لزوم پژوهش دربارهی جریانهای تکفیری و داعشیدرایران
پس از حملات تروریستی اخیر در تهران، تحلیلهای مختلفی دربارهی این حملات، عوامل و اهداف آنها صورت گرفت، اما حادثه تروریستی تهران اهمیت توجه به موضوع تکفیریها در کشور را بیش از پیش روشن کرد، بهویژه آن که هر دو تیم تروریستی به گفته مسئولان کشور از شهروندان کشور و ایرانیالاصل هستند. علاوه براین بایستی به این نکته اشاره نمود که: در سالهای گذشته بخشی از غرب کشور شاهد فعالیتهای مشهود جریانهای مختلفی از افراط و تکفیریهاست. در این حوزهها نیازمند مطالعه موردی فوری و دقیقی از چراییها، زمینهها و علل بروز و ابعاد حضور این پدیده مخرب و چگونگی و مکانیسم فعالیتهای این گروهها هستیم. کمااینکه در گزارشهای تأییدنشدهای هم شاهد فعالیت این جریان در صفحات جنوبی کشور و حتی فرایند تغییر مذهب در این بخشها هستیم. در شرق کشور نیز برخی گزارشها حاکی از کمتوجهی به زمینههای اجتماعی و علل ظهور و بروز فعالیتهای جریان افراط هستیم.
حال با توجه به برنامهی بلندمدت تروریستها و اقدامات کور جریانهای تکفیری در ایران آن چه را که بهنظر میرسد بحث نیاز فوری به پژوهش دربارهی جریانهای تکفیری و داعشی در کشور میباشد. در اینخصوص بایستی اذعان نمود که: ظهور جریانهای تکفیری جهادی و داعش و نوع فعالیتهای این گروهها پدیدهای تازه در تاریخ گروههای تروریستی در منطقه و جهان است و در دو دههی گذشته اقدامات تروریستی این گروهها ابعادی بینالمللی یافته و قارههای آمریکای شمالی، اروپا، آسیا، آفریقا و حتی اقیانوسیه را در برگرفته است در کشور ما نیز در چند سال گذشته چند عملیات تروریستی از سوی گروههای کوچکی از این جریانهای تروریستی تکفیری انجام شده است عقبه فکری این جریان در جهان عرب متولد شد و سپس در افغانستان، پاکستان و سایر کشورهای اسلامی اشاعه یافت.
اما حمایت مالی گسترده و افزایش حوزههای فعالیت این گروهها موجب شده از فیلیپین و اندونزی تا پاکستان و افغانستان و آسیای مرکزی و قفقاز شمالی و جنوبی و خاورمیانه عربی و آفریقا، دهها گروه تروریستی هر روز بر شدت اقدامات تروریستی خود بیفزایند. بخش بزرگی از کشورهای آفریقایی مانند نیجریه، لیبی، آفریقای مرکزی، مصر و سومالی تا کشورهای شرق دور آسیایی مانند فیلیپین، اندونزی و تایلند در این روزها در ابعادی محدود یا گسترده با گروههای تروریستی تکفیری مانند بوکوحرام، الشباب، ابوسیاف، داعش، طالبان و القاعده در حال جنگ هستند. در اطراف کشور ما نیز سالهاست طالبان و القاعده در افغانستان و پاکستان مشغول فعالیت هستند و فعالیت هزاران مدرسه علوم دینی در پاکستان بیش از پیش زمینه فعالیت و جذب نیرو را برای این گروهها مهیا کرده است.
در غرب کشور نیز در پنج سال گذشته فعالیتهای داعش و دیگر گروههای تکفیری در عراق و سوریه موجبشده بخش زیادی از کشورهای سوریه و عراق با معضلات امنیتی و انسانی بزرگی روبه رو شوند. فعالیت گروههای تکفیری البته در کشور ما ریشهی چندانی ندارد. از سویی بهدلیل آنکه اکثریت کشور پیرو آیین تشیع هستند، فعالیتهای جریان های تکفیری در میان شیعیان (بهجز به شکل بسیار محدودی در جنوب و جنوب غربی کشور) چندان مجالی برای عرض اندام نداشته؛ بنابراین گروههای تکفیری چند سالی است که بخشی از مناطق سُنی مذهب را برای فعالیتهای خود هدفگذاری کردهاند. یقینا شرکت گسترده اهلسنت در انتخابات و مشارکت فعال آنها در روند سیاسی کشور خوشایند داعش و داعشمآبان نیست و تهدیدی جدی محسوب شده و میشود و راه را بر این تفکر که بهدنبال بهرهبرداری از برخی کاستیهای منطقهای و ایجاد بسترهای حاصلخیز فکری و هویتی برای خود است، میبندد. اینجاست که هر یک رأی از آرای شهروندان سنیمذهب تیری بود که به سینه داعشیان اصابت کرد.
داعش بر این باور بود این اعمالش با توجه به انتساب عوامل حملات به مناطق هویتی در کشور میتواند فضای بهوجودآمده پس از انتخابات را بر هم بزند و آن را به سمت تندشدن سوق دهد تا از طریق برانگیختن حساسیتهای مذهبی و خلق فعل و انفعالاتی، مانع تقویت تعامل سازنده دوسویه میان اهلسنت و حاکمیت شود و با تحقق این مطلوب خود، انتقام سختی از اهلسنت به دلیل شرکت گسترده در انتخابات گرفته باشد و در نتیجه اهلسنت را به قربانی سیاسی عملیاتهای اخیر خود تبدیل کند. همین قربانیکردن سیاسی اهل سنت عمدهترین پیام زمانی حملات تروریستی بود. البته اکثریت قاطع جامعه سُنی مذهب در برابر این گروهها مواضع روشنی دارند و مخالف جدی این گروهها هستند.
