پس از خروج یکجانبه ایالات متحده از برجام، ایران یک سال در برابر »تروریسم اقتصادی آمریکا«، راهبرد صبر استراتژیک را در پیش گرفت و بعد بهصورت گامبهگام برخی تعهدات خود را تعلیق کرد. اروپا فرصت داشت و از آن استفاده نکرد، اکنون نوبت ایران است؛ آنها باید تلاش کنند تا ایران را راضی به حفظ تعهدات کنند و ما نیز هوشمندانه از دستاوردهای خود در برجام حراست کنیم. اما مطرحشدن سازوکار یا مکانیسم ماشه نشاندهندهی آن است که حل اختلاف میان ایران و سایر طرفهای برجام پس از خروج ایالاتمتحده آمریکا از این سازوکار بینالمللی و توافقی که میان ایران و 5 کشور جهان در اثر حل و فصل پروندهی هستهای انجام داده است به هر دلیلی اکنون با موانع جدی روبهرو شده و چالشهای موجود نتوانسته در نشستهای گذشته زمینههای ایجاد یک فضای مناسب برای ادامه حیات برجام را فراهم کند.
در وضعیت کنونی آنچه دیده میشود آن است که فعالشدن مکانیسم ماشه جریانی بسیار هدفمند در جهت ایجاد فضای بازگشت ایران به وضعیت ماقبل گذار از 5 دوره پلکانی کاهش تعهدات برجامی و استفاده از برجام بهعنوان ابزار فشار بر اروپا و از یکسو نزدیکشدن اروپاییها به آمریکا در فشار آوردن به ایران است. مکانیسم ماشه 3 مرحله اساسی دارد؛ مرحله نخست مرحله کارشناسی است که 2 هفته فرصت برای کارشناسی وجود دارد که قابل تمدید است.
سپس ارجاع آن به شورای وزیران 1+ 4 صورت میپذیرد و سپس اگر اختلافات موجود حل نشد پرونده مجددا به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارسال و در آنجا رایگیری صورت میپذیرد. در صورت رای مثبت در شورای امنیت بار دیگر شاهد بازگشت تحریمهای سازمان ملل متحد و تحریمهای کشورهای اروپایی بر علیه ایران خواهیم بود. بنابراین پروسه تقریبا طولانی در جهت تصویب مکانیسم ماشه نیز در اینجا وجود دارد که باید از این زاویه نیز بدان نگریست. از طرف دیگر ایران در پروسه اولتیماتوم 60روزه خود 5 گام را برداشته و اکنون باید گام ششم را بردارد که با برداشتن این گام با توجه به آنچه در گام پنجم به انجام رسیده است، خروج ایران از برجام اعمال میشود.
حال آنکه برخی تحلیلگران بر این باورند که: سه کشور اروپایی فرانسه، انگلیس و آلمان، ماشه را کشیده و تیر خلاص را به برجام شلیک کردند؛ اقدامی که تحلیلگران در یاداشتهای مختلف با عنوان »بیعملی ترامپ و برجام« پس از سخنان وی در واکنش به حملات موشکی به پایگاههای آمریکا در عراق بهعنوان یک پیشبینی مطرح کردند و اذعان نمودند که احتمالا معاملهای میان دولت آمریکا و سه شریک اروپایی برجام صورت گرفته باشد و این شرکا مکانیسم ماشه را فعال کنند. هرچند اروپا فعالسازی »اسنپ بک« را گامی در جهت حفظ و زندهماندن برجام اعلام کرده، اما واقعیت این است که چیزی از این توافق نمانده که حفظ شود. برجام کلا بر دو رکن و ستون استوار بود. یکی رفع تحریمها که بهدنبال خروج آمریکا از آن بهشکلی شدیدتر و بیسابقه بازگشته و دیگری تعهدات هستهای ایران که در واکنش به این خروج و پیامدهای آن در پنج گام کاهش یافت و دیگر قیدوبندی نمانده که بدان پایبند باشد.
درواقع اروپاییها با تهدید ایالات متحده تصمیم گرفتند، مکانیسم حل اختلاف را علیه ایران فعال کنند و پرونده برجام را در مسیر خطرناکی قرار دهند. از طرفی نگاهی به مواضع و سیاستهای جمهوری اسلامی نیز نشان میدهد که ایران قصد کوتاهآمدن ندارد. جمعه گذشته مقام معظم رهبری در نماز جمعه اعلام کردند که ما مخالف مذاکره نیستیم و تنها با آمریکا مذاکره نمیکنیم اما خطابشان به اروپاییها و بیان مسئله ترسشان از آمریکا، مشخص کرد که ایشان تمایل چندانی به مذاکره به اروپا نیز ندارند.
کلام ایشان به این معنا بود که اگر اروپا حاضر به عقبنشینی باشد، آنگاه ایران نیز ابایی از مذاکره با کشوری جز آمریکا ندارد. در این میان اروپاییها نیز بعید است بتوانند تغییری جدی در مواضع خود ایجاد کنند چراکه وابسته به ایالاتمتحده هستند و این وابستگی دلایلی مشخص دارد. شرکتهای بزرگ اروپایی پیشتر و در ماجرای تحریمها خودشان را کنار کشیده بودند و اکنون نیز سیاست خارجی اتحادیه با توجه به تهدیدی که علیه اتومبیلسازهای این قاره صورت گرفته، تغییر کرد. آلمان، ایتالیا، فرانسه و انگلستان بخش بزرگی از بازار اتومبیل در آمریکا را در اختیار دارند و اعمال تعرفه علیه آنها میتواند این شرکتها را دچار مشکلاتی جدی کند.
