مشکل عمده اقتصاد ما فقدان سه اصل تعیینکننده در آن است. درواقع ساختار اقتصادی ما فاقد سه مشخصه اصلی یک اقتصاد سالم است که میتوان آنها را در سه پارامتر شفافیت، رقابتیبودن و آزادبودن دستهبندی کرد. وقتی اقتصادی فاقد شفافیت باشد، رقابت در آن شکل نمیگیرد و فعالان اقتصادی به شکل انحصاری در آن فعالیت میکنند؛ در نتیجه، تبعاتی مانند شیوههای غلط قیمتگذاری، دونرخی بودن کالاها و روندهایی از این دست را بهدنبال خواهد داشت.
در حقیقت این ساختار معیوب اقتصادیست که #سلطانساز میشود. در طول این سالها، سلاطین مختلف براساس رانتهای قانونی که دولتها تعریف کردهاند توانستهاند به این موقعیت دست یابند! بهعنوان مثال در همین پرونده خودرویی وقتی که بازی را بهگونهای طراحی میکنید که قیمت کارخانه با قیمت بازار که مردم واقعا آن را هزینه میکنند، تفاوت چشمگیری دارد، قاعدتا در آن سلطان هم شکل میگیرد.
اما از آنجایی که همواره با مسئله فساد در کشور بهصورت ریشهای برخورد نشده، امسال هم شاهد جریانات مشابه سال 97 هستیم. در همین راستا، هفته گذشته، سخنگوی قوه قضائیه خبر داد که در دادگاه 34 نفر از اخلالگران در نظام اقتصادی محکوم شدند؛ در این پرونده تلفیقی، بخشی اخلال در نظام ارزی و بخشی اخلال در سکه و بخشی اخلال در نظام اقتصادی خودرو بود. غلامحسین اسماعیلی، در مورد اقدامات مباره با فساد با بیان اینکه در یک پرونده که بیش از 50 متهم داشت کیفرخواستی برای 43 نفر صادر و به دادگاه ارسال شد، اضافه کرد: »وحید بهزادی« و همسرش »نجوا لاشیدایی« هر دو نفر دارای جرم مشارکت در اخلال کلان در نظام پولی و ارزی منجر به قاچاق ارز از طریق ثبت سفارشات صوری، اخلال در نظام توزیعی نیازمندیهای عمومی کشور از طریق پیشخرید 6700 خودرو از سایپا و مشارکت در عملیات پولشویی و موضوعات مربوط به سکه بودند که 24 هزار و 700 سکه به همراه 100 کیلوگرم طلا کشف شد؛ حکم اعدام این دو نفر صادر شده که قابل تجدیدنظرخواهی است.
اما وقتی که عمده قوانین، مقررات و سیاستگذاریها در جهت تسهیل تخلف است، آن وقت دیگر هر آدم غیرحرفهای هم میتواند به یک پولشوی بزرگ یا یک سلطان تبدیل شود! یک روز طلا و سکه و خودرو و مسکن و دو روز دیگر نخود و لوبیا! تا چند روز قبل هم که سلطان ماسک و دستکش را پیدا میکردند. اینها همه ناشی از عدمشفافیت در اقتصاد کشور است. یعنی اقتصادی که طراحی شده برای اینکه در آن فعالیتهایی انجام شود که شفاف نیستند. دلیل آن هم این است که عموما باندهای سیاسی از این عدم شفافیت بهره میبرند.
این حجم از فساد چه از سوی خواص و چه عوام نشاندهنده این است که روش و منشهای موجود گرهگشا و امیدبخش برای جامعه نیست و تفاوت ایران با دیگر کشورها در این است که سیاستهای کلان و خرد در فضای ادبیات خاص قرار دارد و به تعبیری سوءاستفادههایی میشود که دین را مورد هدف قرار داده و واقعیت موجود خطرناک است! آب زلال با ذرهای آلودگی کِدر میشود بنابراین درستکردن سخت و ویرانکردن آسان است. اکثریت جامعه از نظر اقتصاد و معیشت دچار مشکل شدهاند و رَوند رو بهرُشد قیمتها امید به آینده را به مُحاق برده است سالهاست که شعار مبارزه با فساد، شعار هر انتخاباتی بوده اما واقعیت این است که شعارها نتوانسته فساد در جامعه ایران را حل و فصل کند.
اما تا زمانی که در سطوح سیاسی تصمیم نگیرند که کشور را بهسوی شفافیت در حوزه اقتصادی ببرند، اوضاع بهتر نمیشود. ایجاد شفافیت در اقتصاد، رقابتپذیری را بهدنبال خواهد داشت، #اقتصادآزاد را ایجاد خواهد کرد که در نتیجه فضای مناسبی برای ایجاد عدالت اقتصادی فراهم میکند. اما وقتی شفافیت وجود ندارد، در اقتصاد آزادسازی و رقابتپذیری شکل نمیگیرد و زمانی که رقابت نیست، انحصار ایجاد میشود. مانند همین شرایط بازار خودرو که میتواند نمونهای از همین پیامدها باشد. اگر خودروسازی در ایران انحصاری نبود و واردات خودرو نیز ممنوع نمیشد اصلا بستری فراهم نبود تا چنین فضایی که اکنون بر بازار خودرو حاکم است، شکل بگیرد.
کجای دنیا کسی میآید خودرو پیشخرید میکند؟ همهجای دنیا خوروسازان محصولات خود را در بازههای چندساله بهصورت اقساطی میفروشند. اینجا مردم میروند پول را جلو جلو پرداخت میکنند تا خودرو بخرند. اینها سیاستهاییست که محیط را بهشدت آماده فساد میکند. تا زمانی که جایی آب گندیدهای وجود دارد هرقدر حشرهکش بزنید به هیچجا نمیرسد؛ باید گنداب را از بین برد.
در پایان نگارنده مهدی حیدرپور معتقد است: وقتی اقتصاد تولیدی جای خود را به اقتصاد واسطهگری بدهد معلوم است که واسطهگران با رخنه در مراکز مختلف اقتصادی تار و پود جامعه را از هم پراکنده میکنند. بنابراین شایسته است در فضای بوروکراسی پیشگیری و پیشبینی مولدهای فساد، طرح و برنامههایی ارائه داده شود که جامعه بیش از این آسیب نخورد. فساد مانع جدی توسعه است حتی توسعهای برگرفته از آداب اسلامی و ایرانی.
اینستاگرام روابط عمومی