مفهوم مشارکت امروزه تبدیل به یکی از واژههای کلیدی در فرهنگ توسعه شده است. مشارکت سیاسی یکی از ابعاد توسعه بهطور عام و توسعه سیاسی بهصورت خاص میباشد. اگر مشارکت در امور سیاسی را بهمعنای شرکت آگاهانه در امور حکومتی و دخالت در ادارهی امور جامعه بدانیم، مشارکت سیاسی حق همهی مردم اعم از زن و مرد است در این میان مشارکت زنان از اهمیت و ارزش بسیاری برخوردار است چراکه بیعدالتیها و نابرابریها را تقلیل داده و بستری مناسب برای ایجاد توسعه پایدار ایجاد میکند.
تاکنون درخصوص نقش، تاثیر و مشارکت سیاسی و اجتماعی فعال زنان در جامعه مباحث بسیاری مطرح شده و تقریبا اکثریت بر این عقیدهاند که درجامعه امروزی ایران با المانها و نشانههای مشخص که زنان را برابر و همپای مردان میداند باید فرصت حضور زنان در عرصههای مختلف بهصورت مساوی با مردان فراهم شود. این درحالی است که این آرا و عقاید طی سالهای گذشته صرفا جنبه سخنرانی و شعاری داشته و در عرصه عمل زنان نتوانستهاند آنطور که باید جایگاه خود را بدست آورند.
شاید مهمترین دلیل این امر را نیز بتوان در ترس مردان از حضور فعال زنان و موفقیت بیشتر در جامعه عنوان کرد. نمونه واضح این امر نیز مخالفت اکثریت مجلس با افزایش تعداد زنان در لیستهای انتخاباتی است.
اما بایستی به این نکته اشاره کرد که انتخابات عرصهای رقابتی است و در آن دسترسی به فرصتها و منابع بسیار موثر است؛ بسیاری از نمایندگان مجلس دارای سوابق اجرایی در استان اعم از دولت، قوهقضاییه و دیگر نهادها و دستگاههای نظامی و غیرنظامی کشور بودهاند در شرایطی که این امکان برای زنان فراهم نبوده است؛ با وجود آنکه در چهل سال اخیر زنان در بخش آموزش توسعه و پیشرفتهای چشمگیری حتی در مقایسه با جمعیت مردان کشور داشتهاند، و البته در این زمینه سرمایهگذاریهای قابلتوجهی صورت گرفته اما در مناصب مدیریتی و اجرایی کمتر به توانمندی زنان توجه شده است؛ حتی بیش از 90 درصد از روسای دانشگاهها از مردان هستند. اما مجلس دهم نخستین مجلسی بود که بالاترین تعداد از زنان را در خود جای داد و این مساله را میتوان بهعنوان یکی از افتخارات این مجلس نام برد.
درپی این تجربه موفق، بهنظر میرسید که باز هم در انتخابات بعدی شاهد رویکردهای بهتر و موثرتری در خصوص حضور زنان در انتخابات باشیم، اما عدم رایآوری طرح افزایش تعداد زنان در مجلس و یکششم فهرستهای انتخاباتی احزاب توسط نمایندگان نشان داد که بسیاری از اظهارات وسخنانی که درباره حضور زنان در عرصههای مختلف جامعه بیان میشود صرفا شعاری بیش نیست.
در این خصوص اواخر اسفند ماه سال گذشته، فراکسیون زنان مجلس به طرح اصلاح قانون انتخابات افزود که با مخالفت اکثریت مجلس با افزایش تعداد زنان در لیستهای انتخاباتی روبرو شد اما اگر مورد پذیرش نمایندگان و شورای نگهبان قرار میگرفت احزاب مکلف میشدند که یکششم فهرستهای انتخاباتی خود را به نامزدهای زن اختصاص دهند، اما بهرغم موافقت و تلاش دولت و نمایندگان زن برای تصویب این پیشنهاد، طرح افزایش تعداد نمایندگان زن از طریق وضع قانون برای لیست انتخاباتی احزاب با شکست مواجه و از دستور کار خارج گردید و عدهای از نمایندگان زن نیز در واکنش به این مساله رد این طرح را ناشی از توسعهنیافتگی عنوان کردند. در این راستا معصومه ابتکار معاونت زنان و خانواده رییسجمهور معتقد است »بهرغم مخالفت مجلس، احزاب باید در هر صورت تلاش کنند تا نقش خانمها پررنگتر شده و سهمیه آنها در لیستهای انتخاباتی افزایش پیدا کند.
« باید دید در ماههای منتهی به انتخابات احزاب درخصوص سهمیه زنان چه رویکردی را اتخاذ خواهند کرد. اما نبایستی از این موضوع غافل شد که: خوشبختانه احزاب اصلاحطلب در مسیر پررنگشدن نقش بانوان موفق ظاهر شدهاند و دیدهایم که توجه به زنان در این احزاب خیلی قوی شده است. در این خصوص برخی کارشناسان معتقدند: دلیل عدم رای مجلس به این طرح مسائل شخصی بوده و مجلس خیلی منافع شخصی را به منافع ملی ترجیح میدهد و موجب تضییع حقوق زنان میشود اما فارغ از حالت قانونی این مساله خود احزاب سیاسی میتوانند با اجرای این طرح از ظرفیت بیشتر زنان در انتخابات بهره ببرند و تا زمانی که جریانات و احزاب سیاسی استفاده از ظرفیت و قدرت زنان در جامعه بهعنوان عنصر تاثیرگذار استفاده نکنند نباید انتظار تغییراتی در راستای توسعه یافتگی یا استفاده همهجانبه از ظرفیتهای موجود را داشته باشند.
در پایان نگارنده مهدی حیدرپور معتقد است: فرصتها با نگاههای جنسیتزده در انتصاب مدیران، انتخابها را تحتتاثیر قرار میدهد و به دور از شایستهسالاری، بسیاری از زنان توانمند از حلقه مناصب مدیریتی کنار گذاشته میشوند؛ در جامعه در حال پیشرفت ایران، اگر به بهرهمندی و بهکارگیری همه ظرفیتهای انسانی کشور بهویژه در مناصب مدیریتی و تصمیمساز توجه نشود، خود را از سرمایه بزرگ توانمندی زنان محروم کردهایم.
https://t.me/azadandish