بر کسی پوشیده نیست که سپهبد شهید سلیمانی خدمت بزرگ به این آب و خاک و منطقه و جامعه مسلمین جهان کرد. وقتی هیولای داعش در سوریه و عراق سر برآورد همه میدانستند که نوع رفتار و تبلیغات داعشیها متوجه ایران است و ایرانیان هم دیده بودند که اینان در مناطق اشغالی با مردمان بیگناه چهسان رفتار میکردند.
هنر بزرگ سردار شهید سلیمانی در دفع این خطر بزرگ از ایران بود و عاقبت هم او بود که به کمک همرزمانش در سپاه قدس و نیروهای مردمی و نظامی کشورهای سوریه و عراق بساط داعش را جمع کردند و نهتنها ایرانیان که حتی غربیان نفس راحتی کشیدند و پایان داعش توسط سردار ایرانی اعلام شد. درواقع وقتی کُردهای عراق در برابر هجوم داعش تنها ماندند و نای مقاومت و نبرد با افراطگرایان با انگیزه داعش را نداشتند، بارزانی رهبر کُردهای عراقی میگوید از خیلی جاها درخواست کمک نظامی کردیم که پاسخ مثبتی به درخواستهای ما داده نشد.
تنها امیدمان به حاج قاسم بود و ایشان دعوت ما را برای کمک و حمایت پذیرفت و با توان عملیاتی و نبوغ نظامیاش توانست امیدی دوباره به نیروهای کُرد در رویارویی با داعش بدهد. در سوریه اوضاع از عراق وخامتبارتر بود. داعش و جریانهای تکفیری در این کشور پایگاهی قویتر و به مراتب سازمانیافتهتر داشتند و از آزادی عمل جدی در کشتار و تصرف شهرها برخوردار بودند.
وضعیت در سوریه طوری بود که همه ناظران و سیاستمداران از تداوم حضور داعش تا سالهای متمادی و به تبع آن از سقوط دولت مرکزی سوریه سخن میگفتند. داعش در سوریه بیش از 30 هزار جنگجوی تعلیم دیده داشت و درحالیکه دست برتر در سوریه از آن داعش بود، حاج قاسم و نیروهای وفادارش وارد میدان شد و معادله بحران سوریه را دگرگون ساخت.
یکی از صحنههای نبرد جالب و مثالزدنی در سوریه، جنگ در ابوکمال آخرین پایگاه سرزمینی داعش در سوریه بود که چهره بینالمللی مقاومت جلودار مبارزه با داعشیها در این شهر بود و با اینکه همراهانش نگران جان سردار بودند، این مرد خدایی ترسی از دشمن نداشت و با حضور در خط اول نبرد، داعشیها را از شهر ابوکمال بیرون راند و شیرینی پیروزی جریان مقاومت را چند برابر کرد. علاوه بر این وقتی مسائل منطقه را بررسی میکنیم، تا امروز چند دستاورد مهم پس از شهادت سپهبد سلیمانی اتفاق افتاده.
اولین نکته آن فضای ضدایرانی که در عراق شکل گرفت با این شهادت کاملا به ضد خود تبدیل شد. یعنی الان مردم ایران و عراق به یکپارچگی در منطقه غرب آسیا رسیدند که حداقل در یکصد سال گذشته چنین وحدت و همدلی در ایران و عراق نبوده است. نکته مهمتر تصویب اخراج نیروهای نظامی آمریکا در پارلمان عراق بود. آمریکا درحالی ترور سپهبد سلیمانی و ابومهدی المهندس را انجام داد که منجر به اخراج خودش از عراق شد. درحالیکه براساس سرمایهگذاری که خود آمریکاییها بیان میکنند بیش از یک میلیارد دلار هزینه ساخت فقط یک پایگاه آمریکایی در عراق بوده و بزرگترین سفارت آمریکا در جهان امروز در عراق قرار دارد. دستاورد سوم اجماع سیاسی بود که در عراق ایجاد شد.
یکی از احزاب مهم عراق به رهبری مقتدا صدر امروز در کنار مواضع ایران قرار گرفته و یکبار دیگر میخواهد سپاه مهدی را علیه آمریکاییها راهاندازی کند. فراموش نکنیم در تشییعهایی که در شهرهای مختلف انجام گرفت همه آمدند، بدون توجه به گرایشهای سیاسی، قومی یا برخی از صفبندیهای دیگر. پس یکی از دستاوردهای مهم دیگر ایجاد وفاق ملی بود. حاج قاسم سلیمانی از این به بعد در تیتر اخبار است و باعث میشود که نسلها، پیرامون اقداماتش مطالعه کنند و دریابند که اگر او نبود دامنهی حکومت داعش تا بیخ گوش اروپا گسترش پیدا میکرد و دامنه حکومت وحشی داعش تا شبهقاره هند را در بر میگرفت. دنیا از این به بعد خواهد فهمید که قاسم سلیمانی متعلق به ایران نبود.
بلکه یک فرشته جهانی و ناجی بشریت از خیانت و از یوغ شوم جریان داعشی- تکفیری بود. بنابراین سردار قاسم سلیمانی تا قبل از شهادتاش ناشناخته بود و در حد یک فرمانده ایرانی مطرح بود، اما بعد از شهادتاش بهدلیل آشنایی با کارش خواهند فهمید که آمریکاییها یک قهرمان ایرانی را از سر راه برنداشتند بلکه یک اسطوره جهانی و یک ناجی جهانی را برداشتند. بنابراین خونخواهان او بشریت خواهد بود.
در پایان نگارنده مهدی حیدرپور اذعان دارد: اگر شهید سلیمانی هیچ کاری نکرده بود جز اینکه اجازه نداد که داعش خونخوار تا 40کیلومتری ایران برسد کافی بود که یک ملت قدردان خدماتاش باشد و سردوشی افتخار و غرور ملی را تقدیماش کند. حاج قاسم رفت ولی ملت ایران انتظار دارند که حاج قاسمهای دیگر با همان خلوص و ذکاوت و شجاعت و تواضع و بیمنتی و فارغ از دعاوی سیاسی پرچماش را از زمین بردارند و ثابت کنند که راه آن عزیز سفر کرده ادامه دارد.
اینستاگرام روابط عمومی
.
https://www.instagram.com/ravabetomomiseytareh/