تنها چند ماه تا منقضیشدن تحریمهای تسلیحاتی سازمان ملل علیه ایران باقی مانده، آمریکا همه تلاش خود را برای تجدید این تحریمها بهکار گرفته است. اما تحقق هدف مستلزم همکاری سایر اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد است که همگی از امضاکنندگان توافق هستهای سال 2015 با ایران موسوم به برجام هستند؛ توافقی که لغو تحریم تسلیحاتی در اکتبر2020 یکی از شروط اصلی آن است. اگر باقی اعضای شورای امنیت به خواسته ایالاتمتحده برای تجدید تحریم تسلیحات متعارف علیه ایران عمل نکنند، رییسجمهوری دونالد ترامپ قصد دارد از یکی از مفاد »بدترین توافق تاریخ« برای بازگرداندن همه تحریمهای سازمان ملل علیه ایران استفاده کند.
(این ماده زمانی قابل اجراست که یکی از طرفین برجام به تعهدات خود عمل نکرده باشد و ایران در پاسخ به خروج آمریکا از توافق از سال گذشته از تعهداتش عقبنشینی کرده است.) اما مشکل اینجاست که ایالاتمتحده در ماه مه 2018 بهطور رسمی به عضویت خود در توافق پایان داده و کارزار اعمال فشار حداکثری را علیه ایران آغاز کرده؛ اقدامی که با انتقاد دیگر امضاکنندگان از جمله متحدان اروپایی آمریکا مواجه شده است. درواقع مطابق برجام و قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل، تحریمهای تسلیحاتی ایران پس از پنج سال برداشته میشوند. آمریکاییها در تلاشاند تا اجازه ندهند این تحریمها که اکتبر2020 منقضی خواهد شد، برداشته شود.
در همین راستا نیازمند این هستند تا شورای امنیت سازمان ملل مجددا قطعنامه تحریم علیه ایران صادر کنند که درحالحاضر زمینههای لازم برای این اتفاق وجود ندارد. آمریکا تلاش دارد تا پیشنویس قطعنامه برای به تعویق انداختن رفع تحریمهای تسلیحاتی ایران را در زمان ریاست استونی در شورای امنیت مطرح کند. باتوجه به اینکه رییس شورا کار اداره جلسه، تنظیم و ارتباطات جلسات را دارد و نقش اجرایی و تاثیرگذاری در این زمینه نمیتواند داشته باشد. درواقع آمریکاییها میخواهند از وجود استونی برای امکان تشکیل و دعوت به جلسه قطعنامه استفاده کنند، اما واقعیت این است، اینکه آمریکا بتواند قطعنامهای را مجزا از قطعنامه 2231 به تصویب برساند بعید است، بهویژه که چین و روسیه با آن مخالفت میکنند. مگر اینکه آمریکاییها راهی دیگر پیدا کنند از مکانیسم ماشه گرفته تا چیزی شبیه به این.
اما موضوع رفع تحریم تسلیحاتی و تحریم موشکی که بهصورت مستقیم در زمینه قطعنامه 2231 و برجام آمده روایت دیگری هم دارد. این درست که آمریکاییها از طریق برجام بعید است که بهجایی برسند چون خودشان از آن خارج شدند، اما از طریق قطعنامه 2231 بهشرطی که بتوانند راهکار حقوقی برایش پیدا کنند، ممکن است به نتیجه برسند. در اینجا بحث حقوقی و تفسیر پیچیده است، آمریکاییها معتقدند که برجام یک برنامه است که طرفین روی آن به نتیجه رسیدند اما برجام تعهدنامه یا قرارداد نیست بلکه یک برنامه مشترک بوده که طرفین در آن شرکت میکردند و اجرا و حضور آنها در برجام داوطلبانه بوده است، اما قطعنامه مسئله متفاوتی دارد. یعنی خروج یا بودن آمریکاییها در برجام داوطلبانه است اما قطعنامه که به مسائل فصل هفت و الزامآور برمیگردد، روایتی دیگر دارد.
قطعنامه برای شورای امنیت است و آمریکا هم عضو دائم شورای امنیت. آمریکا اگر بتواند از لحاظ حقوقی ثابت کند که ایران با برنامههای اخیر هستهای یا نظامی قطعنامه 2231 را نقض کرده، آن وقت ممکن است به نتایجی علیه ایران برسد. در این راستا حسن روحانی رییسجمهوری کشورمان به تازگی با اشاره به پاراگراف آخر نامهای که دو سال قبل برای سران کشورهای باقیمانده در برجام نوشته بود، از عواقب وخیم و شکست تاریخی برای آنها خبر داد که در صورت هرگونه بازگشت قطعنامههای شورای امنیت یا تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران که طبق قطعنامه 2231 باید از روز 27 مهر امسال لغو شوند، اتفاق خواهد افتاد.
