بعد از ریاستجمهوری ترامپ اتفاقهایی عجیب و عجولانه بهسرعت رخ داد اما تصمیم اخیر دادگاه فدرال علیه فرمان اجرائی ترامپ برای محدودکردن ورود مسلمانان به آمریکا مهم است. باید گفت این تصمیم یا فرمان اجرائی در واقع یک اقدام سمبولیک بود اما موجب شد نهتنها رابطه میان آمریکا با ایران، بلکه رابطه میان این کشور با خاورمیانه نیز خراب شود.
در واقع تصویر آمریکا در ایران و خاورمیانه آسیب دید. چون مردم ایران، با همه بینش و حتی انتقادی که به سیاستهای آمریکا دارند، یک ایدهآلی از آمریکا در ذهن دارند. اینکه آمریکا کشوری آزاد است و ارزش دموکراسی و قانون در آن محترم است و اعلامیه آزادی دارد. حتی اگر به اختلافات بین دو کشور آگاه باشند، این بخش از چهره آمریکا را هم میشناسند.
اما این اقدام ترامپ این تصویر و این اعتماد را شکست. اما رویکرد رئیسجمهوری جدید آمریکا به ایران، رویکردی کمسابقه است. دونالد ترامپ در کمتر از دو هفته از زمان تحلیف، چند بار علیه ایران موضع گرفته است. بهنظر میرسد استراتژیستهای حاکم بر ایالات متحده تغییر رفتار رئیسجمهوری آمریکا را با هدف آغاز فصل جدیدی در روابط بین ایالات متحده با دنیا برنامهریزی کردهاند. هم سخنگوی کاخ سفید و هم مشاور جدید امنیت ملی آمریکا طی چند روز اخیر اظهارات و الفاظ نامتعارفی علیه ایران به کار بردهاند. دونالد ترامپ در توئیتر شخصیاش طی چند روز این عبارات را به کار برد:»این یک اخطار رسمی به ایران است«، »ایرانیها با آتش بازی میکنند«، »من مثل اوباما مهربان نیستم«. مایکل فلین، مشاور امنیت ملی کاخ سفید نیز گفت: ما ایران را رسما تحت نظر میگیریم. ایرانیها باید بساط موشکی را جمع کنند... دراین بین تحلیلگران مسائل سیاسی رفتار ترامپ و یارانش را به دوگونه ارزیابی میکنند: اول ـ رئیسجمهوری تندرو ایالات متحده که هم نئوکان (نومحافظه کار) و هم پوپولیست(عوامگرا) است وعدههای انتخاباتی بسیاری داده بود؛ از کنترل مرزها و جلوگیری از ورود مهاجران تا بازسازی اقتصاد.
اینک پس از به قدرت رسیدن، باید برای چند کشور خط و نشان بکشد تا طرفدارانش مأیوس نشوند. به مردم آمریکا باید نشان دهد که از امنیت آنها پاسداری میکند. بنابراین، ورود مهاجران و حتی توریستها را از کشورهایی که متهم میپندارند، بهشدت کنترل و محدود میکند. ترامپ، هدفش از این کارها مانور سیاسی و تبلیغاتی در داخل آمریکاست. اقتصاد آمریکا در موقعیتی نیست که او به فکر جنگ پرهزینه باشد. افکار عمومی آمریکا نیز با ماجراجویی جدید در تضاد است، بنابراین ترامپ صرفا بلوف میزند.
میتوان پاسخ درشتگوییهای او را با انواع اقدامات متقابل داد. دوم ـ ترامپ نومحافظه کار جدید کاخ سفید و یک پوپولیست تمام عیار است. استراتژیستهای حاکم بر سیاست ایالات متحده او را با هدف از پیش تعریف شدهای برگزیدهاند. آنها قصد دارند ترتیبات امنیتی حاکم بر کاخ سفید را تغییر دهند. استراتژیستهای ایالات متحده قصد دارند از همه ظرفیتهای روحی و عصبی و همهی ویژگیهای شخصیتی ترامپ استفاده کنند. آنها برنامه جاهطلبانهای برای خاورمیانه دارند. بنابراین به شخصیتی چون ترامپ نیاز داشتهاند. ترامپ میخواهد دست به ماجراجویی بزند. ترامپ »باید« دست به ماجراجویی بزند. او بهواقع دنبال بهانهای میگردد تا پروژه خود را آغاز کند.
