دونالد ترامپ از ابتدا یکسری اقداماتی را برای تمدید تحریمهایی که از روز اول برای ایران اعمال کرده بود آغاز کرده و ادامه میدهد و از آنجایی که در انتخابات پیشروی ریاستجمهوری در آمریکا برای خود شانس چندانی متصور نیست از طریق گردهمآوردن کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی و تهدید بیشتر ایران دستوپا میزند تا بتواند برگ برندهای در انتخابات رو کرده و رای بیشتری را از آن خود کند. البته بهدلیل تاثیراتی که برنامههای ایرانهراسی در آمریکا گذاشته، ترامپ فکر میکند که با این کارها میتواند از سویی با ایران تسویهحساب کند و این مسائل در انتخابات بهنفع او تمام شود. از طرف دیگر، با مشاهده رویکردهایی که از سوی اروپاییها، چین، روسیه و... مشخص شد که مکانیسم بازگشت تحریمها موسم به ماشه، کارگر نخواهد بود. یعنی متحدین اصلی آمریکا نشان دادند که با وجود برخی منافع با ایالات متحده اما به هیچعنوان موافق برقراری مکانیسم ماشه نیستند.
برای اینکه نگرانند با اعمال این سازوکار تحریمهای بینالمللی بدون بازگشت ایران؛ کشورمان نیز برنامههای هستهای خود را از سر بگیرد و جلوگیری از آن مستلزم واردشدن به جنگی رسمی خواهد که اروپاییها مایل به این مسئله نیستند. از طرفی، ایران عملا مورد تحریمهای بانکی و نفتی قرار دارد و بهنظر میرسد که اگر تمهیداتی صورت نگیرد با برداشتهشدن تحریم تسلیحاتی نیز چندان اتفاق خارقالعادهای رخ ندهد. در تکمیل مقدمه عنوانشده بایستی به این نکته اشاره کرد که: آمریکا با توجه به نفوذی که برای خود در نهادهای بینالمللی به واسطه تامین مالی آنها ایجاد کرده است، اقدام به سوءاستفاده از این نهادها میکند و از این شرایط فرصتطلبی میکند تا مانند 40 سال گذشته فشار را بر ایران به حداکثر برساند و در این زمینه از هیچ توطئهای نیز دست نمیکشد. امروزه آمریکا بهصورت مداوم درحال تغییر تاکتیک است زیرا در هیچکدام از عرصهها نتوانسته است بر ایران غلبه کند. آنچه باید توجه کرد این است که ایالات متحده در عرصه بینالمللی قدرت دارد اما مشروعیت خود را بهصورت کامل از دست داده است. با اتکا بر همین قدرت خود است که بر ایران فشار وارد میکند. در چند هفته اخیر فشار آمریکا بر ایران بیسابقه شده و یک جنگ روانی و تبلیغاتی تمامعیار علیه ایران آغاز کرده که کمنظیر است.
این امر با چند هدف صورت میگیرد که در وهله اول بهدنبال آن است که شرایط منطقه را به شکلی که تمایل دارد حفظ کند و در وهله بعد زمینهسازی کند تا رژیم صهیونیستی بعد از بحرین و امارات با سایر کشورهای منطقه نیز ارتباط برقرار کند و مشروعیت برای این رژیم ایجاد کند و در مرحله نهایی بهدنبال این است تا افکار عمومی کشور خود را بهسمتی دیگر هدایت کند تا در عرصه انتخاباتی به موفقیت برسد. در مجموع این تاکتیک ایالات متحده امری تکراری است و بارها این اقدامات علیه ایران انجام شده است. محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران شامگاه (شنبه) باحضور در برنامه زنده تلویزیونی »گفتگوی ویژه خبری شبکه دوم سیما« با اشاره به تلاشهای ناکام آمریکا برای برگرداندن قطعنامههای قبلی شورای امنیت علیه ایران گفت: آمریکاییها خودشان هم میدانند که ادعای آنها در این زمینه باطل است و در همین چارچوب تلاش دارند از روش قلدری برای پیشبرد اهداف خود استفاده کنند و در همین چارچوب گفتهاند هرکس که به ایران سلاح بفروشند آنها را تحریم میکنیم.
رییس دستگاه سیات خارجی درباره تلاش یکجانبه آمریکا برای بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل متحد ازسوی آمریکا افزود: آنچه واضح است،کلیه اعضای شورای امنیت به استثنای آمریکا و یک کشور دیگر، رسما اعلام کردند اقدام آمریکا را به رسمیت نمیشناسند. ما دو حالت داریم؛ یک زمان کشورها با موضوعی مخالف هستند و یک موقع میگویند آمریکا جایگاه ندارد. اکنون در وضعیت دوم هستیم. وی ادامه داد: آمریکا یک ماه قبل میخواست محدودیتهای تسلیحاتی را تمدید کند. در ایران به اشتباه میگویند تمدید تحریمهای تسلیحاتی درحالیکه ایران تحریم نیست بلکه برای خرید تسلیحاتی محدودیت داشت و برای خرید باید از شورایامنیت مجوز میگرفت.
