رییسجمهور استعفای وزیر آموزش و پرورش را در روزی پذیرفت که آخرین مهلت پذیرش استعفای مسوولان دولتی است که قصد دارند در انتخابات اسفندماه مجلس شرکت کنند. آنطور که خبرگزاریهای دولتی نوشتهاند، بطحایی برای شرکت در انتخابات مجلس استعفا کرده اما این مسئله مورد پذیرش برخی فعالان فضای مجازی قرار نگرفته است. چندی پیش دفتر سخنگوی دولت اعلام کرد »سیدمحمد بطحایی، وزیر آموزش و پرورش بهدلیل شرکت در انتخابات مجلس از سمت خود استعفا داده است.
بهدنبال استعفای بطحایی، رییسجمهوری نیز پیش از موعد مقرر ثبت نام برای کاندیداتوری مجلس موافقت کرده است. سرپرست وزارتخانه آموزش و پرورش روز شنبه از طرف ریاستجمهوری اعلام خواهد شد.« اما دلیلی که اعلام شد قانعکننده نبود چرا که بطحایی بهخوبی میداند خروج از وزارت آموزش و پرورش برای حضور در بهارستان چندان منطقی نیست و از سوی دیگر او هیچگاه خود را در قالب عضو یک حزب سیاسی تعریف نکرده که اکنون بخواهد با اتکا به جریانات سیاسی در انتخابات حضور داشته باشد و کلید ورود به مجلس را دریافت کند.
بنابراین بهسادگی نمیتوان پذیرفت که استعفای بطحایی برای انتخابات مجلس باشد. نکته قابل تامل اینکه سیدمحمد بطحایی شخصیتی بود که سالها در حوزه ستادی وزارت آموزش و پرورش بوده و انتظار میرفت بتواند بر مشکلات فایق آید، اما چنین نشد.
بهنظر میرسد ریاستجمهور برای جایگزینی باید از نیروهای تراز اول و کارآمد استفاده کرده و بر ملاحظات سیاسی فایق آید. برخی گزینههایی که برای تصدی پست وزارت آموزش و پرورش مطرح میشوند، نشان از ملاحظات کسانی دارد که دیدگاه حزبی اعتدال و توسعهای دارند و بهنظر میرسد چنین و نگاهی خطرزا باشد. از این زاویه که افراد بعضا ضعیف هم در بین این گزینهها دیده میشوند که وابستگی حزبی آنها روشن است و از جانب برخی این افراد به سیدمحمد بطحایی تحمیل شده بودند. شگفتآور است که این افراد جزو گزینههای جایگزین مطرح میشوند. اگر این رویکرد برای جایگزینی وزیر غلبه کند، نهتنها وزارت آموزش و پرورش بلکه کلیت دولت را در معرض مخاطره قرار میدهد.
در حال حاضر انتخاب فردی که مقبولیت عام بهخصوص در میان معلمان داشته و توانمندی قابل قبولی هم داشته باشد و نیز در تصمیمگیری بدون ملاحظات سیاسی شجاعت داشته باشد میتواند تا حد زیادی بر چالشهای فعلی فائق آید. دراین خصوص بهرام پارسایی نماینده مجلس در واکنش به استعفای بطحایی برای حضور در نتخابات مجلس نوشت: »حتی اگر قصد شرکت در انتخابات مجلس را داشتید، بهتر بود در واکنش به فجایعی مانند مدرسه غرب تهران و زاهدان و تاکستان و یا برای عذرخواهی از فرهنگیان که پاسخی برای مطالباتشان نداشتید، استعفا میکردید تا لااقل بهعنوان فردی مسوولیتشناس شانس رایآوری داشته باشید«.
