سردبیرآزاداندیش

انتخابات ریاست‌جمهوری پایان گرفت و آقای رئیسی، رییس‌جمهوری جدید برای چهار‌ساله آینده شد. هر سه قوه به‌اضافه شورای نگهبان، نیروهای نظامی و سایر اندام‌های حاکمیتی از یک جناح هستند و مردم بدهی خود را پرداخت کرده‌اند، باقی می‌ماند وعده‌های بسیار شیرین و رویایی که این جناح داده است. دولت نهم که شکل گرفت، تصور این بود که حاکمیت یکدست شده ولی وقتی محمود احمدی‌نژاد بر مرکب قدرت سوار شد نشان داد که به حامیان اصولگرای خود وفادار نیست.

این واقعیت را او در دولت دهم بیشتر بروز داد و تمام کسانی که خود را بابصیرت و مخالفین احمدی‌نژاد را بی‌بصیرت می‌نامیدند دریافتند که ماجرا برعکس است و آنها خودشان از بصیرت بهره‌ای نبرده‌اند به‌طوری‌که در عرصه سیاسی به یک فرد ناشناخته از راه رسیده باختند.

 بنابراین، می‌توان پذیرفت که مردم ایران بدهی خود به جناح اصولگرا بابت یکدست‌شدن حاکمیت را در دولت‌های نهم و دهم نپرداخته بود ولی ‌‌این بدهی تمام و کمال پرداخت شده و حجت بر حاکمیت تمام است، این گوی و این میدان.

‌بسیاری از عموم مردم تا افراد سیاسی و نظرپرداز، می‌گویند که رییس‌جمهوری جدید و دولت او با دو نهاد دیگر در مدیریت و اداره کلان کشور یا مشکلی نخواهند داشت یا نسبت به دولت روحانی مشکلات بسیار کمتر خواهد شد.

زیرا به لحاظ جایگاه خطی و نظری مجلس و اکثریت قابل‌توجه از نمایندگان آن با دیدگاه‌های رئیسی، همسو و هماهنگ‌ا‌ند. به همین لحاظ به‌نظر می‌رسد پروسه جمع‌آوری امضاء علیه دولت و شخص رییس‌جمهوری، آن‌گونه که در دوره روحانی روال و عادت مجلس شده بود، حداقل برای دو سال آینده بایگانی می‌شود یا در دستور کار مجلس نخواهد بود.

اما پرسش این است که آیا ادبیات »پرخاشگرانه« برخی از نمایندگان که بدون تردید، بخشی از یاس‌آفرینی در جامعه است نیز متحول خواهد شد! و به‌جای دیدن نیمه‌ خالی لیوان، آن‌هم به‌صورت مدام نشانه‌هایی از بهینه‌سازی فضای عمومی را در نطق‌های پیش از دستور خود، خواهند داد!؟ تردیدی نیست که براساس طراز قانون اساسی و اختیارات دو قوه »مجریه و مقننه« در برنامه‌ریزی و اقدام، هر دولتی نیازمند نه‌تنها پذیرش مجلس که هماهنگی و همسویی با نمایندگان آن است.

خوش‌بینی در این بخش آنگاه محقق می‌شود که دولت و رییس‌جمهوری جدید با موانع متعدد از تصویب لوایح و طرح‌ها، آن‌هم بدون حذف و تبدیل غیرکارشناسانه مواجه نشود. اگر دولت و رییس دولت جدید، مجلس و هیات‌رییسه مجلس دریافته باشند که مردم از شرایط موجود ناراضی‌اند و نشانه‌های نارضایتی‌های مردم، مبهم و چندان هم پیچیده نیست، می‌توان در این بخش و آینده آن خوش‌بین بود.