در آن موضوع کشورها با آمریکا مخالف بودند ولی اکنون آنها میگویند آمریکا جایگاه ورود به این موضوع را ندارد. وی با بیان اینکه محدودیتهای تسلیحاتی در پایان ماه اکتبر تمام میشود، اظهار کرد: آمریکاییها قطعنامهای را مطرح کردند که بعد آن را از 35 صفحه به یک قطعنامه چهاربندی تعدیل کردند. دو کشور با آن مخالفت کرده و 9 کشور به آن رای ممتنع دادند لذا به وتو هم نیاز نشد. اکنون 13 کشور به شورای امنیت نامه نوشتند و با اقدام آمریکا مخالفت کردند. ظریف با بیان اینکه اسم مکانیسم ماشه و اسنپ بک که آمریکاییها از آن استفاده میکنند، در قطعنامه 2231 نیامده است، تصریح کرد: آمریکاییها در ابتدا یک کلک زدند و سیاستمداران و رسانهها از آن استفاده میکنند. معلوم است پمپئو قطعنامه 2231 را نخوانده و مدام به اوباما و کری استناد میکند و میگوید اوباما و کری این را گفتهاند درحالیکه برجام را نخوانده است. اما نکته جالب توجه این که: 20 سپتامبر، مهلت 30روزه برای فعالشدن مکانیسم ماشه که دولت ترامپ از آن سخن به میان میآورد به اتمام رسید و بهدنبال بودند تا تحریمهای بینالمللی را علیه ایران فعال سازند. تحریمهایی که براساس مفاد بند 12 قطعنامه 2231 لغو شده بودند. این تلقی را در عرصه بینالمللی هیچ کشوری تا به امروز از آمریکا نپذیرفته است.
از سوی دیگر، تحریمهای ثانویه که ترامپ عنوان کرده است علیه کشورهایی که با ایران مبادله نظامی داشته باشند وضع خواهد شد، مقولهای است که امروزه نیز گریبان تجارت و اقتصاد ایران را گرفته و حتی برخی شرکتهای چینی نیز بهعلت اینکه مبادله با آمریکا برای آنها سود بیشتری داشت نیز بهواسطه همین تحریمهای ثانویه ارتباط خود را با ایران قطع کردند. بسیاری از برندهای معروف چینی در همین راستا در آن برهه زمانی ایران را ترک کردند زیرا منفعت بیشتری از تجارت با بازار آمریکا نصیب آنها میشد؛ مقولهای که امروزه ترامپ با اتکا به آن سایر کشورها را تهدید میکند اتفاق جدیدی نیست و آنها بیشتر جنبه روانی این صحبتها را مدنظر قرار میدهند تا امنیت روانی جامعه ایران را بر هم بزنند و بازار ایران را تحت تاثیر قرار دهند. از سوی دیگر اما عملیاتیکردن این طرح شاید به آنها این جرات را بدهد که محمولههای دریایی بیشتری از ایران را مورد بازرسی قرار دهند و ایران باید در روزهای آینده در این عرصه مراقبتهای بیشتری در دستور کار قرار دهد. در اینخصوص کشورهای اروپایی شنبه با صدور بیانیهای از پیشنهاد اجرای مکانیسم ماشه توسط آمریکا حمایت نکردند و باوجود دیپلماسی پنهانی که آمریکا با اروپاییها برقرار کرده بود ولی چون انگلستان نمیخواهد اتحادیه اروپا را از دست دهد، آمریکا تنها ماند.
اما آنطور که آمریکا با صراحت و قاطعیت اعلام کرد مکانیسم ماشه را بهتنهایی به اجرا درمیآورد، هنوز مشخص نیست دست به چه اقدامی خواهد زد؟ در این رابطه بعضی خبرگزاریها با تحلیلی به عقبنشینی محدود آمریکاییها اشاره کردهاند که درمورد قطعنامه 2231 بیشتر تهدید کرده و هر کشوری با ایران معامله تسلیحاتی انجام دهد، بخرد یا بفروشد را از بازارهای آمریکا محدود خواهد کرد و با توجه به اینکه بازار آمریکا پرمنفعتترین بازار اقتصادی دنیاست، مسئله خرید یا فروش اسلحه به ایران عملی نخواهد شد. اینکه چرا برای اجراییکردن مکانیسم ماشه، موضوع قطعنامه 2231 را مطرح کردهاند، درحالیکه تقریبا یک بار حقوقی دارند، فعلا بیپاسخ مانده است. برخی نمایندگان مجلس و مقامات ما هم از کشیدن مکانیسمماشه گفتهاند که از نظر حقوقی حق ایران است و قطعنامه 2231 این حق را به همه اعضا داده اما از اینکه ایران ابزاری برای تحریم و محدودکردن کشورهای دیگر ندارد، غافل نشویم. با پیشقدمشدن در این اقدام، عملا از برجام خارج شده و بهناچار از انپیتی هم خارج میشویم که درنهایت بازگشت تحریمها اتفاق میافتد. با خروج ایران از برجام، قطعنامه آمریکا بهوسیله اعضای صاحب حق وتو تصویب خواهد شد. از طرفی روسیه بهدنبال بهدستآوردن امتیاز است و شاید از طرف ما هم این چراغ سبز را تا حدودی دریافت کرده ولی تا تعیین ریاستجمهوری جدید آمریکا که چهکسی وارد کاخ سفید خواهد شد، نباید دست به اقدام جدیدی بزنیم.