البته مخالفان دولت از فرصت سوءاستفاده کردند و استعفای بطحایی را نشانهای از ضعف دولت دانستند بهنحوی که نوشتند: »استعفای یک وزیر برای نمایندگی اتفاق مهم عجیب و بیسابقهای است. اگر سخنان دفتر سخنگو را تکذیب نکند، تا اینجا بزرگترین پیام استعفای بطحایی این است که دیگر امیدی به کار و اصلاح در دولت نیست. ترکیب مجلس بعدی به سمت تایید حداکثری عدم کفایت رییس دولت دوازدهم میرود؟« عبدا... گنجی فعال سیاسی دلواپس هم نوشت: »سراغ دارم که یک نماینده را برای وزارت از مجلس بیرون بکشند اما سراغ ندارم یک وزیر به عشق نمایندگی وزارت را ترک کند. شما سراغ دارید؟ منابع، اختیارات و مواهب قابل قیاس نیست.
یا بطحایی راه موجهی برای فرار یافته است که طبیعی جلوه کند یا واقعیت به جامعه گفته نمیشود.« برخی تلاش میکنند این استعفا را با فیلمهایی که از برخی مدارس به تازگی منتشر شده مرتبط بدانند. ربیعی سخنگوی دولت هم اعلام کرد که بطحایی بهمنظور شرکت در انتخابات مجلس از سمت خود استعفا کرده است. بطحایی ششمین وزیر دولت دوازدهم است که تغییر میکند و بنا بر اصل 136 اگر سه وزیر دیگر عزل، مستعفی یا استیضاح شوند، کلیت کابینه دولت باید مجدد از مجلس رأی اعتماد بگیرد. بهگفته ذوالنور نماینده قم، محققنشدن وعدههای دولت برای فرهنگیان دلیل این استعفا بوده و مسئله انتخابات مجلس، بهانه و پوششی برای این موضوع بوده است.
حمیده زرآبادی نماینده قزوین هم در واکنش به استعفای وزیر آموزش و پرورش در توئیتر نوشت: »آقای رییسجمهور! شاید وزیر صنعت، وزیر علوم و وزیر ورزش هم تصمیم بر حضور در انتخابات دارند! با استعفایشان موافقت کنید... به همین سادگی؛ به پاسخگویی هم نیازی نیست.« وزارت آموزش و پرورش از جمله وزارتخانههایی است که با توجه به دخالتها و انتظارات بیرونی گزینههای رییسجمهور محدود میشود.
این وزارتخانه جزو وزارتخانههایی بوده که از نظر برخی فقط هزینه داشته و فاقد درآمد تلقی شده است. این مسئله را نباید فراموش کرد که مهمترین درآمد و تولید که منابع انسانی است، محصول فعالیت این وزارتخانه است. شاید بهدلیل نوع نگاهی که به وزارت آموزش و پرورش میشده، از بعد منابع مالی دچار تنگناهای مالی و کمبود بوده است. تلاش بسیار زیادی طی سالهای گذشته توسط وزرای مختلف صورت گرفته تا بر این مشکلات فایق آیند اما به هر حال بهدلیل حجم گسترده مطالبات، نیازها و هزینههای این وزارتخانه، نتوانستهاند پاسخگوی مشکلات باشند.
به بیان دیگر همواره مواجه با مشکلات هستیم از قبیل تامین حقوق و مزایای کارکنان، توسعه زیرساختها و نوسازی مدارس فرسوده و... هر چند دولت سعی داشت برنامههایی در قالب بودجه سالیانه برای حل این مشکلات در نظر بگیرد اما در مجموع بهنظر میرسد موفق نبوده است. حال موضوع مهم و سوالی که اذهان عمومی را به خود مشغول کرده دلیل اصلی استعفا بطحایی است که در این خصوص بایستی اذعان نمود: از زمان انتشار خبر استعفای بطحایی گمانههای زیادی درباره چرایی این تصمیم منتشر شد که پررنگترین دلیل عدم پرداخت مطالبات و بودجه برای طرح رتبهبندی است. عدم تامین بار مالی لازم برای اجرای رتبهبندی فرهنگیان را یکی از دلایل اصلی استعفای وزیر عنوان کردند.
به گفته فرج کمیجانی دبیرکل مجمع فرهنگیان ایرانی اسلامی، طرح رتبهبندی در جلسه روز یکشنبه هیات دولت طرح شده که هیات دولت آن را رد کرده است و بطحایی در اعتراض به این موضوع استعفا داده است. ایسنا نوشت: »دلایل مختلفی از جمله شرکت در انتخابات مجلس، عدم پرداخت مطالبات فرهنگیان و ناکامی در رتبهبندی معلمان در سال جاری، برای این استعفا ذکر شده است.
