پیرامون مساله انتخابات و اهمیت حضور مردم گمانهزنیهای زیادی مطرح میشود و هرکسی از ظن خود در این میان مطالبی را بیان میکند. اما قرار است بعد از صدها حادثه بزرگ کوچک از خروج آمریکا از برجام گرفته تا اعتراضات سالهای96 و 98 و سرنگونی پهپاد آمریکایی و ترور سپهبد قاسم سلیمانی و موشکباران پایگاه عینالاسد توسط سپاه پاسداران و بالا گرفتن تنش میان واشنگتن و تهران تا آستانه یک جنگ تمامعیار، مردم ایران پای صندوقهای رای بروند و بهنوعی نظر خود را پیرامون همه رویدادهای ذکر شده بیان کنند و به تایید و تکذیب اقدامات خوب و عملکردهای بد بپردازند. روشن است که نفس اشتیاق مردم برای اظهارنظر در چارچوب انتخابات اسفند معانی بزرگ و تاثیرگذاری دارد که تا تغییر مناسبات موجود در داخل و خارج کشور پیش خواهد رفت. از همینرو دلسوزان بسیاری خواستار فراهمکردن مقدمات پرشور انتخابات شدند.
اما ظاهرا چنین معادلات روشنی در هیاتهای نظارت بر انتخابات وجود ندارد و نهتنها تلاشی دیده نشد که سلایق مختلف به عرصه انتخابات ورود کنند بلکه تا امکان داشت در رد صلاحیتها دست گشاده بهکار بردند و تعجب ناظران را برانگیختند. اما نکته مهم در این بین موضوع رفراندوم است؛ اصلی از قانون اساسی که مسوولان و فعالان سیاسی کشور بارها بر لزوم اجرای آن تاکید کردهاند اما تا بهامروز نه تمهیداتی برای اجرای آن اندیشیده شده و نه ارادهای برای این کار وجود دارد.
در برهههای حساس کشور و تصمیمگیریهای حیاتی و عدم اجماع نهادها بر سر موضوعات تنها راه منطقی و قانونی استفاده از رای و نظر مردم است با این حال بهجز زمانهای نزدیک به انتخابات و در قالب شعار تا بهحال بهطور جدی به این موضوع پرداخته نشده و بهنظر نمیرسد که تغییر بهخصوصی هم در راه باشد.
حسن روحانی در سخنان اخیر خود بهطور صریح به حساسیتها روی موضوع رفراندوم اشاره کرد و گفت ما در آستانه سیوهفتمین انتخابات ملی هستیم. از آن انتخابات اولی که در فروردین سال 58 با همهپرسی و رفراندوم شروع شد که البته بعضیها از کلمه رفراندوم خوششان نمیآید، اما پایه انتخابات ما از رفراندوم بود و از همهپرسی شروع شده است. او همچنین تاکید کرد که پایه اصلی نظام جمهوری اسلامی رفراندوم است و آن همهپرسی اول بود که تعیین کرد نظام ما جمهوری اسلامی است.
بهرغم این تاکید رییسجمهور کارشناسان معتقدند موانعی جدی بر سر راه برگزاری رفراندوم در کشور وجود دارد. در این خصوص تحلیلگران بر این باورند که: نگاه به رفراندوم در کشور واقعگرایانه نیست و تابوها مانع از اجراییشدن این قانون میشود. قانون اساسی تمام بسترهای رفراندوم را مشخص کرده و مراحلی برای آن در نظر گرفته است. باید تابوی رفراندوم در جامعه ما شکسته شود و در ارتباط با بحثهای مهم کشور مسیر بهسمت استفاده از رفراندوم و آرای عمومی برود.
درواقع یکی از مترقیترین قواعد و قوانین قانون اساسی رفراندوم است که کمک به حل تعارضات جدی کشور و استفاده از نظر مردم در مسائل حیاتی کشور، میکند. درواقع بنیادهای اعتقادی ما پذیرفته که مشروعیت بخشی به تصمیمات و شرایطی که برای جامعه گرفته میشود، توسط افراد آن جامعه صورت میگیرد. علاوه براین در مکانیزمهای انتخابات طبیعتا حضور مردم در این نقش اجرا میشود اما در مسائل خاص و مهمی که نوعی تعارض و ابهام در آنها وجود دارد باید با طی مراحل حقوقی از رفراندوم استفاده کنیم و تابوی رفراندوم شکسته شود.
در همه کشورها از این روش استفاده میشود و در مسائل خاص میتوان به آن اهتمام ورزید. قوانین در سر جای خود حضور دارند و مهم است که اجماعی صورت بگیرد تا مسائل بتوانند با رجوع عمومی به جامعه حل شوند. نگرانیهایی در فضای خصوصی در مورد رفراندوم وجود دارد که باید حل شود. در کشور ما باب شده که مسائل مهم لاینحل میمانند و این مسیر باید اصلاح شود یکی از مکانیزهای اصلاح آن هم رفراندوم است. درواقع یکی از راههای اساسی برای خروج از بن بستهای حساس کشور رفراندوم است.
در پایان نگارنده مهدی حیدرپور بر دو نکته تاکید دارد: اول این که مسوولین کشور خوب میدانند که حضور مردم در انتخابات نیاز روز کشور است و نظام در شرایط فعلی به حضور گسترده مردم پای صندوقهای رای نیاز دارد. کشور از یکسو با فشار بیسابقه تحریم روبهرو است و ایالاتمتحده در قالب »فشار حداکثری« میکوشد تا راه تنفس اقتصاد ایران را ببندد. از سوی دیگر شرایط سخت اقتصادی و کوچکترشدن سفره مردم طی سالهای اخیر شرایطی را فراهم آورده که به نارضایتی عمومی در برخی عرصهها ختم شده است. بدینمنظور مسئله حضور در انتخابات باید فراتر از کارآمدی یا ناکارآمدی مجلس نگریسته شود؛ چراکه شواهد موجود بیانگر آن است که بهنظر نمیآید مجلس آینده و نمایندگان آن بتوانند اثر تعیینکنندهای در ساختار کشور داشته باشد.
نکته دوم اینکه: در کشور یک نوع تفکر وجود دارد که ارزش و اعتباری برای رفراندوم قائل نیستند و به پشتوانه قانونی آن هم توجهی ندارند. از دیدگاه این جریان رفراندوم، رای مردم و رای اکثریت ملاک شرعی ندارد و خلاف شرع است و به رفراندوم قائل نیستند، در مقابل این جریان تفکری وجود دارد که مطرح میکند اصل رفراندوم و رای ملت به خودی خود مشروعیتساز است و حکمیت شرعی و قانونی دارد درحالحاضر این دو جریان درخصوص رفراندوم در مقابل هم قرار گرفتهاند.
اینستاگرام روابط عمومی
سلام وب خوبی دارین . بنده هم تک بیت همراه با عکس نوشته کار می کنم خوشحال میشیم در خدمتتون باشیم.
چه کرده برق لبت با دلم؟ نمی دانم
همیشه کشته ی یک اتصال کوتاهم
همیشه زجر دشمن شادی آور نیست گاهی هم
دل یک گربه با مرگ سگی ولگرد می گیرد