پیش از این یک منبع آگاه گفته بود که طرح ایران برای مقابله با این اقدام آمریکا یا دوستان اروپاییاش در دو مرحله و با تعلیق پروتکل الحاقی در مرحله اول و خروج از ان پی تی در صورت نهاییشدن بازگشت تحریمهای تسلیحاتی، اجرایی خواهد شد. از طرف دیگر خروج از پروتکل الحاقی زمانی میتواند برای طرف مقابل نگرانکننده باشد که این تهدید ایران برایش مابه ازای حقیقی داشته باشد و غرب بداند که با خروج ایران از پروتکل الحاقی چه اتفاقاتی در عمل رخ خواهد داد. موضوعی که گزارش پیشرو به دنبال آن است.
علاوه بر این رایان هوک، نماینده ویژه ایالاتمتحده در امور ایران، در تکرار اظهارات مطرح شده از سوی اندیشکدههای جنگطلب همچون بنیاد دفاع از دموکراسیها و موسسه کارآفرینی آمریکایی سعی کرده شرایط را اینگونه توجیه کند که برای بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل، آمریکا مجبور نیست یک »عضو« در توافق باشد. با این حال، جدای از پیچیدگیهای حقوقی، اروپا تلاشهای آمریکا در این جهت را مبتنی بر سوءنیت دانسته؛ جوزف پورل، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، آشکارا این توجیه را رد کرده و گفته ایالاتمتحده دیگر عضو برجام بهشمار نمیرود. اما رد این مسئله که ایالاتمتحده نمیتواند به خواست خود از توافقی که از آن خارج شده استفاده کند، بهطور خودکار به این معنا نیست که متحدان اروپایی آمریکا توجهی به دیدگاه آن در زمینه تحریم تسلیحاتی ایران نخواهند کرد.
یکی از دلایلش این است که بریتانیا، فرانسه و آلمان موسوم به »ای 3« در بسیاری از نگرانیها درباره ایران با ایالاتمتحده اشتراک دارند و فعالیتهای منطقهای ایران را در سوریه، لبنان، عراق و یمن »بیثباتکننده« میدانند. اتحادیه اروپا خود انتقال هرگونه فناوری موشکی و تسلیحاتی به ایران را تا سال 2023 تحریم کرده است. اما یک دلیل دیگر این است که اروپاییها تحت فشار آمریکایی تسلیم میشوند و این درحالی است که این سر فرود آوردن هیچ تاثیری در بهبود امنیت آنها ندارد.
از اینرو، جای تعجب ندارد که بیشتر مباحثات درباره واکنش اروپایی به خواستههای آمریکا در رابطه با اعمال مجدد تحریم تسلیحاتی سازمان ملل علیه ایران بر سیاستگذاریهای روابط ترنس آتلانتیک (دو سوی اقیانوس اطلس)، یعنی انگیزههای اروپا برای اتحاد با آمریکا یا قیمتی که حاضر است برای خودداری از عمل به خواسته آن بپردازد، متمرکز است. با این حال، اروپا نباید در روند تصمیمگیری، تصویر بزرگتر را فراموش کند.
مناظره بر سر تحریم تسلیحاتی ایران فرصتی را برای یک واکنش هنجار محور بهجای واکنشی صرفا سیاسی فراهم میآورد؛ به این معنا که اتحادیه اروپا میتواند بهجای تمرکز بر راهحلهای از پیش تعیین شده در رابطه با یک بازیگر خاص، مذاکراتی را درباره مسیر دستیابی به یک رژیم جدید جهانی تجارت تسلیحاتی تحت رهبری سازمان ملل آغاز کند که هدف صلح جهانی مطابق منشور سازمان ملل را پیش ببرد. »موضع مشترک« اتحادیه اروپا درباره کنترل صادرات تسلیحاتی با معیارهای مشخص برای فروش به کشورهای ثالث، میتواند شالودهای برای چنین رویکردی در سطح جهانی باشد.
اما موضع مشترک که فروش سلاح به مناطق درگیری در آن ممنوع است و یکسری شرایط حقوق بشری در آن تعیین شده، درحالحاضر توسط اعضای اتحادیه اروپا هم رعایت نمیشود. به علاوه، بسیاری از کشورهای اروپایی منافع دیرینه استراتژیک و اقتصادی در برخی از مناطق بهشدت نظامیسازی شده جهان همچون خلیجفارس دارند. یکی دیگر از موانع بالقوه بر سر راه رویکرد جامع جهانی این است که سیاست دفاع مشترک اروپایی برای ایجاد صنعت دفاعی پن اروپایی تاکید دارد. درنتیجه، برای نمونه وقتی که آلمان، فروش تسلیحات به عربستان را در پی قتل جمال خاشقچی ممنوع کرد، هیچ تولید اروپایی که قطعات آلمانی در آن بهکار رفته باشد به این کشور فروخته نمیشد و آلمان بهدلیل به خطر انداختن صنعت دفاعی اروپا متهم شد. با این حال، این مشکل نباید ماهیت اصلی موضع مشترک را زیر سوال ببرد. نکته قابل توجه اینکه آمریکا امیدوار بود که بهدست اروپاییها بتواند قطعنامههای سابق را احیا کند و ایران را تحتفشار قطعنامههای سازمان ملل قرار دهد. در این میان مشخص بود که ایالاتمتحده بهتنهایی نمیتواند این فشار اخیر علیه ایران را عملیاتی کند به همین دلیل روشهای مختلفی را برای مجابکردن اروپا در پیش گرفته است.