در همین زمینه ضروری است بهعنوان اقدامی فوری و ضروری مطالعه موردی (case study) چند منطقه از کشور در صفحات غربی، شمال غرب، شرق و جنوب کشور که در سالهای گذشته بیش از سایر نقاط شاهد حضور و فعالیتهای علنی افراط گریان بوده در دستور کار قرار گیرد تا ابعاد و وجوه متنوع مرتبط با این پدیده در این حوزهها شناسایی شود. همچنین کانونهای ظهور رفتارهای افراطی قومگرایانه یا افراطیگری مذهبی و نیز زمینهها و علل و ابعاد مختلف چنین رفتارهایی در سطوح رسانهای و سایر حوزهها که میتواند همبستگی ملی و انسجام اجتماعی را هدف قرار دهد مورد توجه قرار گیرد و با انجام مطالعات جامع برای مدیریت این پدیدهها راهبردسازی شود. انتشار اسناد ویکی لیکس و نیز سخنان صریح مقامات اسرائیلی و عربستان و حتی برخی از مقامات کشورهای دوست همسایه نشان میدهد تفاوتهای مذهبی و نیز ویژگیهای قومی یکی از وجوهی است که استفاده ابزاری از آن در جهت ناامنسازی کشور و اعمال فشار بر کشور در دستور کار قرار گرفته است. مواجهه با چنین پدیدههای شومی جز با تکیه بر دانایی و دانش نمیتواند اثرات دیرپایی داشته باشد.
بدیهی است در این راستا بیش از هر زمان دیگری باید تحولات مرتبط با افراطیگری مذهبی و قومی رصد شود و در سطح ملی برای مدیریت کارشناسی شده موضوع، راهبردسازی و برنامهریزی کرد. بهویژه آنکه بخشی از این پدیدهها مانند ظهور داعش و جریانهای تکفیری ابعادی منطقهای و فرامنطقهای یافته است و نباید از کنار چنین وضعیت پرچالشی بدون تکیه بر دانش و دانایی گذر کرد. در این خصوص کارشناسان مسائل سیاسی اذعان نمودند: کمتر محقق و پژوهشگری میتواند تحلیل دقیق و روشنی از چگونگی فعالیتهای این دسته از نیروها، شبکهسازیهای آنان و نحوهی یارگیریهایشان به دست دهد. کمتر دادههای متقنی درباره ابعاد فعالیتهای این گروهها در داخل کشور وجود دارد و کمتر پژوهشهایی درباره کم وکیف فعالیتهای این گروهها در کشور تولید و منتشر شده است و کمتر نهاد پژوهشی را در میان دهها مرکز پژوهشی میتوان یافت که تمرکز بر این دست از موضوعات را در دستور کار خویش قرار داده باشد. در شرایط فعلی و با توجه به حساسیت افکار عمومی به موضوع تکفیریها و داعش و رویداد تروریستی تهران شاید کورسوی امیدی باشد که توجه کارشناسی و جامع و چندبُعدی و مستمر به پدیدههایی مانند افراطگرایی مذهبی و قومگرایی افراطی در دستور کار اتاقهای فکر و نهادهای علمی و راهبردساز کشور قرار گیرد تا ضمن سنخشناسی این دست از جریانهای هراسانگیز بتوان ابعاد مختلف مرتبط با موضوع را در دستور کار مطالعاتی قرار داد تا با هدف بررسی ابعاد مختلف پدیده افراطیگریهای مذهبی و قومی، مکانیسم و دینامیسم ظهور و بروز فعالیتهای افراطی در این حوزه از ابعاد گوناگون مورد توجه کارشناسان امر قرار گیرد تا از این طریق، راهبردهای علمی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مواجهه با این پدیدههای نفرتافکن تدوین شود.
در پایان و به نظر نگارنده مهدی حیدرپور(مهدی قزل):خوشخیالی و بیتوجهی به موضوعات مبتلابه جامعه، تا زمانی که بعینه مشکل و مسئله بزرگی را ایجاد نکرده بخشی از ویژگی فرهنگی جامعه ایرانی است گویی مانند بسیاری از رویدادهای جاری و ساری در کشور تا موضوعی به مسئلهای پرهزینه در کشور بدل نشود شایسته توجه و رسیدگی نیست و البته آن زمان هم تنها به برخوردهای نظامی و امنیتی بسنده میشود بی آنکه به شکلی جدی چراییها، علل و ابعاد و زمینهها و مکانیسم ظهور و بروز پدیدههایی از این دست مورد توجه قرار گیرد.
سلام.طاعات و عبادات قبول
باتشکر. این مطلب در گلستان بلاگ منتشر شد
برای نشر سریعتر مطالب خود به ما بپیوندید.و مطالب خود را از طریق نظرات سایت برای ما ارسال کنید
http://golestanblog.ir/%d9%84%d8%b2%d9%88%d9%85%e2%80%8c-%d9%be%da%98%d9%88%d9%87%d8%b4%e2%80%8c-%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87%e2%80%8c%db%8c%e2%80%8c-%d8%ac%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%86%e2%80%8c%d9%87%d8%a7%db%8c/
موید باشید
یاعلی. التماس دعا