ابتدا باید دانست که فساد بهمعنای دقیق کلمه چیست؟، دراین باره بایستی گفت؛ استفاده از منافع ملی در جهت منافع خصوصی و گروهی را فساد میخوانند. تعریف منافع خصوصی یا منفعت جناح و حزب است و یا حتی سوقدادن منافع ملی به سمت یک شهر یا استان را هم در برمیگیرد. هرکجا که منفعتی باشد مگسان دور شیرینی هم وجود دارند و هر کجا رانت وجود دارد عدهای سمتش میروند. در این خصوص سازمان UNDP به این تعریف از فساد میگوید شفافیت علیه علنیت. یعنی این سازمان برای چنین مفهومی تعریف متفاوتی ارائه میدهد؛ چرا که فساد را کلمه تندی میداند؛ از این رو با استفاده از واژههای شفافیت و علنیت به ضرورت وجود شفافیت ارزش میدهد، یعنی اهمیت را بر وجود شفافیت گذاشتهاند.
فساد سیاسی اگر چه در همه جوامع وجود دارد اما میزان آن در جوامع مختلف متفاوت و متغیر است. بدون شک میزان سوء استفاده از موقعیتها در جوامع که سطح آگاهی و تعاملات سیاسی از نصاب پائین برخوردار است به مراتب بیشتر از جوامع فعال و رشد کرده است. چرا که در جامعه منفعل و ناآگاه مردم از وظایف و مسئولیتهای کارگزاران از یک سو و وظایف و مسئولیت خود از سوی دیگر آگاهی کامل ندارند. هرگونه تخطی و سوء استفاده در چنین فضایی به معنی حق مسلم خاطر شمرده شده و حتی فراتر از آن در یک چنین جامعهای کارگزاران و دولتمردان موقعیت و مناصب تحت تصرف را از آن شخص خود دانسته و دخل در آن را جرم قلمداد مینمایند. حال آنکه فساد سیاسی میتواند وجوه مختلف زندگی اجتماعی را هدف قرار دهد. ضربه به اقتصاد جامعه یکی از فاکتورهاست.
گردش اقتصاد جامعه در چنین فضای برخلاف مسیر اصلیاش دور میزند و به جای بازدهی عمومی که تامین رفاه اقتصادی و دولت رفاه است سرمایه ها عموما در جیب عدهای و بلا استفاده باقی میماند. وجه دیگر مخرب این گرایشات تبدیل شدن آن به یک رویه معاملاتی است. هر کس و هر جایی قرار گیرد، ناخواسته کشانیده میشود به سمت فساد تا جای که این امر خود به یک عرف غالب تبدیل میشود و میدانید که از بین بردن عرف اگر چه مضر باشد کاری چندان سادهای نخواهد بود. بالاخره ضربه مهلکتر از همه از چنین ناحیهای به حکومت قانون و حاکمیت دموکراسی وارد میشود. در این خصوص کارشناسان مسائل سیاسی ابراز داشتهاند ضعف دموکراسی و قوانین بلاتکلیف و روی هم انباشته شده و متناقض هم عامل اصلی فساد سیاسی در کشور میباشد که بهترین شیوه برای مبارزه با فساد سیاسی، رعایت عدالت توسط دولت و سپس همان دولت عدالتپرور مردم را از بیرون کنترل کند و در ادامه کمکم آنها را به وجدان خود واگذارند. به عبارتی دیگر مبارزه با فساد سیاسی تنها از راه دموکراسی محقق میشود.
در پایان و به نظر نگارنده"مهدی حیدرپور"در نماز جمعه چند هفته پیش صدا و سیما آن قسمتی را که آقای جنتی از حقوقهای نجومی انتقاد کرد بازتاب داد، اما زمانی که همان آقا از فساد شهرداری نام برد، حرفشان را سانسور کردند. همین برخورد سلیقهای خودش یک نمود از فساد سیاسی است. اما جدای از این موارد مشاهده شده در سطح کلان سیاسی کشور، بهترین کاری که اصلاحطلبان میتوانند در این فضای مهآلود انجام دهند این است که نشان دهند نیروهای قابل اطمینان نظام و مردم هستند. بدون شک اگر در داخل خودشان نمونهای از فساد و فاسد را دیدند، سریعا بدون در نظر گرفتن مصالح جناحی باید اعلام کنند و از او برائت جویند.