اما اگر بپذیریم که بحران اقتصادی کنونی نتیجه بی‌برنامگی و عدم‌مدیریت دولت روحانی است و مخالفان او، یعنی همان‌‌ها که اکنون قدرت یکپارچه را به اختیار خود درآورده‌اند، در کار او کارشکنی نکرده‌اند،‌ باید منتظر باشیم آنها بر بحران اقتصادی کشور غلبه کنند و معیشت مردم را از وضعیت دشوار کنونی نجات بدهند و رفاه را برای همگان فراهم کنند.

رسیدن به این هدف، مستلزم این است که جناح‌ حاکم با برجام کنار بیاید، FATF را بپذیرد، روابط ایران با کشورهای مختلف را بهبود ببخشد، مذاکره را تابو نداند، سیاست همزیستی مسالمت‌آمیز با دولت‌‌ها را جایگزین سیاست تنش‌زایی کند، برای اجرای سیاست‌های داخلی روش‌های فرهنگی را برگزیند و با روش‌های قهری خداحافظی کند. چنین سیاستی اگر خط‌مشی دولت سیزدهم باشد، حتما موفق خواهد شد و تمام قلم‌‌ها و زبان‌‌ها نیز به یاری آن خواهند شتافت. با شناختی که از عقبه دولت سیزدهم داریم، تردیدی نداریم که اجرای چنین سیاستی کار بسیار دشواری برای رییس این دولت است.

متقاعد‌ساختن جریان‌هایی که اصولا فرهنگی برخورد‌کردن با مسائل را تمرین نکرده‌اند و برای پیشبرد اهداف‌شان فقط برخورد از موضع بالا را در دستور کار دارند، کار آسانی نیست. اگر او به ضرورت متقاعد‌کردن این جریان‌ها که عقبه‌های این دولت محسوب می‌شوند معتقد باشد و بتواند آن را عملی کند، دولت موفقی خواهد بود.‌ اگر خود دارای چنین اعتقادی نباشد و یا نتواند این سیاست را عملی سازد، نمی‌توان افق مثبتی را برای 4 سال آینده پیش‌بینی کرد. ‌

نگارنده مهدی حیدرپور تاکید دارد: ‌رئیسی با مردم باید مدام سخن بگوید؛ اما نه از طریق افتتاح پروژه‌ها یا فضای مجازی یا گفتگوهای خسته‌کننده و کلیشه‌ای در صداوسیما یا مطبوعات. سخن گفتن با مردم آنگاه نتیجه می‌دهد که در میان مردم و با مردم باشید، آن‌هم نه بعد از بروز سیل، زلزله، قطع آب و برق و...! با مردم باید در مسیر پیشگیری‌های برنامه‌ریزی‌شده و اجرای بهینه و به قول معروف، »امروز بهتر از دیروز« همراه و همگام شد. علاوه بر این ایران در منطقه‌ای قرار دارد که همچنان پیچیده‌ترین‌ و گسترده‌ترین مشکلات و بحران‌ها را دارد و همه دولت‌ها در جهان بر این باورند که »تعادل« در تنظیم روابط دو و چند‌جانبه بین‌المللی، از ملزومات موفقیت در حل مشکلات درونی و توسعه همه‌جانبه است. برنامه‌ریزی و اجرای چنین هدفی، چندان منافات با اصل باور »مقاومت« ندارد. مقاومت در جهان امروز، پایه اصلی و استوار برای حفظ استقلال هر کشوری‌ست.

اما اگر در مدیریت حساس وزارت خارجه، بار دیگر نگاه غیرکارشناسانه، غیرحرفه‌ای و »لوچ« سر برآورد، هم انرژی بسیار خواهد گرفت و هدر می‌رود، هم بسیاری از ‌برنامه‌ها و طرح‌های داخلی زمان‌پذیر یا »مسکوت« می‌‌شوند! ما در تنظیم روابط منطقه‌ای، فرامنطقه‌ای و در‌نهایت بین‌المللی خود نیازمند جراحی دقیق، علمی و براساس تشخیص منافع ملی هستیم.

اینستاگرام مارادنبال کنید

https://www.instagram.com/ravabetomomiseytareh

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی