هنوز بحران سیل و مشکلات بیشماری که پیامد این واقعه است، در نقاط مختلف و متعدد کشورمان فروکش نکرده و معلوم نیست که چه زمانی از صدمات بهطور کامل فارغ شویم و در فکر بازساختن و بازپرداختن به زندگی عادی و بازگشت به شرایط متعارف باشیم.
در گزارش وزیر کشور به مجلس گفته شد که به 14 هزار کیلومتر راه و150 هزار خانه آسیب رسیده است و 725 پل کاملا تخریب شده است. 3 هزار و520 میلیارد تومان خسارت به جادهها وارده شده و 4400 روستا در 25 استان درگیر سیل شدهاند. برآورد اولیه حکایت از 35 هزار میلیارد تومان خسارت دارد. دولت از رهبر معظم انقلاب برای برداشت از صندوق توسعه ملی جهت جبران خسارتهای سیل تقاضای مجوز کرد.
رییس هیات عامل صندوق ملی اطلاع داد که با موافقت کلی مقام معظم رهبری، با درخواست برداشت 2 میلیارد دلاری از صندوق بهمنظور جبران خسارتهای سیل، قرار است تا گزارش نهایی ارزیابی میزان خسارتهای مالی تهیه و پس از آن درخواست نهایی شود.
بعد از گزارشهای وزیر کشور و چند وزیر دیگر از هیات دولت به مجلس چند نکته مثبت نشان داده شد.
1. قرار است ارزیابی از خسارتهای سیل بهصورت شفاف، روشن و دقیق انجام پذیرد و براساس گزارشهای میدانی هم میزان خسارتهای مالی مشخص شود و هم طرح مدیریت بازسازی در اجرا متمرکز و با نقشه راه انجام پذیرد؛ نقشهای که جدول زمانی آن نیز مشخص باشد.
2. سیل 25 استان را در کشور در برگرفت. وسعت خسارتها را نباید با زلزلهای در منطقهای محدود یا در سطح یک یا دو استان قیاس کرد. بازسازی در همین مرحله نیازمند برنامهریزی همهجانبه و نقشه راه مشخص است.
3. نباید همه هزینههای مالی را معطوف به دولت کرد. ما در کشور صاحبان سرمایهای داریم که قدرت مالی آنها میتواند بار بزرگی از دوش دولت بردارد. اتاقهای بازرگانی در سراسر کشور، بهخصوص در تهران باید وارد میدان شوند و در یاریرسانی به بازسازی آستینها را بالا بزنند. از سوی دیگر مردمیکردن بازسازی نباید موجب هرج و مرج شود و به مدیریت متمرکز لطمه بزند.
4. بازسازی آنگاه فرصت میشود که آن را فقط در اختصاص مالی از خزانه دولت نبینیم. این بازسازی فرصت کار و تلاش است و ایجاد حرکت ملی در سراسر کشور، آنگونه که بسیاری در دو هفته گذشته سیلزدگی، گزارش دادند که همبستگی ملی نمایش آشکار در مقابله با خسارات و آسیبهای سیل بود که اعتماد ملی را در سراسر کشور شاخص کرد.
در این خصوص تحلیلگران براین نکته اذعان دارند که: ایران عزیز باید همواره مرکز قدرت و نماد وحدت مردم و اقوام و افکار متنوع باشد و در این زمینه تنها نظامیان نباید به تحلیل و راهبردهای خود اتکا کنند. شنیدن مجموعه نظرات متخصصان سیاست و امور بینالملل، هم ضروری و لازم است و هم قطعا مفید خواهد بود. افزون بر این مسائل، جنگ و منازعه در افکار عمومی و رسانههای اجتماعی نیز حساسیت فراوانی دارد.
ما درگیر بحران طبیعت شدهایم و همزمان تحت فشار و تحریم و خصومت آمریکا و متحدان و مستعمرههای آن نیز هستیم. آنچه به ما کمک خواهد کرد، تنها بیان یکجانبه و یکسویه نظرات و خواستههای فرماندهان و مدیران کشور نیست، بلکه اقناع افکار عمومی و خرسندی و رضایت اکثریت است و این مسئله از یک موضوع ثانوی و درجه دوم به یک موضوع مهم و درجه اول تغییر یافته است. هیچ نیروی نظامی و رسانهای در کشور ما فارغ از تاثیر رسانههای جمعی، شبکههای اجتماعی، بنگاههای خبرپراکنی، تحلیلگران رسانهها یا نویسندگان و گزارشگران منفرد و صاحبان نظر و قلم دیگر بیتاثیر نیستند و ممکن است اتحاد با آنها یا جلب نظرشان موازنههای کنونی و آتی را تغییر دهد. شک نداشته باشید که تحولات بزرگ و اساسی همواره در راه است.
بهویژه در خاورمیانه و جهان اسلام که زهدان بزرگترین رویدادهای نیمه اول قرن بیست و یکم میلادی بوده، هست و خواهد بود.
در پایان نگارنده مهدی حیدرپور معتقد است: رسانههای داخل کشور از مطبوعات و بهخصوص صداوسیما نباید جریان خبری از مناطق سیلزده و خسارتدیده را رها کنند. گامبهگام در بازسازی باید با مردم و مسوولین و مدام گزارشهای مستند داد و ملت را از حل مشکلات مردم در مناطق سیلزده، در سراسر کشور آگاه کرد. بازسازی خسارتهای ناشی از سیل را باید بهصورت یک فرصت ببینیم، اگر از سر وظایف ملی و دینی به آن نگاه کنیم.