فقط 6 روز مانده تا انتخابات سرنوشتساز انتخاب سیزدهمین رییسجمهور ایران باقی مانده در این میان اما در کشور مسائلی پیش آمده است که یاس و ناامیدی و البته بیاعتمادی بهطور جدی خودنمایی میکند. برخی رفتارها کاری کرد که فضای سردی بر انتخابات سیطره پیدا کند؛ بهویژه اینکه حتی واکنش خوبی هم به توصیه رهبر معظم انقلاب نشان ندادند که این بسیار مایه تاسف است. نظام اسلامی و کشور ایران به همه مردم تعلق دارد و هیچ گروه یا دستهای نمیتواند خودشان را خودی و مخالفان خود را غیرخودی بداند. در مجموع چنین رفتارهایی، جامعه را نسبت به انتخابات بیتفاوت و دلسرد میکند؛ آنهم در شرایطی که کشور بهدلیل مانعهای متعددی که وضعیت سختی را برای مردم ایجاد کرده، به انتخاباتی پرشور احتیاج دارد تا با نتایج مثبت مشارکت بالا، بتواند گرههای کور بخشهای مختلف را باز کند.
در این بین نظرسنجیها حکایت از آن دارد که پس از مناظره دوم جز تغییری اندک در جدول آرای کاندیداها، ترکیب آرا و جایگاه کاندیداها دستخوش تغییرات جدی نشده اما در کنار افزایش مشارکت در انتخابات، آرای سرگردان که البته جایگاهشان بسیار سرنوشتساز است، با کاهش چشمگیری همراه شده است. به گزارش مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران؛ مشارکت مردم که در موج قبلی به 38درصد رسیده بود، پس از مناظره دوم با رشد 3درصدی همراه شده و به 41 درصد رسیده است.
در این بین، درحالی نمودار رشد مشارکت به سمت بالا در حرکت است که از سوی دیگر آرای سرگردان شیب نزولی پیدا کرده و گویای آن است که یکچهارم افرادی که در موج قبلی کاندیدای خود را انتخاب نکرده بودند، کاندیدای مناسب خود را پیدا کردهاند: »68.3 درصد از پاسخگویانی که در انتخابات مشارکت میکنند گفتند، نامزد مدنظر را انتخاب کردهاند و در مقابل 31.7 درصد هنوز نامزد مدنظرشان را انتخاب نکردهاند.
« در نظرسنجی قبلی ایسپا 41 درصد نامزدشان را انتخاب نکرده بودند. ششمین پیمایش ملی نظرسنجی »کیو« نیز نشان میدهد پس از دومین مناظره تلویزیونی و با نزدیکشدن به زمان انتخابات، شاخص تردید 10 درصد کاهش یافته و از 36 به 26 درصد رسیده است اما همانطور که رحمان قهرمانپور صاحبنظر در حوزه پویشهای انتخاباتی در توئیت اخیر خود به آن اشاره کرده است، همچنان قسمت قابلتوجهی از آرا به آرای سرگردان تعلق گرفته و این یعنی ممکن است در هفته منتهی به روز رایگیری، معادلات انتخابات دستخوش تغییرات جدی شود: »مطابق نظرسنجی ایسپا هنوز 31 درصد آنهایی که رای میدهند، در انتخاب نامزد مردد هستند یعنی به لحاظ فنی هنوز عدم قطعیت در نتیجه انتخابات کم نیست و اتفاقات این هفته از جمله مناظره آخر که یکشنبه برگزار میشود ممکن است شرایط را تغییر دهد.
اگر استراتژی مناظراتی نامزدها حسابشده باشد تغییر نظر آرای مردد سخت نیست.« بنا به گزارش مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران، سید ابراهیم رئیسی فاصله خود را با رقیبان بیشتر کرده و میزان آرای خود را به 65.8 درصد رسانده است، محسن رضایی با رشد آرای خود و جلب 6.9 درصد آرا همچنان در جایگاه دوم قرار دارد.
#سعیدجلیلی نیز که در موج قبلی نظرسنجی ایسپا تنها توانسته بود 1.6 درصد آرا را به خود اختصاص دهد، در موج دهم این نظرسنجی سبد رای او با رشد 1.8درصدی همراه شده و با پیشی گرفتن از #عبدالناصرهمتی در جایگاه سوم قرار گرفته است: »از میان افرادی که در انتخابات شرکت میکنند و نامزد مدنظرشان را انتخاب کردهاند، 65.8 درصد ابراهیم رئیسی، 6.9 درصد #محسن_رضایی، 3.4 درصد سعید جلیلی، 2.8 درصد عبدالناصر همتی، 2.8 درصد امیرحسین قاضیزادههاشمی، 2 درصد علیرضا زاکانی و 0.7 درصد محسن مهرعلیزاده را برگزیدهاند.« یافتههای ششمین پیمایش ملی کیو نیز از پیشتازی #رئیسی حکایت دارد: »در بین کسانی که اعلام کردهاند قصد دارند در انتخابات شرکت کنند، 54 درصد به سیدابراهیم رئیسی رای خواهند داد.
