برکسی پوشیده نیست که به‌دلیل فشارهای اقتصادی ناشی از تحریم‌های ظالمانه آمریکا و کاهش بودجه دولت، بدون توجیه ملت و فراهم آوردن زمینه اجرا و عدم پیش‌بینی امکانات به‌ویژه توسعه حمل و نقل عمومی، سهمیه‌بندی و افزایش قیمت بنزین به‌صورت غیره مترقبه جای تعجب دارد و بروز برخی اشکالات مهم از عواقب آن بوده و موجب تخلف در سازوکارهای اقتصادی و نارضایتی مردم شده و با اضافه‌شدن به مسافران وسایل نقلیه عمومی، زحمت جمعیت کثیری افزون خواهد شد.
اما در دفاع از این قیمت‌گذاری و سیاست جدید اقتصادی مقایسه قیمت‌ها با سایر کشورها و از سوی دیگر کم‌کردن بار یارانه‌هایی که به طبقات بالا و ثروتمند داده می‌شود، به نفع طبقات ضعیف بوده و در مجموع با لحاظ جمع‌بندی روسای قوا (مجریه، مقننه و قضائیه) سهمیه‌بندی و قیمت‌های تازه اعلام شده است.
واقعیت آن است که به‌عنوان یک شهروند شاید این مقایسه مناسب نباشد که اگر در کشورهای همسایه قیمت حامل‌های انرژی بالاتر از کشور ما است، در درجه اول آنها خودشان تولیدکننده انرژی نیستند در درجه دوم باید توجه داشته باشیم که میزان درآمد و دریافتی مردم آن کشورها در چارچوب عدالت اجتماعی و اقتصادی بسیار بالاتر از مردم کشور ما است. مهمتر از همه، مصرف اتومبیل‌ها در آن کشورها به مراتب پایین‌تر از کشورمان است. در مجموع اگر بخواهیم پایین بودن قیمت انرژی را مبنای افزایش قیمت قرار دهیم، باید به همان میزان درآمد مردم و صنایع خودمان را ارتقا بخشیم.
نکته دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد این است که مردم کشورمان تحت تحریم‌های ظالمانه و غیر انسانی آمریکایی‌ها قرار گرفته‌اند. به‌گونه‌ای که به تبع این تحریم‌ها برخی از کالاها در هر حال در داخل کشورمان دچار افزایش قیمت شده‌اند. در نتیجه سفره مردم کوچک شده و مردم تحت فشار قرار دارند. بنابراین کاش برای اتخاذ اعلام چنین تصمیمی حداقل به‌طور پلکانی و با لحاظ قرار دادن دوره زمانی صورت می‌گرفت. آنچه که مسلم است افزایش قیمت حامل‌های انرژی بر‌اساس آنچه که کارشناسان اقتصادی معتقدند موجب افزایش قیمت کالاها خواهد شد. نباید فراموش کرد که بخش مهمی از افراد جامعه که فاقد شغل بوده و همچنین کارمندان و حتی افراد عادی برای ایجاد تعادل در قدرت خرید به جابه‌جایی مسافر اقدام می‌کنند. بر این اساس چون چنین اقشاری از سهمیه‌هایی همانند تاکسی‌ها استفاده نمی‌کنند در نتیجه باید با قیمت‌های آزاد سوخت مورد نیاز خودشان را تامین نمایند.
در این شرایط افزایش فشار بر بخشی از اقشار جامعه و افزایش قیمت‌ها دور از ذهن نیست. در این گونه موارد شاید در اتخاذ چنین تصمیماتی ضمن آسیب‌شناسی شرایط اجتماعی و امکان‌سنجی صدمات ناشی از افزایش قیمت‌ها در کشور که پیش از آن مردم به تازگی خودشان را با شرایط ناشی از تحریم‌های ظالمانه سردمداران کاخ سفید وفق داده بودند، بهتر این بود که افزایش قیمت حامل‌های انرژی به‌صورت ناگهانی افزایش نمی‌یافت. اما یکی از دلایل افزایش نرخ بنزین قطعا صرفه‌جویی در مصرف بنزین و هزینه‌های دولت است؛ البته اگر طرح موفق پیش برود. بهتر خواهد بود اصلاح قیمت بنزین در قالب پروژه واقعی نمودن قیمت همه کالا و خدمات یارانه‌ای و در چارچوب بودجه‌های سالانه و از بودجه سال 1399 شروع گردد و برای جبران کسری بودجه و استفاده از درآمد نفت در بودجه سال‌های آینده، می‌توان با رعایت امنیت و منافع ملی و اقتدار و عزت و مصلحت نظام عمل نمود. از سویی بالاخره این تصمیم منطقی داشته و مسوولان کشور روی آن فکر کرده‌اند اما نکته این است که باید پای چنین تصمیمی بایستند و آن را برای مردم توضیح دهند.
این در حالی است که همگان می‌دانند که عرضه بنزین 3000 تومانی نه از منظر عدالت کار درستی است و نه از منظر مصالح و منافع ملی. از سویی دیگر اینکه رییس‌جمهور اظهار می‌دارد قرار است بخشی از درآمد حاصل از این محل صرف هزینه رفاهی حدود 60 میلیون نفر شود، به‌دلیل کسری بودجه و تنگناهای موجود طرح، برنامه، مکانیزم، شیوه و تاریخ اجرای طرح رفاهی مشخص و آماده نیست و یا اعلام نشده و به‌همین دلیل باور آن برای مردم مشکل است.
در پایان نگارنده مهدی حیدرپور معتقد است: اگر مردم مطمئن بودند که این آخرین باری است که دولت مبادرت به افزایش قیمت ارز می‌کند و این آخرین باری است که مبادرت به افزایش قیمت حامل‌های انرژی می‌کند، می‌توانستند بپذیرند اما واقعیت این است که این‌طور نبوده و نیست و چند وقت دیگر، حدود دو سال بعد، همین دولت یا دولت بعدی خواهد گفت چیزی که اتفاق افتاده و قیمت تورمی که حاصل شده، قیمت ارز را غیر منطقی کرده و باید آن را افزایش دهیم! روند چرخه‌ای اقتصاد سیاسی کشور که ناشی از ناتوانی سیاست‌های اقتصادی دولت‌ها و مجلس‌ها به‌طور عمده بوده، به فقیرتر شدن جامعه و نابرابری بیشتر و پیامدهای منفی آسیب‌های اجتماعی ناشی از این گسترش نابرابری‌ها انجامیده و چشم‌انداز آینده تکرار همین وضعیت خواهد بود. بنابراین دولت‌ها هیچ درسی از این سیاست‌های غلط سه دهه گذشته نگرفته‌اند.
اینستاگرام
گروه مردمی نقد ما را دنبال کنید
با کلی نقد های روز و به حق مردم در برابر مسئولین بی کفایت
https://www.instagram.com/naghdema/
