هر ساختار سیاسی، چارچوبها و موازین خاص خود را دارد. سرمایههای نمادین و لزوم استفاده بهینه و درست از آنها در یک نظام سیاسی تبلور پیدا میکند که اساسا باور داشته باشد که سرمایههای اجتماعی در متن جامعه هستند و او فقط باید آنها را مثل منابع بسیار مهمی در دل زمین، استخراج کند. مثل کسی که میخواهد به ثروت برسد باید منابع مشخصی را از دل زمین استخراج کند، در جامعه نیز همینطور است. کسانی که معتقداند این سرمایهها در متن جامعه هستند وظیفهشان استخراج این سرمایهها از جامعه است؛ البته ما در کشوری زندگی میکنیم که اساسا نوعی سلسلهمراتب از بالا وجود دارد و تصورش بر این است که این سرمایهها را قبلا پیدا کرده و نهایتا نیازی ندارد نکه بخواهد در دل جامعه جستوجو کند و این سرمایهها را کشف کند.
اکثر نظامها در دنیا این خصلت را داشتند و تصورشان بر این بوده که ثروت پیش آنهاست و وظیفه آنها این است که به همان نمادها و نشانههای خاص خودشان توجه کنند و برای شخصیتهای ملی، فرهنگی، فکری و معنوی ارزش حداکثری قائل نیستند. این مسالهای است که در رسانهای مثل صداوسیما نیز وجود دارد.
صداوسیما گرچه رسانه ملی نامیده میشود، اما با تعمقی نهچندان عمیق هم میتوان بیمسمایی این نام را دریافت. هرچند در عرصه جدالهای گفتمانی- سیاسی، گرایشات جناحی مسوولان این »رسانه«، تکلیف سیاستگذاری آن در عرصه سیاسی را عیان میسازد، اما عمق عمیق جناحی- شخصیشدگی و نا»ملی« بودگی آن را میتوان از شخصیشدگی امر اجتماعیای چون ورزش نیز دریافت.
حذف »عادل فردوسیپور« گزارشگر »محبوب ملی« از صفحه »رسانه ملی« را میتوان آیتی آشکار از عدول و عبور »رسانه ملی« به مسائل »فرو ملی«، »جناحی« و »شخصی« تعبیر کرد. این پدیده بهوضوح نشان داد که »مساله رسانه ملی«، چیزی غیر از»مساله ملی« است.
سوال مقدر آن است که کدام »مصلحت ملی« تصمیمگیران »رسانه ملی« را بر آن میدارد که بخش موثری از »ملت« را از گزارش یک بازی فوتبال توسط »محبوبترین گزارشگر ملی« بینصیب کنند؟ فردوسیپور همان مجری برنامه پرطرفدار و محبوب 90 بود که ناگهان با نظر فروغی رییس شبکه 3 ممنوعالفعالیت شد و دیگر خبری از برنامه 90 نشد. فردوسیپور اما مرد روزهای سخت بود و به حاشیه نرفت.
چند وقت پیش بود که فروغی و یارانش احساس کردند عادل در جامجم است و این حضور مخالف برنامه حذف اوست بنابراین مدیر شبکه 3 چنین به سیاهنمایی درباره مجری موفق 90 پرداخت.
فروغی گفت: »نه محبوبیت ایشان برای ما پنهان بود و نه تخصص ایشان. اما وقتی میبینید یک دروازهبان دارد در یک خط دیگر حرکت میکند، باید شخص دیگر را درون دروازه بگذارید. درمورد ایشان باید بگویم که کار داشت از مدار خارج میشد. بقیه هم داشتند نگاه میکردند و با این روش صداوسیما داشت از هم میپاشید.
« او حتی مدعی شد: »ناگزیر بودیم که این تصمیم را بگیرم و راه هم برای ایشان باز است و به شما بگویم ایشان دارد مظلومنمایی میکند. ایشان کارمند رسمی صداوسیماست و در همین یک سال اخیر یک میلیارد از مطالبات ایشان را پرداخت کردیم، با امضای بنده به ایشان ترفیع شغلی دادیم، شبکه ورزش زیرنظر شبکه سه است و ایشان رقم زیادی بابت برنامه فوتبال 120 دریافت کرد.
به ایشان پیشنهاد دادیم بیاید گزارش کند، اما خودش قبول نکرد. برخلاف این مظلومنماییها و در همان دورهای که بحث مهاجرت شده بود، ایشان بهصورت دستی درخواست فوتبال 120 را به ما داد.« اما ظاهرا آنچه فروغی گفته بود تنها مرهم موقت برای خودشان بود چراکه عادل در سطحی بالاتر بازگشت.
درحالحاضر نیز میتوان گفت صداوسیما و برخی جاها چنین وضعیتی دارند که با متر خود همهچیز را اندازه میگیرند و اگر کسی خارج از این معیار عمل کرد، طرد میشود. لذا حفظ و قدردانی از سرمایههای نمادین در نظامهای دموکراتیک بیشتر اتفاق میافتد که معتقد است ما همهچیز را نداریم و باید سرمایههای نمادین را بهلحاظ علمی، فکری، اخلاقی، فرهنگی و... از دل جامعه استخراج کنیم.
در جوامعی مثل جامعه ایران سرمایههای نمادین از قبل تعیینشده و مشخصاند و کسانی هستند که چارچوبها را پذیرفتهاند؛ بنابراین خارج از چارچوب به کسی بهایی نمیدهند و اگر میخواهند اعتباری داشته باشند باید این چارچوب را تایید کنند. لذا خلاقیت در چنین نظام سیاسی و اجتماعی وجود ندارد و اگر هم خلاقیتی هست اینگونه است که کسانی بیایند و ما را تایید کنند.
درنتیجه افرادی مانند عادل فردوسیپور، شجریان و امثال اینها زمانی اعتبار دارند که به عبارتی تاییدکننده این رویه باشند و به عبارت دیگر، افراد در داخل چارچوب تعریفپذیر هستند.
درپایان نگارنده مهدی حیدرپور معتقداست: ریشه این رویههای مغایر با مصالح ما، از سوی رسانه ملی، آن است که اینان، وحدت، انسجام، اعتماد و امنیت ملی را در »مابهازایی« به نام منافع و مطامع جناحی (در خوشبینانهترین حالت) و لجاجتهای شخصی (در دیدگاهی بدبینانه) نادیده میگیرند، که در هر صورت خطایی بزرگ است.
اینستاگرام مارادنبال کنید