال به تهران آمد. سفری که میتواند نقطه عطفی در ارتباط دو امپراتوری باستانی؛ یکی در غرب آسیا و دیگری در شرق آسیا، باشد در این راستا حضرتآیتاله خامنهای در دیدار آقای »شی جین پینگ« رئیسجمهوری خلق چین و هیئت همراه، با اشاره به سابقه کهن ارتباطات تجاری و فرهنگی دو ملت ایران و چین، تاکید کردند:»دولت و ملت ایران همواره بهدنبال گسترش روابط با کشورهای مستقل و قابلاطمینان همچون چین بوده و هستند و بر همین اساس، توافق روسای جمهوری ایران و چین برای یک روابط استراتژیک ??ساله، کاملا درست و حکمتآمیز است«. مقام معظم رهبری، سخنان رئیسجمهور چین مبنی بر لزوم احیای »جاده ابریشم« و گسترش همکاریهای کشورهای واقع در این مسیر را ایدهای کاملا منطقی و قابلقبول خواندند و گفتند: »جمهوری اسلامی ایران هیچگاه همکاریهای چین در دوران تحریم را فراموش نخواهد کرد«.
دراین خصوص بسیاری از نظریهپردازان و تحلیلگران ایرانی اذعان دارند: چین یک قدرت شرقی است و این کشور را دوست ایران میدانند که سابقهای جز همکاری با ایران ندارد. در طول جنگ ایران و عراق، این کشور تقریبا توازن در روابط با دو کشور را نگه داشت. در طول تحریمهای ناشی از مساله هستهای نیز بهرغم موضع هماهنگش با آمریکا در شورای امنیت اما مهمترین کشور تامینکننده کالاهای مورد نیاز ایران در فضای سنگین تحریمی علیه ایران بود. در طول تحریم چین تنها کشوری بود که آمار روابط اقتصادی و تجاریاش سال به سال با ایران افزایش مییافت. چین نفت و فراوردههای ایران را میخرید. بدبینانهترین پیشبینیها نیز معتقد است چین سال 2035 اولین اقتصاد جهان خواهد بود. اعداد بزرگ اقتصادی درباره چین در حالی کنار هم قرار میگیرد که این کشور بهتازگی تمایل یافته در مسائل منطقه خاورمیانه و بهویژه مسائل نظامی حضور پررنگی داشته باشد. چین بهعنوان یکی از اعضای 1+5 در مذاکرات هستهای با ایران نیز نقش داشته و سفر رئیسجمهوری چین در حالی به ایران انجام شدکه ایران و عربستان اکنون در سطحی از تنش با هم قرار گرفتهاند که برخی کشورها ازجمله چین در حال تلاش برای میانجیگری بین دوقدرت خاورمیانه هستند.
در این بین کارشناسان مسائل خاورمیانه براین باورند که: رفتار پسابرجام ایران را شاید بتوان در دو چارچوب طبقهبندی کرد. در اقتصاد و آنجا که پول برای پروژهها تقسیم میشود حرف اول را قدرت »لابی« میزند که الزاما با گرایش سیاسی کشور هماهنگی زیادی نمیتواند داشته باشد. رفتار بعد از جنگ ایران در این حوزه نشان داد که مسیر انتخابها عمدتا با یک ارزیابی سیاسی منطقی همراه نیست. اما در بخش سیاسی گرایشهای ایران کماکان با مسیر کشورهایی مثل چین و روسیه هماهنگتر خواهد بود.
در پایان و به نظرنگارنده:"مهدی حیدرپور"با توجه به دیدگاههای مشترکی که میان رهبران دو کشور وجودارد، ایران و چین در زمینه مبارزه با استیلاطلبی قدرتهای غربی با هم، همدردی و از یکدیگر پشتیبانی می کنند. ایران در زمینه حقوق بشر و مسئله تایوان از چین پشتیبانی کرد و چین نیز در مجامع بینالمللی، بهویژه در برابر تحریمهای بینالمللی و صدور قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل که تحت فشار آمریکا علیه ایران صادر میشد، مقاومت میکرد. رفتوآمد مقامات عالیرتبه دو کشور و افزایش مبادلات تجاری و اقتصادی در این شرایط، زمینه را برای همکاریهای سیاسی و فرهنگی نیز فراهم میکند.