ترامپباتحریمایراندرصددتسویهحسابباجهاناست.
از دید برخی صاحبنظران مسائل بینالمللی، آمریکای ترامپ از دل تقابل با ایران و برجام اهدافی کلان را دنبال میکند و دست بهنوعی قدرتنمایی در سطح جهان زده است. چندی پیش »دونالد ترامپ« رییسجمهوری آمریکا دستور خروج این کشور از توافق هستهای را صادر کرد و سپس کوشید با ابزارهای تحریمی حجمی چشمگیر از فشار را بر جمهوری اسلامی ایران وارد آورد و تهران را در مقابل خواستههای کاخ سفید به عقبنشینی وادارد.
در این خصوص و در ارتباط با اهداف و پیامدهای این تصمیم ترامپ، کارشناسان بر این باوراند که آمریکا با خروج از برجام و اعمال تحریمهای ثانویه تنها بهدنبال تسویه حساب با ایران نیست بلکه در نظر دارد با جهان تسویه حساب کرده و اثبات کند که اتحادیه اروپا توان ایستادگی در برابر خواست و اراده آمریکا را ندارد.
کارشناسان با اشاره به مهمترین اهداف آمریکا از اعمال تحریمها علیه ایران اذعان دارند: به نظر میرسد که آمریکا با این تحریمها دو هدف را دنبال میکند که میتوان از آنها با عنوان کف و سقف خواستهها یاد کرد. همانطور که »محمدجواد ظریف« وزیر امور خارجه کشورمان نیز اعلام کرد، حداقل خواسته کاخ سفید از این فشارها دستیابی به سیاستهای اعلامی یا همان تغییر رفتار ایران است. بر پایه این خواستهها، تا زمانی که جمهوری اسلامی سیاستهای خود در منطقه را تغییر ندهد این تحریمها همچنان باقی خواهد ماند.
البته »مایک پمپئو« وزیر امور خارجه آمریکا در سخنانی موضوع تغییر سیاستهای کلی و اعمالی ایران در خصوص اقدامات دفاعی، منطقهای و امنیتی را مطرح کرده اما موضوع اصلی را میتوان بهطور کلی تغییر رفتار ایران دانست که کف خواسته آمریکا نیز دستیابی به این هدف است. درواقع ترامپ در نظر دارد که اگر ایران به حداقل انتظارات پاسخ ندهد، اعمال فشارها را تا جایی پیش ببرند که به باور سردمداران آمریکا به شورش و ناآرامی در ایران منجر شود.
کاخ سفید معتقد است که با این راهکار و بهدلیل ایجاد مشکلات اقتصادی، ناآرامی و شورش گریبان جمهوری اسلامی را خواهد گرفت و ایران در آستانه فروپاشی قرار میگیرد. به این ترتیب جمهوری اسلامی برای حفظ موجودیت خود به تغییر رفتار تن خواهد داد؛ در غیر این صورت سقف خواستههای آنان یعنی تغییر رژیم در ایران بهعنوان گزینه بعدی مطرح میشود.
اما نکته قابل تامل اینکه سیاستمداران آمریکایی تاکنون این هدف را در چارچوب سیاست اعلانی تشریح نکردهاند اما اقداماتی که از طرف واشنگتن صورت میگیرد، همچون از سرگیری و گسترش تحریمها، عدم پذیرش معافیت شرکتها و تلاش برای کاهش فروش نفت ایران، بیانگر این موضوع است که در صورت لزوم هراسی از مطرح ساختن بحث تغییر رژیم در ایران ندارند. ازسوی دیگر بایستی به این نکته اشاره کرد، مقامات کاخ سفید در ماههای اخیر سیاست متفاوتی را دنبال کردند. آنان برای سالها ایجاد شکاف بین نهادهای انتخابی و انتصابی را در دستور کار قرار داده بودند اما مدتی بعد بهدنبال قراردادن مردم در برابر نظام برآمدند.
از این رو میتوان گفت که آمریکا چندان موضوع تغییر رژیم ایران را مطرح نمیکند اما اقداماتی که انجام میدهد، نارضایتی و ایجاد ناآرامی در ایران را هدفگذاری کرده تا مردم را در برابر نظام قرار دهد. به این ترتیب واشنگتن قصد دارد با ابزارهای موجود زمینه را برای تغییر رفتار یا تغییر نظام جمهوری اسلامی فراهم کند. مقامات کاخ سفید در تلاشند تا با سوار شدن بر موج نارضایتیها و مطالبات مردم که بیشتر جنبه اقتصادی دارد، به هدف و خواسته خود دست یابند.
در پایان نگارنده مهدی حیدرپور اذعان دارد:باتوجه به درخواست ترامپ برای مذاکره با ایران، بایستی گفت: ایران به سمت آمریکا حرکت نخواهد کرد، چرا که رفتار این کشور بیانگر تلاش برای رسیدن به یک توافق نیست. به باور نگارنده، دیپلماسی توئیتری که ترامپ آغاز کرده بیشتر در جهت تحریک مقامات ایران برای مذاکره نکردن است. این در حالی است که اگر رییسجمهوری آمریکا خواهان مذاکره با ایران بود لحن خود را تغییر داده و محترمانهتر سخن میگفت، آمریکا با خروج از برجام و اعمال تحریمها فقط بهدنبال تسویه حساب با ایران نیست بلکه در نظر دارد با جهان تسویه حساب کرده و اثبات کند که اتحادیه اروپا توان ایستادگی در برابر خواست و اراده آمریکا را ندارد. ترامپ در نظر دارد به قاره سبز اعلام کند اقتصاد جهان بر پایه دلار و در گرو تصمیماتی است که در واشنگتن و نیویورک اتخاذ میشود.