کرونا روزی آمد روزی هم خواهد رفت اما این آمدن و رفتن یک ویروس منحوس مسائل مثبت و منفی گوناگونی از خود در جهان برجایی خواهد گذاشت ولی آنچه در این بین برای ما اهمیت دارد این است که خاورمیانه با چه مسائلی در مسیر شیوع کرونا و پساکرونا مواجه خواهد بود. اما همه میدانیم که خاورمیانه، سلسلهای از بحرانهای پیوسته و به هم مرتبط حاد و مزمن دارد و بعید است این بحرانها بهسادگی پایان پیدا کند و منجر به وضعیت عادی و صلحآمیز در خاورمیانه شود. خاورمیانهای عاری از جنگ و سلاحهای کشتارجمعی، همانطور که سالها مطرح بوده و نتیجه روشنی نداشته است؛ بعید است که به منطقهای آرام و بدون جنگ تبدیل شود. اما موقتا میتوان گفت که کرونا تاثیراتی را در چند زمینه به همراه داشته که ممکن است برخی مثبت و برخی دیگر منفی تلقی شوند.
کووید 19 شکافها در جوامع خاورمیانه را آشکار کرده است. حکومتها از همهگیری برای در اولویت قرار دادن ثروتمندان و بیتوجهی به بخشهای حاشیهنشین جوامع استفاده کردهاند، در حالی که بخش دوم از همهگیری آسیب بسیار شدیدی دیده است. این گروهها بهدلیل نژاد، فرقه و حاشیهنشینی جغرافیایی از مراقبتهای سلامتی و بهداشتی کافی، مزایای بیکاری، تست پزشکی و خدمات اجتماعی محروم ماندهاند. گرسنگی، دیابت، بیماریهای قلبی و چاقی در میان این گروهها بسیار شایع است که نشانه خوبی برای ثبات بلندمدت برخی از این کشورها نیست.
کرونا ویروس شکاف عمیقی بین دولتها و جوامعشان، از عراق تا لبنان، ایجاد کرده است. با پدیدار شدن نابرابریهای اجتماعی اقتصادی،گروههای تروریست مثلا القاعده، داعش و وابستگان منطقهای آنها به باز سازماندهی و انجام عملیات در سوریه، عراق و سایرمناطق روآوردهاند. تروریسم نیز مانند این همهگیری در مرزهای کشوری محدود نمیشود. علاوه بر این خاورمیانه، که از نظر اقتصادی فقیر بوده و فلاکت در آن بیداد میکرده است، کرونا این وضعیت را تشدید کرده که میتواند بحرانهای اجتماعی و اقتصادی را در پیداشته باشد.
در این میان با فروکش کردن ترس از بیماری ممکن است این اعتراضات و بحرانها در کشورهای منطقه اوج بگیرد. چنانکه مشاهده میکنیم در لبنان، که برای مدتی اعتراضات خوابیده بود، اکنون باز هم مردم درحال بازگشت به خیابانها هستند. لذا ممکن است این وضعیت که سابق بر این اکثر کشورهای خاورمیانه را تحتتاثیر قرار داده بود، دوباره آغاز شود و شاهد بهار عربی دیگری باشیم. از سویی تعدادی از کشورهای ثروتمندتر خاورمیانه نیز که اکثرا به نفت وابسته هستند، بهدلیل کاهش رشد اقتصادی جهان و تقاضای نفت دچار مشکل فروش نفت شدهاند. از این رو آثار اقتصادی کرونا این کشورها را نیز تحتتاثیر خود قرار میدهد و میتواند وضعیت اقتصادی کشورها را بهسمت وخامت ببرد یا تحتتاثیر قرار دهد.
درکنار این مشکلات جنبههای مثبت تاثیر کرونا در منطقه کاهش انگیزههای تندروی، افراطیگری و جنگهای نیابتی است. از دیگر آثار کرونا میتوان به مسئله مهاجرت اشاره کرد. با توجه به کاهش رشد اقتصادی جهانی و افت اقتصادی کشورهای ثروتمندتر صنعتی خاورمیانه که منطقهای مهاجرفرست است، باز هم شاهد سیل مهاجران از کشورهای مختلف منطقه بهسوی سایر کشورهای جهان خواهیم بود. البته جهان آمادگی پذیرش مهاجرت بیشتر را ندارد که این امر خود میتواند پس از بحران سوریه و لیبی بحران جدیدی با نام بحران مهاجرت در منطقه باشد.
براساس نظر تحلیلگران سناریوی محتمل که برای منطقه خاورمیانه در شرایط شیوع کرونا قابل پیشبینی است:
تابآوری و آشوب گسترده. در سناریوی تابآوری، رژیمها در 3 تا 5 سال آینده خواهند توانست پیامدهای ناشی از نارضایتی عمومی از عدم آمادگی حکومت برای مقابله با بیماری، سیستمهای سلامت ناکارآمد و شکاف همواره درحال گسترش بین اقلیت ثروتمند دارای قدرت و اکثریت فقیر را کنترل کنند. اجتماعاتی که با ریسک مواجه هستند همینطور باقی خواهند ماند اما رژیمها خواهند توانست نارضایتیهای اجتماعی و تظاهرات خیابانی را نیز کنترل کنند. در سناریوی آشوب گسترده فرض بر این است که شکاف بین دارا و ندار بسیار پرشتابتر افزایش مییابد بهگونهای که رژیمها نخواهند توانست این شکاف را پنهان کنند.
فقرا خشمگینتر، دلسردتر و برای رویارویی با رژیمها و سرویسهای امنیتی، بیباکتر خواهند شد. آنها دولتهایشان را برای دههها انزوا و فقر روزافزونشان هدف قرار خواهند داد.
در پایان نگارنده مهدی حیدرپورمعتقداست: کووید-19 احتمالا نشان خواهد داد که بسیاری از این کشورها چیزی جز یک خانه پوشالی نیستند. از آنجا که قدرتهای بزرگی که از قدیم کشورهای خلیجفارس را پشتیبانی میکردند مجبورند در زمان پساکرونا برای نجات اقتصاد متزلزل خودشان تقلا کنند، نخواهند توانست کمک چشمگیری به کشورهای لرزان خلیجفارس ارائه کنند و بنابراین فروپاشی اجتنابناپذیر آنها شتاب خواهد گرفت.
اینستاگرام روابط عمومی