از اینرو دنبال مکانیسمی هستند که به موجب آن بتوانند طرح موضوع در شورای امنیت داشته باشند. ادعایی که ترامپ بر این مبنا مطرح کرده بیش از هر چیز موجب سُخره او خواهد شد. برای اینکه اولا قبلا اعلام کردند که از برجام خارج شدهاند و براساس این خارجشدن، به اختیار خودشان یکسری تحریم علیه ایران تحمیل کردند. ادعای ترامپ مورد پذیرش هیچکس نیست. ظاهرا آلمان و فرانسه این مقوله را نپذیرفتهاند؛ باید دید بریتانیا در وضعیتی که قرار دارد آیا راضی میشود که این اقدام را انجام بدهند یا خیر. تا به امروز اروپاییها زیر بار نرفتهاند. علت مخالفت اروپاییها نیز به این مسئله برمیگردد که یک سال پس از خروج آمریکا از برجام ایران با اروپاییها مماشات کرد اما وقتی دید که آنها به تعهداتشان عمل نمیکنند، مرحله به مرحله تعهدات خود را کاهش داد.
در مرحله پنجم اروپاییها تهدید کردند که اگر شما ادامه دهید ما مکانیسم ماشه را فعال میکنیم. ایران هم گفت اگر قرار باشد که برجام برای ما فایدهای نداشته باشد از ان.پی.تی خارج میشویم. آنها مقداری کوتاه آمدند و مهلت را تمدید کردند. ابهامات این موضوع بسیار زیاد است؛ چراکه ایالاتمتحده آمریکا بهتنهایی قادر به بردن پرونده ایران به شورای امنیت و فعالکردن مکانیسم ماشه نخواهد بود. برای اینکه عضو برجام نیست و نمیتواند بهعنوان عضو برجام در شورای حل اختلاف مقابل ایران بنشیند و بعد به موجب آن بخواهد به شورای امنیت مراجعه کند و بگوید که مکانیسم ماشه فعال شود. براساس مکانیسمی که به موجب برجام پیشبینی شده این موضوع رایگیری نمیشود که کسی حق وتو داشته باشد. گفتهاند اگر کشورها یا کشوری دچار مشکل شود میتواند به شورای حل اختلاف ارجاع بدهد، اگر در آن محل قانع نشد، میتواند درخواست بازگشت داشته باشد.
این بازگشت میتواند مکانیسم ماشه باشد و تحریمهای سابق و شش قطعنامه قبلی را برگرداند. اگر آن شش قطعنامه برگردد، به تبع آن تحریمهای آن هم برمیگردد اما تا به امروز سه کشور اروپایی همراهی نکردهاند، آمریکا تنها مانده و درصدد است که از منفذی برجام را دچار خدشه کند.
در پایان نگارنده مهدی قزل(حیدرپور) بر این نکته اذعان دارد که: رسیدن جمهوری اسلامی ایران به میزان ذخایر غنی شده 4 تن از نظر غربیها بهمعنای در اختیارداشتن مواد اولیه و راهبردی برای ساخت حداقل 3 بمب اتمی است.
بنابراین براساس منطق و ادعای غرب، حداقل عقلانیت هم حکم میکند با کشوری که چنین توان بالقوهای دارد با احتیاط و تعقل بیشتری رفتار شود. انتهای بازی خطرناک آمریکاییها با ایران هستهای که ریشه در انتخابات نوامبر 2020 این کشور هم دارد تنها نتیجه باخت باخت برای همه طرفها خواهد بود و اروپا اگرچه در حوزه اقتصادی نتوانست کاری پیش ببرد و ثابت کند که توانی در برابر واشنگتن ندارد، میتواند در حوزه سیاسی و امنیتی به این بازی پرخطر پایان دهد و شریک جرم ایالاتمتحده در برهم زدن قوانین و حقوق بینالملل که توسط قطعنامه شورای امنیت نیز محکم شده است، نباشد.
اینستاگرام روابط عمومی
https://www.instagram.com/ravabetomomiseytareh/