دوستت دارم برای همیشه بودنت درقلب و ذهن هرایرانی
در نیمهی خرداد سال 1368 خود را آماده ملاقات عزیزی میکرد که تمام عمرش را برای جلب رضای او صرف کرده بود و قامتش جز برای او، در مقابل هیچ قدرتی خم نشده و چشمانش جز برای او گریه نکرده بود. سرودههای عارفانهاش، همه حاکی از درد فراق و بیان عطش لحظهی وصال محبوب بود و اینک این لحظه شکوهمند برای او و جانکاه و تحملناپذیر برای پیروانش فرا میرسید.
در آخرین شب زندگی و در حالی که چند عمل جراحی سخت و طولانی در سن 87 سالگی را تحمل کرده بود و در حالی که چند سرم به دستهای مبارکش وصل بود، نافله شب میخواند و قرآن تلاوت میکرد. در ساعات آخر طمأنینه و آرامشی ملکوتی داشت و مرتبا شهادت به وحدانیت خدا و رسالت پیامبر اکرم (ص) را زمزمه میکرد و با چنین حالتی بود که روحش به ملکوت اعلی پرواز کرد. هجرتش داغی التیامناپذیر بر قلبها نهاد و وقتی خبر رحلت منتشر شد گویی زلزلهای عظیم رخ داده است، بغضها ترکید و سراسر ایران و همه کانونهایی که در جهان با نام و پیام امام خمینی(ره) آشنا بودند یکپارچه گریستند و بر سر و سینه زدند.
هیچ قلم و بیانی قادر نیست ابعاد حادثه را و امواج احساسات غیر قابل کنترل مردم را در آن روزها توصیف کند. مردم ایران و مسلمانان انقلابی حق داشتند اینچنین ضجه بزنند و صحنههایی پدید آورند که در تاریخ نمونهای بدین حجم و عظمت برای آن سراغ نداریم.
آنان کسی را از دست داده بودند که عزت پایمال شدهشان را بازگردانده بود، دست شاهان ستمگر و دستهای غارتگران آمریکایی و غربی را از سرزمینشان کوتاه کرده بود، اسلام را احیا کرده بود، مسلمین را عزت بخشیده بود، جمهوری اسلامی را برپا کرده بود، رودرروی همهی قدرتهای جهنمی و شیطانی ایستاده بود و دهها سال برای صدها توطئه براندازی و طرح کودتا و آشوب و فتنه داخلی و خارجی مقاومت کرده بود و هشت سال دفاعی را فرماندهی کرده بود که در جبههی مقابلش دشمنی قرار داشت که آشکارا از سوی هر دو قدرت بزرگ شرق و غرب حمایت همه جانبه میشد.
روز چهاردهم خرداد 1368، مجلس خبرگان رهبری، تشکیل شد و پس از قرائت وصیتنامه امام خمینی (ره) از سوی آیتاله خامنهای که دو ساعت و نیم طول کشید، بحث و تبادل نظر برای تعیین جانشینی امام خمینی (ره) و رهبر انقلاب اسلامی آغاز شد و پس از چند ساعت، سرانجام حضرت آیتاله خامنهای (رئیسجمهور وقت) که خود از شاگردان امام خمینی (ره) و از چهرههای درخشان انقلاب اسلامی و از یاوران قیام 15 خرداد بود در تمام دوران نهضت امام در همه فراز و نشیبها در جمع دیگر یاوران انقلاب جانبازی کرده بود، به اتفاق آرا برای این رسالت خطیر برگزیده شد.
هوشمندی ملت ایران و انتخاب سریع و شایسته خبرگان و حمایت فرزندان و پیروان امام، همه امیدهای ضد انقلاب را بر باد داد و نه تنها رحلت امام پایان راه او نبود بلکه در واقع عصر امام خمینی (ره) در پهنهای وسیعتر از گذشته آغاز شده بود مگر اندیشه و خوبی و معنویت و حقیقت میمیرد؟اکنون که بیست و سومین سالگرد ارتحال امام را در پیش داریم، باید بگوییم که رحلت امام همچون حیاتش منشأ بیداری و نهضتی دوباره شده و راه و یادش جاودانه شده است، چراکه او حقیقت بود و حقیقت همیشه زنده است و فناناپذیر.
اکنون که بیست و سومین سالگرد ارتحال امام را در پیش داریم باید بگوییم که عاشقان خمینی گرداگرد حرم حلقه زده و اظهار میدارند که اماما، ما هستیم و فراموشت نکرده و نخواهیم کرد بلکه با حرکت در پشت سر ولی فقیه زمان خود، آرمانها و ارزشهایت را که نشأت گرفته از کتاب وحی و سیره ائمه (ع) است را حفظ میکنیم تا انقلاب اسلامی را به انقلاب حضرت مهدی (عج) متصل کرده و پرچم ایران اسلامی را به دست صاحب اصلیاش بسپاریم.
کلام پایانی نگارنده "مهدی حیدرپور": او خود در وصیت نامهاش نوشته است: »با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص و به سوی جایگاه ابدی سفر میکنم و از خدای رحمان و رحیم میخواهم که عذرم را در کوتاهی خدمت و قصور و تقصیر بپذیرد و از ملت امیدوارم که عذرم را در کوتاهیها و قصور و تقصیرها بپذیرند«. مردم هنگامی که رو به ضریح او میایستند در پاسخ به این جملات متواضعانه امام زمزمه میکنند: »اماما! از کدام تقصیرها و قصورها سخن میگویی! تا آنجا که ما و پدرانمان دیده و شنیده و به یاد داریم تو همه خوبی و پاکی و نور بودی«. دوستت دارم برای همیشه بودنت در قلب و ذهن هر ایرانی