« یک عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس درباره دلایل استعفای بطحایی به تسنیم گفت: دلیل اصلی این استعفا، مشکلاتی بود که در مسیر آموزش و پرورش وجود داشته از جمله طرح رتبهبندی فرهنگیان که باید طبق قانون اجرا میشد و وزیر هرچه تلاش کرد موفق نشد مصوبه برای انجام آن از دولت بگیرد.
جبار کوچکینژاد افزود: مطالبات فرهنگیان و بازنشستگان از جمله موارد دیگری است که آموزش و پرورش را دچار چالش کرده است. همچنین بهخاطر مسائل و حواشی که اخیرا در مدارس پیش آمد نیاز بود تا معلمان پرورشی جذب کند که مجوز این کار را به وزیر ندادند. دولت باید 1600 میلیارد تومان به آموزش و پرورش میداد تا مطالبات فرهنگیان را پرداخت کند و این کار هم انجام نشد و همکاری دولت با بطحایی در شب عید هم همکاری خوبی نبود. از سوی دیگر بیشتر از 4 سال از طرح رتبهبندی معلمان میگذرد و نتیجهای جز وعده و وعیدهای مسوولان نداشته است؛ طرحی که ظاهری حسابشده، منطقی و در جهت حمایت از جامعه فرهنگیان دارد اما بدقولی و نداشتن سازوکار مناسب برای در نظر گرفتن بودجه، آن را به حاشیه برده است.
اکنون هم معلمان میگویند: بارها به ما وعده دادند که با اجرای رتبهبندی، معیشت شما بهبود مییابد؛ اما مشخص نیست چه زمانی قرار است این طرح بهصورت کامل اجرا شود. عضو کمیسیون آموزش مجلس هم با بیان این که یقین دارم دلیل استعفای سیدمحمد بطحایی نمایندگی مجلس نیست، گفت: در انتخاب سرپرست وزارت آموزش و پرورش باید اولویتهای سیاسی را کنار گذاشت و تنها دغدغههای فرهنگیان اولویت اصلی باشد.
محمدمهدی زاهدی اظهارکرد: آقای بطحایی قبلا در سازمان برنامه و بودجه بود و حدس بنده این است که به پشتوانه آقای نوبخت، این مسوولیت را قبول کرد و فکر میکرد آقای نوبخت کمک میکند برخی از این مشکلات آموزش و پرورش جمع شود اما معتقدم همراهی لازم از سوی ایشان صورت نگرفت و دلیل اصلی استعفا، عدم توجه به مسائل و مشکلات آموزش و پرورش از سوی دولتمردان بود.
در پایان نگارنده مهدی قزل معتقد است: استعفای وزیر آموزش و پرورش از جهتی غیر منتظره بود و بهخصوص علتی که بهطور رسمی برای استعفا اعلام شده یعنی کاندیداتوری ایشان تا حدودی عجیب بهنظر میرسد اما برکسی پوشیده نیست که بطحایی آرامترین عضو کابینه دولت دوازدهم بود که هیچگاه به سمت حاشیه نرفت و اجازه نداد تا مدیرانش درگیر برنامههای تخریبی دولت و آموزش و پرورش شوند. حال که رییسجمهور استعفایاش را پذیرفته پیشنهاد میشود رییسجمهور برای جایگزینی حتما به نظرسنجی انجمنها و مجامع صنفی معلمان بیش از هر مرجع دیگری توجه داشته باشد و تحت تاثیر لابیهای جناحی و سیاسی قرار نگیرد.
مسئله معلمان مسئلهای سیاسی نیست. مسئله معلمان و آموزش و پرورش مسئلهای مدیریتی، صنفی و گرهخورده با مطالبات فرهنگیان است. اشخاصی که در سیستم نهچندان کارآمد فعلی بتوانند تحولآفرین بوده و نگاه توسعهگرایانه داشته و از خلاقیت برخوردار باشند و در لاک محافظهکاری نباشند، ارجحیت تمام دارند.