برکسی پوشیده نیست که پدیدهای بهنام کرونا نزدیک 3 ماه میشود مهمان خانههای ما شده و بسیاری از اولویتهای سیاسی، اقتصادی اجتماعی و فرهنگی ملتها و دولتهای جهان را برهم زده و استرس، وحشت و مرگ ارمغان این ویروس منحوس برای جوامع بشری در کل جهان بوده است. دراین خصوص بسیاری از کارشناسان این فرضیه را مطرح کردهاندکه که شاید شکل کنونی ویروس کرونا از یک آزمایشگاه گریخته باشد که در آن ویروس بهشکل سلاح تولید میشود؛ احتمالا خود چین و شاید هم ایالات متحده یا اسرائیل که باور عمومی بر این است قابلیتهای گستردهای در زمینه جنگافزارهای زیستی و البته انگیزه ژئوپولتیک لازم برای شیوع ویروس در برخی کشورهای خاص را دارند.
هنوز هم تحلیلگران باور دارند که این فرضیه باید بهعنوان یک روند سیاسی درباره ویروس جدیتر مورد توجه قرار بگیرد. چین اکنون مدعیست که سربازان ایالات متحده درگیر در بازی نظامی جهانی را در ماه اکتبر در ووهان دستگیر کرده که ممکن است بهطور عمدی ویروس را منتشر کرده باشند و این در حالیست که دونالد ترامپ، رییسجمهوری و دیگر جمهوریخواهان در آمریکا بیماری را »ویروس ووهان« یا »ویروس چین« میخوانند و بهطور ضمنی این مسئله را بیان میکنند که رفتارهای بیمحابای چینی عامل بروز بحران بوده است.
لازم به یادآوری است که این ویروس ضربهی سهمگینی به چین و ایران، دو کشور اصلی در صدر فهرست دشمنان ایالات متحده، وارد آورده و این مسئله عامل مطرحشدن تئوریهای توطئه بسیار بوده است. اما باتوجه به فراگیری این ویروس هنوز مسائل زیادی دربارهی ویروس کرونا نمیدانیم و این احتمال وجود دارد که در صورت خودداری دولتهای متعدد از همکاری، هرگز متوجه نشویم که این بیماری چطور شیوع یافته است. نکتهی قابل تامل اینکه بحران سلامت جهانی ناشی از ویروس کرونا، فراخوانی برای اتحاد جهانیست اما دولت ترامپ هیچ نشانهای از عقبنشینی از سیاست خارجیاش نشان نمیدهد و درعوض بر افزایش فشارها اصرار میورزد. ایالات متحده از شیوع ویروس کرونا برای مجازات کشورهایی همچون ایران و ونزوئلا استفاده میکند. دولت ایران از تحریمهای اقتصادی شکایت دارد که تجهیزات مورد نیاز برای مقابله با شیوع ویروس کرونا را در اختیار این کشور قرار نمیدهند. مایک پومپئو، وزیر امور خارجه ایالات متحده این انتقادات را رد میکند.
او میگوید: »تحریمها واردات مواد غذایی، دارویی و تجهیزات پزشکی را شامل نمیشوند و اسناد ایرانی نشان میدهند که شرکتهای ایرانی توانستهاند کیتهای آزمایشی را وارد کنند. در این بین علایمی از خویشتنداری در ساز و کار فشار حداکثری دولت ترامپ نیز دیده میشود. حمله به پرسنل آمریکایی در عراق بدون پاسخ باقی ماند.« او ادعا کرد صد میلیون دلار کمک پزشکی به کشورهای خارجی از جمله ایران اعطا کرده است. ایران اما این کمکها را نپذیرفت و آیتالله خامنهای، رهبر معظم ایران گفت آمریکاییها میتوانند داروهایی را در ایران توزیع کنند که ویروس را گسترش و ماندگاری آن را تقویت کند. گذشته از تحریمها در روزهای سختی که ملت ایران سپری میکند، امروز شاهد هستیم افرادی که کارگر و روزمزد بودند فلج اقتصادی شدهاند و پساندازی هم ندارند که با آن زندگی کنند.
