رنگ و بوی انتخابات ریاست جمهوری که در اردیبهشت 96 برگزار خواهد شد دستکم در فضای رسانهای و سیاسی افزایش یافته است. میتوان گفت از فردای 24 خرداد 92 که روحانی با حمایت اصلاحطلبان پیروز شد اصولگرایان منتظر 96 هستند.
روحانی انحصار هشت ساله آنها در قدرت را شکست. شعار چرخ اقتصاد و چرخ هستهای در کنار هم، روحانی را به برجام رساند. برجامی که سیبل اول هجمههای مخالفان او است. در داخل روحانی تورمی افسارگسیخته را تحویل گرفت و حالا آن را به زیر 10 درصد رسانده است. اما همچنان مخالفان بر طبل هیچ بودن دستاورهای رئیس دولت یازدهم میکوبند. اینکه شاخصهای بانکی میگویند دولت رشد منفی 7/5 را به مثبت 7 رسانده هم تاثیری بر نظر این افراد ندارد. علاوه بر اینها دولت یازدهم با دو مشکل روبروست.
یکی از موارد انفعالی در دولت یازدهم واکنش به موضوع حقوقهای نجومی بود. در واقع باید برای مردم توضیح داده میشد مصوباتی که چنین حقوقهایی را قانونی کرده بود در چه دولتی تصویب شده است؟ اگر قصوری صورت گرفته سازمانهای نظارتی هم باید قویتر اقدام میکردند و با جرم برخورد میشد.
یکی دیگر از مشکلاتی که دولت با آن روبهرو است ضعف تیم رسانهای است که بارها از طرف شخصیتهای مختلف بر آن تاکید شده است. وضعیت بهگونهای است که این اطلاعرسانی گاه از سوی شخص رئیسجمهور در مصاحبههای تلویزیونی یا در مصاحبههای معاون اول انجام میشود درحالی که این کار باید سازمان یافته از سوی تیم رسانهای انجام شود.
اما دراین کش و قوسهای اصولگرایان به انتخاب روحانی، نکتهی قابل تاملی مطرح است و آن اینکه اصولگرایان و مخالفان روحانی همچنان در یک تردید در انتخاب کاندیدای مورد نظر خود برای رقابت با روحانی هستند در پاسخ به این سئوال بایستی اذعان نمود واقعیت این است که آنها از درون با هم مشکل دارند و به چند شاخه مختلف تقسیم شدهاند.
این عدم دستیابی به یک کاندیدا در جناح اصولگرایان مسبوق به سابقه است و آنها در دوره قبل هم نتوانستند به اجماع برسند و یک کاندیدا معرفی کنند. درحالی که اگر میتوانستند در دوره قبل به این فرایند دست پیدا کنند روحانی برای پیروزی کار سختی داشت. در این دوره هم به اجماع نمیرسند و این را خودشان هم میدانند. حتی شاید حربه آنها حضور با چند کاندیدا باشد تا با یک هجمه سازمان یافته علیه روحانی در انتخابات بتوانند رای روحانی را میان افراد مختلف بشکنند تا شاید یکی از نامزدهای آنها در این بین راهی پاستور شود.
اما نباید از یک نکته غافل شد: مردم به این درک رسیدهاند که اگر با انتخابات قهر کنند دستاوردی برای آنها نخواهد داشت بنابراین به انتخابات روی خوش نشان دادهاند. وقتی مردم به صحنه بیایند اصولگرایان جایی در اقبال مردمی ندارند. آنها بهدنبال ترقی و توسعه هستند، بنابراین اصولگرایان با اجماع یا بدون اجماع راه به جایی نخواهند برد. با وجود همه مواردی که گفته شد اصولگرایان و مخالفان روحانی تاکید دارند که رای روحانی در 9 ریزش خواهد داشت و او اولین رئیسجمهور ایران خواهد بود که تکدورهای میشود.
دراین خصوص تحلیلگران سیاسی ابرازنمودند: پرونده روحانی مشخص است. دستاورهای او در سیاست داخلی و سیاست خارجی قابل توجه است. علاوه براین حمایت آقایان لاریجانی و ولایتی ازآقای روحانی حاکی از این است که آنها کاندیداهای جریانهای دیگر را قبول ندارند. با اینکه دولت در این چهارسال زحمات بسیاری کشید، اما در برخی از شعارهایی که مطرح کرد ناموفق بود و میتوان فهمید که این عدم موفقیت از کجاست و موانعی که بر سر راه دولت وجود دارد چیست؟ اشخاصی مانند آقای لاریجانی، ولایتی و بسیاری دیگر از چهرههای اصولگرا نیز میدانند که چرا یک رئیسجمهور در انجام شعارهایش ناموفق عمل میکند. دولت با مشکلات زیادی روبهروست.
در پایان و به نظر نگارنده"مهدی حیدرپور"جمعبندی بسیاری از اصولگرایان این است که آقای روحانی رأی خواهد آورد و به دلیل اینکه رأی آنها هدر نرود به سمت کاندیدای پیروز متمایل خواهند شد که بعدا بتوانند در دولت شریک شوند. آقای ولایتی در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام جایگزین آقای دکتر روحانی شده است و نوعی پیوند میان وی و آیتا... هاشمی وجود دارد. براین اساس آقایولایتی در انتخابات پیش رو نیز از آقای روحانی حمایت خواهد کرد. از طرف دیگر همانطور که آیتا...هاشمی گفتهاند آقای روحانی در انتخابات شرکت خواهد کرد و وی نیز از او حمایت خواهند کرد.