واقعیت این است که وضعیت اقتصادی فعلی دیگر قابل دوام نیست و در دوره بعد هرکدام از دو نامزد وارد کاخ سفید شوند، ایران احتمالا وارد مذاکره شود. مشکلات جدیدی ایران را تهدید میکند و راهی جز این وجود ندارد. ورود اسرائیل به منطقه و رابطه برقرارکردن با شیخنشینها، ظاهرا امر خیلی مهمی نیست ولی تبعات آن برای منافع ما در خلیجفارس مهم است، بهدلیل اینکه رژیم صهیونیستی در فاصله نزدیک ما قرار میگیرد. حضور اسرائیل در خلیجفارس حلقههای امنیتی ما را سختتر خواهد کرد. نکته قابلتامل اینکه: وقتی سیزده عضو شورای امنیت طی یک نامه آمریکا را که از برجام خارج شده، محق نمیدانند مکانیسم ماشه را فعال کند، بهمنزله شکست قطعی آمریکا از نظر سیاسی و دیپلماتیک است. اما آمریکا حاضر به پذیرش این موضوع نیست و میخواهد با همان اعمال فشار مالی و اقتصادی سیاست خود را پیش ببرد و کشورهایی را که با ایران مبادلات انجام دهند تهدید به تحریم کرده که البته جدید نیست. اصولا برجام واقعا سندی است که هم به نفع ایران، هم به نفع آمریکا و هم اتحادیه اروپاست. یعنی اعضای شرکتکننده در برجام بهدلیل نفعی که داشتند، مشارکت کردند. در شرایط حاضر خروج از برجام به پیشروی سیاست آمریکا کمک میکند.
ما قطعا نباید به هر قیمتی در برجام بمانیم ولی فعلا در شرایط حاضر که دنیا تاکید میکند آمریکا حق ندارد وقتی از برجام خارج شده، مکانیسم ماشه را فعال کند، نباید عجله به خرج دهیم و سیاست خروج از برجام را مطرح کنیم. هرچند خواسته ما هنوز از برجام تحقق پیدا نکرده ولی مسئله این است که برجام یک سند بینالمللی است و بخشی از اهداف ما را تامین میکند. روسیه و چین بهخاطر همین برجام با ما همراهی میکنند و اگر همان سیاستهای گذشته را به پیش میبردیم علیه ما رای میدادند و قطعنامهها به اتفاق آرا تصویب میشد. واقعیتی که مخالفان برجام چشم خود را روی آن میبندند. پیشنهاد مذاکره تهران و واشنگتن از سوی مسکو را در این قالب میتوان ارزیابی کرد که نه فقط روسیه که کشورهای دیگر هم دنبال کسب یک پرستیژ بینالمللی هستند که امروزه اگر کشوری موجب حل بحرانی در روابط دو کشور دیگر شود، بهدست میآورد. با توجه به این موضوع روسیه پیشنهاد میانجیگری بین ایران و آمریکا را میدهد درحالیکه نه آمریکا به دلایل خودش این پیشنهاد را میپذیرد و نه ایران بهدلیل اینکه آمریکا عملا مذاکره نمیخواهد و دنبال تسلیم ایران است. ایران چندین سال مذاکره کرد و به برجام رسید و این آمریکا بود که زیر برجام زد. ایران از مذاکره فرار نمیکند بلکه از مذاکرهای استقبال میکند که منجر به نتیجه برد-برد شود و به نفع دو طرف باشد.
در پایان نگارنده مهدی قزل(حیدرپور) معتقد است: اینکه گفته شد شاید ایران از مسئله برداشتهشدن تحریمها یا عدم اعمال مکانیسمماشه سودی نبرد، بدینمعنا نیست که بگوییم صرفا اروپاییها برنده بازی هستند. چراکه اروپاییها نیز خواهان آرامش در خاورمیانه و توسعه اقتصادی هستند. اروپا اقتصادی بزرگ است و آسیبپذیرتر است. آنها به #بازار_ایران، #سوریه، ترکیه، عراق و عربستان نیاز دارند که طی چند وقت اخیر اینها از اروپا دریغ شده است. لذا اگر میبینیم که اروپاییها تمایلی به همراهی با آمریکا ندارند به امید آینده است. اروپا هم منتظر نتیجه انتخابات پیشرو است تا شاید بتواند خود را از شر این فرد نامتعارف رها کند و با آمریکای جدیتر و عقلانیتری روبهرو شود تا بتواند با آنها طوری کنار بیاید که مسئله گرفتاری رابطه ایران و غرب بهنحو معقولتری حل و فصل گردد.
#اینستاگرام ما را دنبال کنید
https://www.instagram.com/ravabetomomiseytareh/