سایر نامزدها همگی کمتر از 5 درصد آرای مشارکتکنندگان را به خود اختصاص میدهند.« اما جذابترین بخش گزارش اخیر نشان میدهد که فقط حدود 40 الی 41 درصد از واجدین شرایط تمایل به شرکت در انتخابات دارند که به هیچوجه با چنین درصدی نهتنها مطالبه مشارکت حداکثری محقق نمیشود، بلکه شاهد مشارکتی پایین خواهیم بود. براساس این نظرسنجی و البته دیگر نظرسنجیهای انجامشده تا اینجای کار، سیدابراهیم رئیسی در جایگاه نخست قرار دارد و همین موضوع نشان میدهد بخش عظیمی از جامعه که احتمالا در انتخابات شرکت نمیکنند، مخاطبان اصولگرایان نبودهاند، زیرا رئیسی چهار سال قبل هم حدود 16 میلیون رای آورد؛ بنابراین همانطور که مشخص است، اصولگرایان سبد رای ثابت و بعضا تکلیفی دارند که فارغ از اوضاع و احوال سیاسی، اجتماعی و حتی اقتصادی هرکسی که نامزد اصلی جبهه اصولگرا باشد، به آن رای میدهند؛ همان بخش از جامعه که در این دوره هم پای کار خواهند آمد و رایشان به رئیسی خواهد بود.
چنین شرایط مسلمی نشان میدهد هر زمانی که اصلاحطلبان توانستهاند مخاطبان خود را قانع به رایدادن کنند، پیروز انتخابات شدهاند و هر زمان که این مخاطبان عطای انتخابات را به لقایاش بخشیدهاند، انتخابات را واگذار کردهاند. ویژگی سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان این است که بههیچوجه یکدست نیستند؛ موضوعی که در سرمایه اجتماعی محدود اما ثابت اصولگرایان دیده میشود و هرچند میگویند که چند طیف عدالتطلب، سنتی و... در آنها وجود دارند، اما درنهایت اولا آنها بر سر اصل شرکت در انتخابات مشکلی ندارند و ثانیا وقتی اجماع تشکیلاتی رخ داد، معمولا اِنقلتی نمیآورند اما سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان مشخصا در برهه انتخابات متشکل از طیفهای گستردهای است؛ از اپوزیسیونها ممکن است همراه نامزد اصلاحطلبان شوند تا نیروهای سابق سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و مشارکتیهای سابق که صراحت بیشتری در بیان مطالبات اصلاحطلبانه دارند و در عینحال خود را ملزم به چارچوبهای نظام میدانند تا طیف راست اصلاحات که بیشتر اهل تعامل است.
علاوه بر اینها مهمترین بخش بدنه اجتماعی اصلاحطلبان طبقه متوسط است که معمولا ایجاد موجهای انتخاباتی از سوی این طبقه شکل میگیرد. با این اوصاف و براساس نظرسنجیهای موجود وقتی این بخش تمایل به شرکت در انتخابات نداشته باشد، انتخابات حداکثری به انتخابات حداقلی تبدیل میشود. حال با این نظرسنجیها و وجود مشارکت پایین و وجود آرای سرگردان که مناظرات اخیر هم نتواند در جلبنظر آنها موفق باشند به چه کسی میتوان رای داد به کسی میتوان رای داد که خود را عالم بر و بحر نداند. به کسی میتوان رای داد که قول ندهد ما را خوشبخت پنج قاره و رستگار دو عالم کند. به کسی میتوان رای داد که پاسخ همه پرسشهای دنیا را بلد نباشد.
نگوید من همه نیازهایتان را تامین میکنم، از خودتان به شما آگاهترم. در چهار سال همه مایحتاج زندگی مادی و معنوی شما را تامین میکنم. شهرها را نظم میدهم، روستاها را آباد میکنم، درآمدتان را زیاد میکنم، هزینهتان را کم. همه مدارس را مدرن میکنم، هم معلمان را معلم نمونه میکنم، به همه بیکاران کار میدهم، به همه گرسنگان غذا، به همه آوارگان خانه، به همه بیماران شفا، به همه بیکسان کس، به همه فقرا ثروت، به همه محرومان از تحصیل، درس، به همه بیپناهان پناه، به همه غریبان آشنایی، به همه دشمنان شکست، به همه بیادبان ادب، به همه معتادان سلامت، به همه فاسدان شرافت، به همه بداقبالان و گرفتاران و شبزدگان، بخت و اقبال و رهایی و روشنایی و... هرکس چنین وعدههایی داد، به هیچ کداماش عمل نخواهد کرد. این وعدهها را اساسا برای عملنکردن میدهند نه عملکردن که عملکردنی هم نیست. رییسجمهور نه فعال مایشاء است نه قادر متعال.
آدمی است که قرار است چهار صباحی سکان اداره اجرایی کشور را به دست بگیرد و بعد هم به دیگری بدهد. بنابراین باید به کسی رای داد که صاف و صادق چنین بگوید: رییسجمهور قهرمان نیست. عصر قهرمانپروری سالیان درازی است که سپری شده. دوران مدرن، دوران رابین هود و زور و و رستم دستان نیست. دوران عقلانیت است و کار و دانش و فناوری و آگاهی از جهان و رقابت و مشارکت توامان با جهانیان. رییسجمهور، آدمی است مثل شما. نه معجزه بلد است و نه جادوگری. نه نابغه است نه برگزیدهی آسمان. نه از شما چیز بیشتری میداند و نه از بقیه که رییسجمهور نشدهاند، الزاما شایستهتر است.