این یک نگرانی است که از نظر اجتماعی وجود دارد و مسوولیت آن به گردن دولت است. در بازار سرمایه و بازارهای مسکن درحال حاضر به آسیبهای زیادی دچار شدهایم که نیاز به برنامهریزی دولت و تعامل دولت و مجلس دارد. کسب و کارهای امروز خصوصا در بخش خدمات متحمل ضرر و زیان شدهاند و باید بعد از کرونا در بسیاری موارد اصلاح ساختار صورت بگیرد. بازار سرمایه باید مجددا احیا شود. اگر کرونا در محصولات اقتصادی آسیبزا شود خسارات در کشور هزاران برابر میشود و بحران عظیمتری انتظار ما را میکشد. آسیبهای کرونا هنوز بهطور کلی مشخص نیست.
در چه زمانی شاهد پایان کرونا هستیم؟ مشخص نیست. اگر این رکود ادامه پیدا کند ورشکستگیهای بزرگی رخ میدهد. دولت به چه شکلی میخواهد این خسارات را جبران کند، در شرایطی که درآمد نفتی کشور هم بهطور کل منتفی شده است. مجلس فعلی نمیتواند تاثیر چندانی در جبران خسارات کرونا داشته باشد اما مجلس آینده ساختار سیاسی متفاوتی دارد و باید تلاش کند در هر شرایطی با تعامل با دولت سعی در به حداقلرساندن آسیبهای اقتصادی داشته باشد. مجلس اصولگرای آینده در ابتدا بسیار از شعارهای تندی استفاده کرد اما با وجود کرونا عملیکردن این شعارها بهطور کل منتفیست چراکه کشور به آرامش نیاز دارد. مجلس یازدهم نباید پیگیر شعارهای انتخاباتی درخصوص زمینزدن دولت و اختلافافکنی باشد، دولت و کل کشور در حال حاضر با بحران کرونا درگیر هستند و باید همه بسیج شوند تا این بحران را رد کنیم.
سوال مهمی که اذعان عمومی را بهخود مشغول کرده این است که: در کنار انبوهی از مشکلات و چالشهای اقتصادی و معیشتی برای دولت در سال پیش رو، اکنون مهمترین مسئله به تاثیرات مخرب و تبعات سوء ناشی از تداوم شیوع کرونا بر اقتصاد کشور بازمیگردد، اما در این میان شاهد یک تناقض و دوگانگی هستیم؛ در سالی که سال جهش تولید نامگذاری شده و قطعا برای تحقق این شعار بهخصوص در دوران تحریمهای امریکا، کاهش شدید بهای نفت که به کمبود درآمدهای حاصل از این مسیر میانجامد و نیز عدم تحقق درآمدهای مالیاتی بهواسطه تعطیلی و رکود در سایهی تعطیلی فعالیتهای اقتصادی، تولیدی و کسب و کارها بیش از گذشته در دستور کار قرار گیرد، اما اقدام و دستور دولت برای بازگشایی بانکها، ادارات و فعالیتهای تولیدی و اقتصادی با هجمههای گسترده سیاسی مستقیم یا غیر مستقیم از رییس قوه قضائیه گرفته تا برخی از نمایندگان مجلس دهم و حتی مجلس یازدهم، عدهای از شخصیتها و جریانات سیاسی مواجه شده دال بر اینکه اساسا دولت هیچگونه توجهی به رعایت اصول بهداشتی مقابله با کرونا و تداوم تعطیلی مشاغل و قرنطینه خانگی ندارد، در صورتی که اگر دولت بهسمت تداوم تدابیر مقابله با کرونا پیش رود از آن سو متهم به کمکاری در حوزهی اقتصادی و تعمد در عدم تحقق شعار است.
به واقع دولت در دوراهی بین حفظ اصول بهداشتی و تلاش برای نجات جان مردم در مقابله با کرونا و یا تلاش برای از سرگیری فعالیتها در حوزه اقتصادی، تولیدی و کسبوکارها باید کدام یک را در اولویت قرار دهد؟ در پاسخ به این سوال به نظر و دیدگاه تحلیلگران بایستی اشاره شود که نگارنده آنها را خلاصه و جمعبندی کرده است.
