مصاحبه اخیر وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران با هفتهنامه اشپیگل آلمان، موج جدیدی از حملات را علیه دستگاه دیپلماسی کشور و شخصِ محمدجواد ظریف به راه انداخت. کریستانه هوفمان در آخرین سوالش از دکتر ظریف پرسید: »آیا بعد از ترور سردار سلیمانی امکان گفتوگو با آمریکا را رد میکنید؟« ظریف نیز پاسخ داد: »من هرگز این احتمال را منتفی نمیدانم که افراد رویکرد خود را تغییر دهند و واقعیات را بپذیرند. برای ما فرقی نمیکند که چهکسی در کاخ سفید حضور دارد. مهم این است که آنها چگونه رفتار میکنند. دولت ترامپ میتواند گذشته خود را اصلاح کند، تحریمها را بردارد و به میز مذاکره بازگردد. ما هنوز در میز مذاکره هستیم.
آنها هستند که میز مذاکره را ترک کردند. ایالاتمتحده آمریکا صدمات زیادی به مردم ایران وارد کرده است. روزی فرا میرسد که آنها مجبور به جبران گذشته خواهند شد. ما صبر زیادی داریم.« این پاسخ دکتر ظریف منشاء شکلگیری تفاسیر و دروغپردازیهایی شد که هدفی جز حمله به رویکردهای دیپلماتیک ندارند. در این بین دونالد ترامپ در حساب کاربری توئیترش تفسیری منتشر کرد و نوشت: »وزیر امور خارجه ایران گفته که ایران خواستار مذاکره با آمریکا است اما خواستار برداشتهشدن تحریمهاست. نه مرسی!« کمی بعد ظریف در توئیتی پاسخ داد: »برای دونالد ترامپ بهتر است که اظهارات و تصمیمات سیاست خارجی خود را براساس واقعیات بنا کند و نه براساس عناوین اخبار فاکسنیوز و یا مترجمین فارسی خود.
برای آگاهی بهتر، وی میتواند متن کامل مصاحبه من با اشپیگل به زبان انگلیسی را بخواند.« ترامپ درحالی برداشت تحریفآمیزی از سخنان ظریف ارائه میداد که نشریه واشنگتنپست در مقالهای تحلیلی به قلم گلن کسلر به بررسی میزان دروغها و ادعاهای نادرست ترامپ پرداخته بود:»دونالد ترامپ از زمانی که بهعنوان رییسجمهوری ایالاتمتحده انتخاب شد، بیش از 15000 »دروغ« یا ادعای »گمراهکننده« داشته است. در سال 2017، ترامپ حدود 1999 و در سال بعد از آن 5689 دروغ گفته بود. یعنی در مجموع دو سال، او 7688 مورد دروغگویی کرده بود. در مجموع در 1055 روزی که ترامپ در کاخ سفید حضور داشته، 15413 دروغ یا ادعای گمراهکننده بیان کرده است.
در چند هفته تا پایانی سال 2019 ترامپ میزان دروغگوییاش را دو برابر کرده و در 62 روز بهطور متوسط روزی 32 دروغ یا ادعای گمراهکننده داشته است.« علاوه بر این روزنامه صهیونیستی هاآرتص در تیتر مقاله خبریاش از تمایل ظریف برای مذاکره با آمریکا نوشت. ظریف در هیچ بخشی از مصاحبه مفصل با اشپیگل از تمایل مذاکره با آمریکا سخن نگفت. در جایجای این گفتوگو ظریف مواضع رسمی جمهوری اسلامی ایران را در مواجهه با آمریکا بیان کرد و بر خساراتی که ترامپ به ایران وارد آورده و شکیبایی در برابر خیرهسری آمریکا سخن گفت. در این خصوص یکی از دلایل هجمه به وزیر امور خارجه توییت فارسی ترامپ بود که طی آن با تحریف سخنان آقای ظریف اعلام کرد که با ایران مذاکره نمیکند و این سوال بهوجود آمد این جنگ روانی چه هدفی را دنبال میکند و آیا میتواند فضای سیاسی ایران را بهطور جدی تحتتاثیر قرار دهد؟
در این بین تحلیلگران بر این باورند که: این تلاش آمریکا موجی است که میرود و نمیتواند تاثیر ماندگاری داشته باشد. ما مسائل خیلی مهمتری در ایران و منطقه داشتیم و حتی کارمان به درگیری محدود کشید. به همین دلیل این را مسئله کوچکی میدانیم که چون موج میگذرد و نمیتواند تاثیری ماندگار داشته باشد. با این حال هم جناحهای سیاسی و هم مقامات کشورمان باید حواسشان نسبت به جنگهای روانی ایالاتمتحده جمع باشد. طی هفته گذشته مایک پنس، معاون رییسجمهور آمریکا در ایرلند اعلام کرد که علائمی از ایران رسیده است که تهران برای آغاز مذاکره تلاش میکند. درواقع هم اظهارات پنس و هم اظهارات ترامپ نوعی جنگ روانی است و کسی در ایران بهدنبال مذاکره با این دولت در آمریکا نیست. همه منتظرند ببینند تکلیف ریاستجمهوری آمریکا در پی استیضاح و انتخابات چه میشود و بعد پیرامون آن تصمیم بگیرند. ترامپ از آنرو که احساس کرده صحبتهای ظریف قاطعانه علیه آمریکاست، دست پیش گرفته تا خود را موفق نشان دهد.
