کلیات لایحه بودجه سال 98 با وجود همه ظن و گمانهایی که در مورد رد آن در صحن علنی مطرح بود، بعد از برگزاری یک جلسه غیرعلنی و بهخاطر نگرانی از تاخیر در تصویب آن و الزام مجلس برای تصویب بودجه دوماهه علیالحساب، سرانجام به تصویب رسید و بررسی جزئیات آن در دستور کار نمایندگان قرار گرفت.
اما این لایحه که قرار بود نشانههایی از اصلاحات ساختاری در آن دیده شود مثل سایر لوایح بودجه در این سالها و دههها با همان مشخصات و با همان عیوب ساختاری در حال بررسی و احتمالا با تغییراتی کوچک تصویب خواهد شد و مقدرّات سال آینده کشور را رقم خواهد زد در این بین کاری که کمیسیون تلفیق کرد ارتقای پیشبینی دولت در درآمدهای کشور بود که در لایحه دولت 208 هزار میلیارد تومان دیده شد و کمیسیون تلفیق آن را به 234 هزار میلیارد تومان ارتقاء داد و فعلا مشخص نیست که از کدام خزانه غیبی یکمرتبه درآمدهای سال آینده نزدیک به 26 هزار میلیارد تومان بیشتر دیده شده است؟ امیدواریم آنچه که خیر است برای این مردم رقم بخورد ولی اینکه دولت در شرایط سخت و دشواری قرار دارد تردیدی نیست.
اینکه مردم تحمل فشار و تنگنای بیشتری را ندارند هم کاملا روشن و عیان است. اما اگر قرار باشد که هر سال بهدلیل شرایط سخت و یا تحریم و یا مسایلی از این دست از جراحی لازم بیماری اقتصاد نفتی و رانتی چشمپوشی کنیم و از ترس مرگ بمیریم هرگز نخواهیم توانست لباس عافیت بپوشیم و معلوم نیست که چه قوهای و در چه مقطعی و کدام آهنین ارادهای دست از ترس بردارد و این مشکل را با شهامت حل کند. اما منتقدان بر این باورند که که مردم میخواهند زندگی کنند و استانداردهای یک زندگی آبرومند و موازنهی درآمد و مخارج باید برای اکثریت جمعیت در شهرها و قصبات و حتی روستاهای ما فراهم باشد.
علاوه بر این، مدیریت امکانات همگانی باید در سطح معقول و ممکن به ارائه خدمات پرداخته و در»میدان عمل« باور داشته باشد که برخورداری لازم و مطلوب ساکنان را از ایاب و ذهاب، ارتباطات مخابراتی و اینترنتی، خدمات اداری (الکترونیک و حضوری)، انتظامی و قضایی، بهداشت محیطی و صیانت از آسیبهای صوتی و آلودگی هوا و آب و ترافیک و... همه و همه جزو حقوق پایه مردم است.
نمیتوان دلخوش بودکه یکی از مدیران گفته است ما از اروپا امنتر هستیم و از فلان کشور در آمار بهمان و فلان بالاتریم. آمار در مقابل واقعیت و آنچه حس میکنیم و با آن دست و پنجه نرم میکنیم، ظاهرا گمراهکننده است. مخالفان هم به چنین دستاویزهایی استناد میکنند. باید مردم و پرسشها و نیازهای آنها را در کل و در اجزاء مورد توجه قرار داد و به مدیران و مسوولان تفهیم کرد که شما برای همین خدمات و همین پاسخگویی و اجرای مقررات و رسیدن به اهداف و آرمانهایی که تعریف شده است بر فلان صندلی یا مقام نشستهاید.
نعل وارونه نزنید و به کارتان بپردازید. حال با این نقد مطرح شده بایستی بر این نکته مهم تاکید کرد که: امروز روحانی رییسجمهور که در ایام جنگ تحمیلی و 8 سال دفاع از میهن و کیان انقلاب اسلامی، مسوولیتهای حساس و مهمی داشت و آن را از نزدیک تجربه کرده است، میگوید ما از این مرحله با موفقیت عبور خواهیم کرد، بهشرط آنکه در این جنگ اقتصادی و »قلدری« ترامپ رییسجمهور آمریکا همچنان آن تجربه پیروز را با بهکارگیری »اراده و وحدت« دنبال کنیم.
مشکلات در این مسیر بسیار است از آن جمله جبههای که از جنگ رسانهایی با سرمایههای دلاری برخی از شیوخ حاکم عربی در خلیج فارس و سیاستگذاریهای صهیونیستها و بهکارگیری حرفهای رسانهای به میدان آورده شده است. پمپاژ وسیع خبرهای منفی و تخریبی، بهرهگیری از سوژههایی که متاسفانه در درون کشور از سوی افراد صاحب نام و یا صاحب منصب و سکوهای گوناگون سخنوری بنام نقد شرایط ساخته و پرداخته میشود، همگی یک هدف را دنبال میکنند و آن شکستن اراده و وحدت ملی در فضای اجرای تحریمهای ترامپ و جنگی روانی است که در آنیم! گمان ندارم کسی باشد که این فرازها و جملات را رد کند و یا قبول نداشته باشد، زیرا همگی مرزبندی با دشمنان و قدرت تخریبی رسانهای آنها را قبول دارند.
اما چندین و چندبار در همین ستون محک نوشتهام که نباید با سوژهسازیهای خبری و نواختن مدام آهنگهای حذف و رقابتهای کور و جزمی تشکیلاتی و گروهی علاوه بر ضربه زدن به اصل»اراده و وحدت« خوراک مناسب به معاندین خارجکشورنشین و رسانههای در کنترل جریان صهیونیستی و آمریکایی داد.
در پایان نگارنده مهدی حیدرپور بر این نکته اذعان دارد که: مشکل تحریمها یا کمبود نقدینگی و درآمدهای نفتی فعلا وجود دارد، اما این بهانه چگونه قابل قبول است وقتی مشکلات مختلف دیگری هم هست و البته در دوران وفور درآمد هم بوده و تنها دلیلش خنثیسازی یکدیگر و بلاتکلیفی و موازیکاری و خصومت جناحی و چوب لای چرخ هم نهادن است. ربطی به خارجی و تحریم هم ندارد.