نکته اول مسئله اصلی حسن روحانی اکنون به بیاعتمادی و ناامیدی جامعه از دولت بازمیگردد و به همین واسطه مردم تمایلی برای همکاری با پیشنهادهای دولت بهصورت جدی ندارد. همین مسئله سبب شده تا هم تصمیمات و سیاستهای دولت برای اعمال راهکارهای مقابله با ویروس کرونا از قیبل پیگیری فاصلهگذاری اجتماعی، قرنطینه خانگی و عدم تردد بین شهری بهطور کامل از سوی مردم اجرایی نشود و هم دستور دولت برای بازگشایی بانکها، ادارات و از سرگیری فعالیتهای تولیدی و برخی از کسبوکارها و مشاغل با انتقادات و سوالات ریز و درشت مواجه شود. نکته مهم دیگر بر این واقعیت تاکید دارد که عملکرد اقتصادی دولت دوازدهم، بهخصوص بعد از 18 اردیبهشتماه سال 1397 و خروج دونالد ترامپ از برجام بهگونهای بود که اقتصاد و معیشت کشور در طول دو سال گذشته به یک نقطهی شکننده و حتی فلجکننده رسیده است.
عملکرد و کارنامه اقتصادی دولت در این دو سال بهقدری سیاه و ناامیدکننده بوده که اکنون خود دولت به واسطه چشمانداز، نهچندان روشن به اقتصاد کشور در سال پیش رو به واسطه همین عملکرد ضعیفش متصور است، سعی دارد هرچه زودتر دست به بازگشایی بانکها، ادارات و از سرگیری فعالیتهای اقتصادی و کسب و کارها بزند تا شرایط بغرنجتر نشود که به تبع آن حجم انتقادات از عملکرد دوت در دو سال پایانی عمرش بیشتر و بیشتر شود. در صورتی که اگر دولت عملکرد قابل قبولی در دو سال گذشته از خود ارائه میکرد اکنون میزان نگرانیهای در این حد نبود.
نکته مهمتر این است که مشکل دیگر دولت بهخصوص در دو سال اخیر بهعدم مدیریت صحیح شرایط باز میگردد. این عدم مدیریت تنها خاص و محدود به حوزه اقتصادی و معیشتی نمیشود، بلکه این عدم مدیریت از حوزه سیاست خارجی و دیپلماسی بعد از خروج دونالد ترامپ از برجام گرفته تا عدم مدیریت در حوزههای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و امنیتی را هم شامل میشود. لذا اگر بتوانیم یک مدیریت صحیح را در دستور کار قرار دهیم، میتوانیم شرایط را بهنحوی مناسب مدیریت کنیم. چراکه دستور برای بازگشایی ادارات، بانکها و از سرگیری فعالیتهای اقتصادی و تلاش برای رونق کسب و کار لزوما بهمعنای نادیدهگرفتن سلامت جامعه و عدم رعایت اصول مقابل اصول بهداشتی مقابله با کرونا و نادیدهگرفتن قرنطینه نیست.
درپایان نگارنده مهدی قزل(حیدرپور) معتقداست: شایسته است که رجل سیاسی و نظامی کشور اعم از سران قوا، فرماندهان نظامی، وزرا و معاونان ریاستجمهوری، نمایندگان مجلس و سایر مسوولان عالیرتبه درصدی از حقوق و مزایای کلان خود را صرف پشتیبانی و حمایت از اصناف و کارخانههای زیاندیده ناشی از ویروس خانمانسوز کرونا کنند. اجرای این پیشنهاد علاوه بر جنبهی حمایتی و نداشتن بار مالی برای دولت باعث تجدید اعتماد عمومی از دسترفته میان دولت و ملت خواهد شد. اعتماد عمومیای که این روزها حلقه مفقود زنجیره اقدامات دولت و ملت برای ریشهکنکردن کرونا است. مسلما هنگامیکه مردم فهیم ایران شاهد این دست اقدامات از سوی مسوولان عالیرتبه خویش باشند از آنان نیز همچون کادر دلسوز و فداکار درمانی بهنیکی یاد خواهند کرد. امید است که با همکاری دولت و ملت هر چه سریعتر شاهد ریشهکن شدن این ویروس باشیم.
.
اینستاگرام روابط عمومی
https://www.instagram.com/ravabetomomiseytareh/