ترامپ تلاش کرده تا با تحریف سخنان ظریف، نتیجه بازی باخته را عوض کند. در این راستا کارشناسان داخلی معتقداند: هجمههای اخیر به وزیر امورخارجه عملا اقدام علیه وحدت و همبستگی کشور است زیرا در برههای از زمان که همه دشمنان کشور فشار را چندبرابر کردهاند، ما برای مقابله با این فشار نیازمند همبستگی و وحدت ملی هستیم. هجمههای فعلی ضربه بزرگی به دیپلماسی کشور وارد میکند. در عرصه بینالمللی، وزارت امورخارجه در صف مقدم مقابله با متخاصمین است و قاعدتا سایرین باید پشت وزارت امورخارجه قرار گیرند و از این نهاد حمایت کنند.
اگر وزارت امور خارجه در طول فعالیت خود در عرصه دیپلماتیک دچار اشتباهی شده است، باید در یک جلسه کارشناسی و علمی مورد بحث قرار گیرد و نقاط ضعف برطرف شود. این راهحل نیست که با تهمت و افترا به نهادی با این درجه اهمیت بالا حمله کنند. افراد متخصص و عالمان سیاست خارجی میتوانند با نقدهای خود به عملکرد بهتر وزارت خارجه کمک کنند اما اینکه جناحی خاص بهعلت اینکه تمایل ندارد ایران با برخی کشورها مذاکره کند، به دور از منطق دست به تخریب بزنند عمل شایستهای نیست.
سیاست کلی نظام و قانون اساسی معیارهای عملکرد دولت در عرصهی بینالمللی است که متصدی اصلی آن شخص وزیر امورخارجه است که باید در راستای آسایش و آرامش مردم و با سرلوحه قراردادن این دو اصل به وظیفه خود عمل کند. اینگونه تجمعات غیرقانونی در مقابل وزارت امور خارجه همدلی با ترامپ است. باید دقت کرد وزیر امور خارجه در مصاحبه با رسانههای خارجی ژست صلحطلبی ترامپ را خنثی کرد. رییسجمهوری آمریکا مدام ادعا میکرد که آماده مذاکره بدون پیششرط است و ایران به این عمل تن نمیدهد. مخاطب صحبتهای ظریف قطعا مجامع داخلی نبوده است و خطاب به جامعه بینالمللی نطق کرده تا نقشه ترامپ را نقش بر آب کند. دقیقا جوابی که ترامپ به صحبتهای وزیر امورخارجه جمهوری اسلامی داد آن چیزی بود که ما میخواستیم و در راستای برملا شدن ترامپ بود.
ظریف در آن مصاحبه خود این مسئله را مطرح کرد که ترککننده میز مذاکرات جمهوری اسلامی نبوده است و دروغهای ترامپ را به جهانیان ثابت کرد. اما نکته قابل تامل اینکه: نظر وزیر امور خارجه همان موضع رسمی نظام است که اگر تحریمهای ظالمانه لغو شود، ایران حاضر است در قالب 1+5 با آمریکا مذاکراتی داشته باشد. این موضوع پیشتر از سوی رییسجمهور نیز طرح شده بود و موضوع تازهای نیست که اینگونه در داخل مورد هجمه قرار گرفت. مقامات ارشد کشور پیشتر به این موضع اشاره کرده بودند، اما با توجه به برخی تلاشها اینگونه وانمود شده که گویا ایران مستقیما خواهان مذاکره با آمریکا است. صحبت ظریف همان موضع پیشین ایران است و نباید بهدلیل بیان موضع رسمی کشور به وزیر امور خارجه حمله کرد.
درواقع حمله شدید به دکتر ظریف و تیم دیپلماسی، با تکیه بر احساسات و بدون خوانش و فهم درست و دقیق سخنان وزیر امور خارجه ایران در داخل رقم خورد. تندروهایی که تنها با تکیه بر دروغ ترامپ، توهینها و حملات خود را به وزارت امور خارجه سرازیر کردند. روزنامهها و فضای مجازی به عرصه کنشگریِ تهاجمی تندروهایی تبدیل شدند که بدون توجه به واقعیات سخنان ظریف، دستگاه دیپلماسی رسمی کشور را آماج حملات خود قرار دادند.
این طیف آشکارا ترجمههای اشتباهی از قسمت آخر مصاحبه وزیر امور خارجه را نشر میدادند و براساس داده جعلی، نیات و عملکرد وزارت امور خارجه که وظیفه اجرای سیاست خارجی کل کشور را برعهده دارد، را زیر سوال بردند. به نظر میرسد چنین واکنشهای جناحی و فرصت طلبانهای دستاوردی جز وحدتشکنی نداشته باشد. شهادت سردار سلیمانی نقطه محوری وحدت ملی و همبستگی ایرانیان شد، اما ترور رسانهای ظریف در داخل نتیجهای جز پراکندگی نخواهد داشت.
در پایان نگارنده مهدی قزل(مهدی حیدرپور) معتقد است: ظریف خوی جنگطلبی ترامپ را با زیرکی به جهانیان نشان داد. متاسفانه شاهد هستیم نیروهای داخلی بهجای اینکه از اقدام هوشمندانه وزیر امورخارجه خودشان دفاع کنند ناخواسته گویی به کمک ترامپ رفته و علیه مسوول خط مقدم دپیلماسی کشور موضعگیری میکنند. این یک مسئله بیمانند در جهان است که برخی جناحها علیه نیروهای داخلی و کشور خود موضعگیری میکنند و بدون آگاهی از رفتار خود در راستای اهداف خارجیان کشور اینگونه گام برمیدارند.
اینستاگرام روابط عمومی