ناآرامیهای این روزهای آمریکا، مسئله تبعیض نژادی و خشونت پلیس را دوباره به صدر مسائل سیاسی روز آن کشور کشانده، چیزی که در آمریکا هر چندوقت یکبار تکرار میشود، بدون آنکه نظام حاکم و پلیس از آن درسی بگیرند. بر اثر ویدیویی که حدود دو هفته پیش، از دقایق پایانی زندگی جورج فلوید منتشر شده و در آن پلیس سفیدپوستی دیده میشود که زانویش را روی گردن او گذاشته، خشم عمومی بیش از 100 شهر آمریکا را فرا گرفته و طی روزهای گذشته تظاهرات گستردهای در برخی شهرهای آمریکا با خشونت فزاینده شکل گرفته است.
اعتراضات که از شهر مینیاپولیس در ایالت مینهسوتا آغاز شد، جرقه جدیدی به خشم بخش بزرگی از جامعه آمریکایی زد که از خشونت پلیس علیه سیاهپوستان این کشور ناشی شده و بسیاری، آن را به نژادپرستی نهفته در زیرپوست آمریکا نسبت میدهند. این درحالی است که شهرهایی چون واشنگتن، لسآنجلس و نیویورک تا قبل از این حادثه بهعلت محدودیتهای شیوع کرونا همچون »شهر ارواح« شده بودند و عکسهای خیابانهای خالی آنها در شبکههای اجتماعی دست بهدست میشد. اما گویی مرگ جورج فلوید محل تلاقی کرونا و حقوق مدنی شده و حتی گزارش شده که پلیس در روزهای گذشته هزاران نفر را بازداشت کرده است.
اما همزمان با قتل جورج فلوید توسط مامور پلیس آمریکا، در ملاء عام شوکی عظیم نهتنها بر افکار عمومی آمریکا بلکه بر افکار عمومی جهان وارد شد. متعاقب این رفتار وحشیانه سیاستمداران، فعالان حقوق بشر و کنشگران جامعه مدنی اعلام موضع کردند و افکار عمومی در سرتاسر دنیا واکنش خود را نسبت به این رفتار نشان دادند و اعتراضات گستردهای در دهها ایالت آمریکا در اعتراض به وحشیگری مامورین پلیس رخ داد که به خشونت منتهی شد.
تاملی ساده در جریان جورج فلوید نشاندهنده این است که این رفتار ضربهای به وجدان بشریت بوده که وجدان بشریت نسبت به آن عکسالعمل نشان داد و این گستردگی رفتار عمومی نشانه حمایت همه مردمان جهان صرفنظر از تفاوتهای ذاتی از انسانیت و کرامت انسانی است. اما ذکر دو نکته در این خصوص مهم است اول، رفتار مامور پلیس که توسط دوربینهای عابران ضبط شد، رفتار غیرانسانی و مغایر با کلیه مقررات آیین دادرسی کیفری و قوانین کیفری نسبت به افراد مظنون، متهم و محکوم بود که منجر به قتل جورج فلوید در برابر دیدگان جهانیان شد.
این رفتار مامور پلیس با قواعد حقوق بشری مختلفی مغایرت دارد و نقض ماده6، میثاق حقوق مدنی و سیاسی است، به این شرح که قتل یک انسان بدون مجوز قانونی به هر نحو نقض حق حیات ابتداییترین حق انسانی است. دوم اینکه، آزار و اذیت یک فرد سیاهپوست که متعلق به یک اقلیت نژادی است بهطوریکه با وی رفتار غیرقانونی بشود و بهصورت خلاف قانون به قتل برسد، نمونه آشکار تبعیض است که با ماده 26 میثاق حقوق مدنی و سیاسی و کنوانسیون محو تمامی آثار تبعیض نژادی مغایرت دارد.
البته رفتار تبعیضآمیز نسبت به رنگینپوستان از سالهای بسیار دور وجود داشته و امروز در عصر حقوق بشر، کرامت انسانی و تساوی انسانها سوابق این رفتارها در آمریکا وجود دارد که حتی در بیانیه 28 مه کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد به آن اشاره شده است. اما نکته قابلتامل اینکه موضعگیری دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا در این هرج و مرج و غوغا متفاوت بود.
وی ابتدا در پیامی در توئیتر با بنزین به جنگ آتش رفت. او در پیامش تظاهراتکنندگان را اوباش توصیف کرد و شهردار شهر را یک بیعرضه خواند و تهدید کرد که اگر فرماندار نتواند آشوب را مهار کند، با فرستادن گارد ملی اوضاع را آرام میکند.
او همچنین به گشودن آتش مستقیم بهسوی معترضین تهدید کرد. بهدنبال اظهارات اینچنینی شبکه اجتماعی توئیتر جمله آخر رییسجمهوری آمریکا را با توجه به سابقه آن در تاریخ برخوردهای نژادپرستانه آمریکا تشویق به خشونت اعلام کرد و آن را از دید فوری کاربران پنهان کرد. همین امر باعث شد که ترامپ شبکههای اجتماعی را هم تهدید کند و تازهترین فرمان اجرایی او متوجه شبکههای اجتماعی شود.
در پایان نگارنده مهدی حیدرپور معتقد است: تمامی این رفتارها و چالشها درخصوص فرمان اجرایی نوید این امر را میدهد که سال آینده، سال بسیار خوبی برای وکلایی خواهد بود که در دادگاههای قانون اساسی ایالاتمتحده وکالت میکنند. چون مدام با به چالش کشیدن این موضوع و اختلاف بر سر آن مواجه هستند و بهنوعی دعوای حقوقی جدیدی را پدید میآورد که از ماحصل آن وکلای زیادی مشغول میشوند. بنابراین اگر ترامپ بخواهد به تئاتر سیاسی که راه انداخته جامه عمل بپوشاند، باید چند سال نوری منتظر باشد. باید گفت باتوجه به آنچه توضیح آن رفت، ترامپ به دنبال فرافکنیها و جنگ با مردمش در فضای حقیقی و مجازی است تا به ناکارآمدیها و بیمبالاتیهای خود و دولتش سرپوش گذارد.
اینستاگرام روابط عمومی