فقط قرار است چهار سالی مدیر امور اجرایی باشد و کارها را هم دیگران انجام دهند. البته که کارها همیشه توسط متخصصان، فناوران، تکنسینها و صد البته کارگران انجام میشود، نه رییسجمهور. رییسجمهور مسوول هماهنگی این گروهها با یکدیگر در سطح کلان است. مسوول هماهنگی فرهنگ و اقتصاد و سیاست و اجتماع است. باید به کسی رای دهیم که بگوید: ای مردم! اینجا که اکنون ایستادهایم حاصل حرکت چند هزارساله ما است. برآیند نیروهای ما و نیروهای متقابل و ایضا متخاصم، ما را به این نقطه رسانده است.
باید از این نقطه عزیمت کنیم. طی 4 سال امکان هیچ معجزهای نیست. قطعا چهار سال دیگر ما ژاپن نمیشویم، حتی مالزی هم نمیشویم. اما باید همه با هم تلاش کنیم و نیروهایمان را همجهت و همسو و همافزا کنیم، باید با هم کار کنیم و مقابل هم نایستیم و نیروهای یکدیگر را خنثی نکنیم. باید همهی جد و جهد خود را بهکار گیریم، تا بهرغم روزگار و بهرغم بادهای ناموافق، چهار سال دیگر »یک گام« جلوتر از امروز باشیم. همین کار را انجام دهیم یک شاهکار است. نکته قابلتامل اینکه انتخابات فرآیندی سیاسی است و مردم کاری به سیاست ندارند. درواقع چیزی که برای جامعه مهم است، جز »نتیجه« انتخابات و دستاوردی که انتخابشان میتواند داشته باشد، نیست.
یعنی مردم این سوال را دارند که آیا وضعیت اقتصادی، معیشت، کارگران و کارمندانی که شرایط آنها سختتر شده و تنگناهای بیشتری را به چشم میبینند، حل میشود یا نه؟ مردم دنبال سیاسیکاریها نیستند و دنبال کاندیداییاند که به وعده بسنده نکند و کارهای تاثیرگذاری انجام دهد. مردم به اندازه کافی وعده و وعید شنیدهاند و اینبار مطالبهشان از نامزدهای انتخاباتی چیزی جز این نیست که شرایط را بهطور کارشناسیشده بررسی کنند تا از این طریق بتوانند برنامههای قابلعملیاتیشده برای اصلاح امور بنویسند. علاوه بر این در هر دورهای که انتخاباتی برگزار میشود، مردم با مشکلاتی مواجه بوده و مطالبههای آنها تحقق نمییابد. اما درباره این انتخابات باید گفت، در شرایطی هستیم که ناامیدی مردم به بیشترین حد خود رسیده است.
درواقع بسیاری از مردم گرفتاری را با همه وجود احساس میکنند. مردم با توجه به گسترش فضای مجازی نسبت به بسیاری از امور مطلع شدهاند و به همین دلیل، دیگر بهراحتی عذر و بهانه را از مسوولان نمیپذیرند. از این جهت میتوانیم انتخابات 1400 را بسیار مهم بدانیم؛ انتخاباتی که برای اثرگذاری باید پررای باشد. زیرا دشمنان چشمانتظار نشستهاند تا از این مساله، به نفع خود بهرهبرداری کنند. البته زمانی میتوانیم از افکار عمومی توقع رای داشته باشیم که فقط حرف نزنیم و در عمل به جامعه نشان داده شود که برای برطرفکردن دردهایشان تلاشهای لازم انجام شده است. کشور شرایطی پیچیدهای دارد و برای گذر از این موقعیت، چارهای جز کار، تلاش و البته انسجام و یکصدایی نداریم. یک رییسجمهوری هرچقدر که با تعداد رای بیشتری انتخاب شود، میتواند مردم را پشتوانه عظیمی ببیند و درنتیجه، برنامههایش را در شرایط مناسبتری اجرا کند.
در پایان نگارنده مهدی حیدرپور معتقد است: هرچند نامزدها آخرین تلاشهای خود را برای جلب آرای رایدهندگان بهکار گرفتهاند اما تا مردم همکاری نکنند و مطالبه نکنند، دولتها خود را موظف به عملکرد کاملا شفاف و نقدپذیر و تبعیت از خواست مردم و پاسخگویی کامل و بیاکراه در برابر مردم نخواهند دید.
اینستاگرام مارادنبال کنید
با تصویب نمایندگان مجلس شورای اسلامی و سازمان هدفمندی یارانه ها در بودجه کل کشور در سال 1400با افزایش یارانه 45 هزار تومانی روبه رو شد. الان در خرداد ماه قرار داریم ولی با افزایش یارانه ها مواجه نشدیم چرا؟