لشکر اصولگرایان دربرابر روحانی
این روزها که کشور در حال و هوای ثبتنام داوطلبان ریاست جمهوری بود، شاهد جلوههایی از میل به قدرتطلبی بودیم که شعار تقریبا مشترک در همه آنها خدمت به کشور بود، اما روشهای بهکارگرفته برای توجیه خود یا انتقاد به دولت نشان میدهد که نیّت چیست و بین حرف و عمل چه فاصلهای وجود دارد. در این بین اصولگرایان برای تضعیف دولت تدبیر و امید در انتخابات 96 در برابر روحانی صف کشیدند و لیست بلندبالایی از اصولگرایان را در لیست نامزدهای انتخاباتی ثبتنام و معرفی نمودند.
طبق پیشبینیهای مطرح شده در محافل سیاسی؛ لشکری از اصولگرایان در برابر روحانی صفآرایی کردند؛ احمدینژاد، رئیس دولت سابق؛ بقایی، معاون احمدینژاد؛ زریبافان، دیگر معاون احمدینژاد؛ خلیلیان، وزیر جهاد کشاورزی احمدینژاد؛ کلهر، مشاور سابق احمدینژاد؛ زاهدی، وزیر علوم احمدینژاد؛ حاجیبابایی، وزیر آموزشوپرورش احمدینژاد؛ حسین الهکرم، رئیس شورای هماهنگی حزبالله؛ بیادی، حامی سابق آبادگری احمدینژاد؛ قالیباف، شهردار تهران؛ میرسلیم، عضو شورای مرکزی مؤتلفه؛ زاکانی، مؤسس جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی؛ رئیسی، تولیت آستان قدس؛ احمد کاشانی، فرزند آیتاله کاشانی؛ محمدعلی پورمختار، نماینده اصولگرای مجلس و حسن نوروزی، نماینده رباطکریم. اینها همه اصولگرایان شاخصیاند که در این پنج روز ثبتنام کردهاند.
جلیلی هم بعد از اعلام حمایت آیتاله مصباح و جبهه پایداری، برخلاف همه تلاشهای یکسالهاش که بوی حضور انتخاباتی داشت، کلا عطای ریاستجمهوری را به لقایش بخشید و نیامد. از میان پنج نامزد اول جمنا (جبهه مردمی نیروهای انقلاب) چهارنفرشان ثبتنام کردند. (رئیسی، قالیباف، حاجیبابایی و زاکانی) از این چهار نفر بهعلاوه باقی اصولگرایان، هرکدامشان که بعد از تایید صلاحیتها باقی بمانند، قرار نیست با هم مناظره کنند.
آنها با هم علیه روحانی سخن خواهند گفت. در این بین کاشناسان مسائل سیاسی براین باورند که: اصولگرایان این روزها در فضای سیاست معلق هستند؛ نه میتوانند ادعای برنامه برای پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری سال 96 را داشته باشند و نه اینکه جسارت آن را دارند تا شکست زودهنگام را بپذیرند. شوکهای بزرگی به این جریان پس از انتخابات 92 وارد شد و برخی از آنها تازه به یادآوردند احمدینژاد عامل بسیاری از انشقاقهای جریان اصولگرایی بوده است و از سویی وحدت و اتفاق نظر جریان اصلاحات و اعتدال روح آنان را میآزرد. شاید تصور میکردند این اختلافات و چندشاخهشدن آنها در زمان فعالیت برای انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم، محو خواهد شد که باز پیشبینی اشتباهی کردند و بر شدت این اختلافات افزوده شد، بهویژه پس از آنکه محمود احمدینژاد در کمال حیرت اصولگرایان به وزارت کشور آمد و برای انتخابات ثبتنام کرد.
انتخابات 96 برای اصولگرایان بدیمن است، چنانکه نهتنها راهکارهای جدید آنها برای وحدت نتیجه عکس داشت، بلکه بر شدت این اختلافات افزود. تشتت آرا میان اصولگرایان نتیجه انتخابات 96 را مشخص کرد که جز شکست آنها نیست و مربع حضور مستقل 4 ضلع جریان اصولگرا مهر تاییدی بر عدم موفقیت آنهاست. اما علت لشکرکشی اصوگرایان در برابر روحانی چیست؟
دراین خصوص بایستی به اتفاقات چندروز پیش اشاره نمود که: سخنرانی قالیباف در حمله به دولت و سخنان هفتههای اخیرش به دولت نشان داد ضربهای که او در مناظرههای چهار سال پیش از رقیب انتخاباتیاش خورد و بدل به روایت مشهور »من سرهنگ نیستم« شد، آنقدر سنگین بود که روحانی حالاحالاها باید تاوان پس بدهد. روز قبل از آن هم، فحوای سخنان رئیسی چنین بود. از او هم وقتی درباره منشور حقوق شهروندی سئوال شد، دولت را تخطئه کرد. احمدینژاد و بقایی هم همه هموغم این هفتههایشان حمله به دولت مستقر است.
آنها همه تخریبها و حملات اصولگرایان به خودشان را کاملا نادیده گرفته و نوک پیکان نقدهایشان بهسوی دولت است؛ چه نامزدهای اصولگرای درون و برون جمنا تا آخرین لحظه رقابتهای انتخاباتی بمانند و چه نمانند؛ چه بهنفع یک نامزد واحد کنار بکشند، چه نکشند آنچه از طراحی انتخاباتی اصولگرایان برمیآید این است که حسن روحانی باید یکتنه در برابر آنها بایستد.
در پایان و به نظر نگارنده"مهدی حیدرپور"درخصوص لیست بالابلند اصولگرایان در انتخابات 96 بایستی اذعان نمود که: فارغ از استراتژی انتخاباتی اصولگرایان در برابر روحانی، وضعیت خود آنها هم درخورتوجه است. شاید به جز تضعیف روحانی، دلیل مهم دیگری که آنها را به این نتیجه رسانده تا با چند نامزد وارد صحنه انتخابات شوند، این است که آنها واقعا نمیتوانند به نامزد واحد برسند. البته باید منتظر ماند و دید که از خروجی شورای نگهبان چند نفر و چه کسانی بیرون میآیند؟ آیا احمدینژاد و بقایی هم تایید صلاحیت میشوند؟ از میان گزینههای جمنا و غیرجمنای اصولگرایی چه تعداد باقی میمانند؟ تحلیل آرایش نهایی انتخابات و مناظرات به این خروجی بستگی دارد.