در این بین کارشناسان مسائل سیاسی بر این باورند: ترامپ اصلا یک آدم سیاستمدار یا به تعبیری دیپلماتیک نیست. به هر چیزی که فکر میکند، سریع آن را به زبان میآورد. اصلا فکر نمیکند تاثیر و پیامد حرفش چیست. افتخار میکند به اینکه هر چیزی که به ذهنش میآید را بگوید. دونالد ترامپ نه بهطور شخصی و نه به طور تیمی، شخصیت سازماندهیشدهای نیست و شایستگی ندارد و این یک نقص بزرگ است. بههمینخاطر چنین آدمی قابل پیشبینی نیست. در مقام مقایسه ببینید؛ فردی مثل حسن روحانی، رئیسجمهور ایران، به لحاظ شخصی و تیمی، سازماندهیشده و مرتب است.
آدم این را از حرفها و از برنامههایش میفهمد. میتوان رفتار این آدم را پیشبینی کرد و دربارهاش تحلیل داد. در واقع بایستی به این نکته اشاره نمود که: درباره ترامپ نمیشود نظر داد. این دیپلماتیک نبودنش خیلی عمیق است. مثلا او جیمز رابرت، قاضی دادگاه فدرال که به جریان جمهوریخواه نزدیک است را »بهاصطلاح قاضی« خطاب کرده است. بهنظر میرسد که این حرکت اصلا دیپلماتیک نیست. اما خب باز اگر بخواهیم روی این سئوال متمرکز باشیم که ریاستجمهوری ترامپ رابطه دیپلماتیک ایران و آمریکا را به کجا میکشاند، باید گفت تلاشش را خواهد کرد تا این رابطه را بد کند. بدکردن این رابطه البته معنای دیگری برای ایران دربر دارد. کشورهای اروپایی بعد از سند برجام روابطشان با ایران را بهبود بخشیدهاند. بهطور مثال همین زیگمار گابریل، وزیر اقتصاد آلمان که حالا وزیر امور خارجه آلمان شده، چند بار به ایران رفته است و حتما قراردادهای اقتصادی مهمی هم با طرف ایرانی بستهاند. فرانسویها و بریتانیاییها هم روابط خوبی با ایران، بهخصوص بعد از برجام، برقرار کردهاند.
اگر دولت ترامپ قصد خرابکردن همین رابطه دیپلماتیک فعلی با ایران را دارد، به این معنی است که دارد جای بیشتری به کشورهای اروپایی میدهد. بهعبارت دیگر این رابطه خصمانه ضرورتا طرف اروپایی را برای همراهی با آمریکا علیه ایران مجاب نمیکند. در پایان و به نظر نگارنده: خوشبختانه مردم دو کشور رفتاری منطقی، عقلایی و مبتنی بر صلح و مسالمت دارند.
در این میان، دولت جدید ایالات متحده، رفتاری افراطی و ماجراجویانه را در پیش گرفته است. در این اوضاع، به خاطر اینکه کفه ترازو به نفع عقلانیت و به زیان افراطگری سنگین شود، لازم است مسئولان کشور، در برابر حربه »رویارویی تمدنها« از ابزار »گفتگوی تمدنها« بهترین و بیشترین استفاده را ببرند.
در پایان و به نظر نگارنده"مهدی حیدرپور"(مهدی قزل):ملتهای جهان اینک چشم به ما دارند تا ببینند بهعنوان ملتی با فضیلت، میراث داران تمدنی کهن و بهعنوان مسلمانانی معتقد به دین رحمانی، چه عکسالعملی در برابر رفتارهای دور از شأن یک رئیسجمهور نه چندان با فضیلت و نهچندان با پرانسیب خواهیم داشت. پیداست که مردم ایران، از دولت ایران بهعنوان یکی از چهار عنصر اثرگذار بر روابط ایران و آمریکا، انتظار دارند با حفظ غرور ملی و شان و کرامت ملت، رفتاری صد در صد هوشمندانه و مبتنی بر عقلانیت عملی و منافع ملی، در برابر این پدیده جدید تاریخ داشته باشد.