همچنین رقبای آنها نیز فرصت پیشرفت خواهند داشت و همین امر کار را سختتر میکند. آنها به منافع خود مینگرند و بحث اخلاق وجود ندارد. به نظر میرسد با تاکید رهبری به پیوستن متقابل اروپا و آمریکا در مقابله با جمهوری اسلامی ایران، باید سیاست خارجی نوینی به مرحله اجرا گذاشته شود. هیچ دلیلی وجود ندارد منبعد اتحادیه اروپایی طرف مقابل جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات باشد. اولا این اتحادیه به عدم اختیار برای تصمیمگیری اذعان کرده و از سوی دیگر جز سوءاستفاده از عقبه 27 عضو اتحادیه در روابط با جمهوری اسلامی ایران هیچگونه فایدهای برای ایران نداشته است. با تمام این اوصاف، کسی حاضر نیست مرگ برجام را اعلام کند، گویا علت این استنکاف هم هولناکبودن تصور مرحله پسابرجام است که هیچ طرفی خود را آمادهی مواجهه با آن نمیداند.
فعلا با وجود باقی نماندن چیزی از برجام، اما زود است از پسابرجام سخن بگوییم و باید گفت که فعلا در مسیر آن قرار داریم و وارد این مرحله نشدهایم. از این جهت، هم ایران و هم اروپا گامهای پسابرجامی خود را آهسته برمیدارند. از یک طرف، با وجود این که دولت از پایان عمل به هر نوع قید و بند عملیاتی در برجام سخن گفته، اما هنوز در عمل گامهای تندتر وجود دارد که برنداشته است، مثل اعلام افزایش سطح غنیسازی به بیش از 5 درصد و تا سطح 20درصد و بالاتر و یا اعلام کند که قصد دارد هزاران سانتریفیوژ را پس از پایاندادن به محدودیت برجامی بهکار گیرد. در آنسو هم، اروپا پس از حدود 20 ماه از خروج آمریکا از برجام و همسویی عملی با آن و همذاتپنداری کلامی با ایران و پس از مذاکرات و رایزنیهای فشرده و بیحاصل مکانیسم ماشه را فعال کرد.
اما به نظر میرسد که فعلا حداقل ظرف دو ماه آینده بهدلایل فنی و سیاسی بهدنبال طرح قطعنامه در شورای امنیت و بازگرداندن تحریمهای بینالمللی و قطعنامههای پیشین و قراردادن نام ایران در زیر فصل هفت نباشد. گویا اروپا با کشیدن ماشه برجام دو هدف مقطعی را دنبال میکند، نخست، فشار بر ایران برای بازگشت به تعهدات خود تا برجام بهصورت یکجانبه احیا شود و به گفته وزیر خارجه انگلیس زنده بماند. هدف دوم هم فشار بر ایران برای حرکت به سمت مذاکره با آمریکا تا به گفته بوریس جانسون نخستوزیر انگلیس توافق جایگزینی با معیارها و ملاکهای مدنظر دونالد ترامپ بهدست آید؛ که درواقع همان شروط 12 گانهای است که قبلا واشنگتن مطرح کرده است. اما دور از انتظار است که ایران بدون توجه به تحریمها به این تعهدات بازگردد یا با آمریکا مذاکره کند. نکته قابل تامل اینکه ایران صراحتا اعلام کرده برجام را ترک نکرده بلکه در اعتراض به اروپا و آمریکا در خروج از برجام و انجام ندادن تعهداتشان، کاهش در اجرای تعهداتاش را در دستورکار قرار داده است.
آنچه را هم که ایران به آژانس بعد از گام نهاییاش اعلام کرده این است که بازرسیها و نظارتها را طبق برجام حفظ کرده است اما تعلیق تعهدات تا زمانیست که طرف مقابل نیز به تعهداتش عمل نکند. در این وضعیت رییسجمهور بهدرستی میگوید که ما بدون ترمیم روابط خارجی نمیتوانیم وضعیت اقتصادی را اصلاح کنیم. حقیقت آن است که دنیای امروز دنیای کوچکی است و در این دهکده جهانی برای رشد و پیشرفت باید با دیگر کشورها ارتباط حسنه داشت. جمهوری اسلامی برای گذر از وضعیت موجود روی توجه به همسایگان و توسعه ارتباطات با آنان حساب کرده و میخواهد در دوره تحریم با تقویت بخشهای غیرنفتی اقتصاد خود، بتواند مقاومت کند.
در پایان نگارنده مهدی قزل(مهدی حیدرپور)معتقد است: خروج ایران از برجام میتواند زمینههای فشار بیشتر را فراهم سازد. اگرچه هماکنون نیز میتوان گفت ایران عملا برجام را نادیده انگاشته و از دیدگاه اروپاییها با برداشتن گام پنجم کاهش تعهدات، ایران به تعهدات برجامی خود کاملا پشت کرده و از آن روی گردانده است. از اینرو باید بگوییم با توجه به این معانی اروپاییها سعی کردهاند با فعالکردن مکانیسم ماشه اعتبار ایران در جهت خروج از برجام را پیش از اقدام، از تهران سلب کنند. چراکه به هر تقدیر با فعالشدن مکانیسم ماشه و اعلام فعالکردن آن اروپاییها بهگونهای تمایل خود به خروج از برجام را برمبنای اتهام واردکردن بر ایران مبنی بر اینکه به تعهدات برجامی خود عمل نکرده به نمایش میگذارند. فلذا اگر این فشار موجب شود که ایران گام ششم یا بهعبارتی خروج از برجام را اعلام کند آن وقت است که اعتبار خروج از برجام بهعنوان یک حرکت تبلیغاتی و برخورد سیاسی را از ایران پیشاپیش سلب نمودند.
اینستاگرام روابط عمومی