خشکسالی بیسابقه در سال جاری سبب شد بسیاری از نقاط ضعف مدیریت منابع آب در کشور عیان شود. این مشکلات در قالب تنش آبی زمینه فشار بیسابقه بر مردم و بهویژه کشاورزان کشور را فراهم آورده است. بر همین اساس چندی پیش در استان خوزستان پس از صفر شدن آب ورودی به پاییندست حوضه آبریز کرخه و هورالعظیم، مشکلات گستردهای برای مردم و کشاورزان جنوب غرب این استان ایجاد شد. تنش آبی در کشور محدود به خوزستان نماند و کشاورزان اصفهانی در واکنش به تهدید معیشت خود بهوسیله قطع طولانیمدت آب رودخانه زایندهرود، روز جمعه 28 آبان دست به تجمع گسترده مسالمتآمیز در پل خواجو زدند. آخرینباری که اصفهانیها جریان رودخانه زایندهرود را در شهر اصفهان به چشم دیدند، به فروردینماه سال گذشته برمیگردد که این موضوع شادی بسیاری را در میان مردم اصفهان به همراه داشت و سبب شد کشاورزان شرق اصفهان که سالها خشکسالی را تجربه کرده بودند، بتوانند پس از چند سال کشت داشته باشند.
با انتقال آب به استان یزد در سال 1379 اولین خشکی در زایندهرود شکل گرفت و هر روز به برداشت آب از زایندهرود افزوده شد و هر سال خشکی آن گسترش یافت، خط انتقالی که قرار بود پس از راهاندازی تونل سوم کوهرنگ اجرا شود. البته بازشدن زایندهرود در این زمان هم موقتی بود و تنها برای کشت بهاره کشاورزان و با دیر باز شدن آب برای کشاورزان و زود بسته شدن آن خسارات مضاعفی به کشاورزان که بر اثر بیآبی ورشکته شده بودند، وارد کرد.
درحالحاضر تنش آبی شکل گرفته در زایندهرود و مشکلات ایجاد شده بهدلیل مدیریت ناکارآمد در این حوضه آبریز دیگر مرتبط با یک بخش و منطقه کشور نیست و مسئله زایندهرود بهطور مستقیم با معیشت مردم چهار استان اصفهان، چهارمحالوبختیاری، یزد و خوزستان گره خورده است. نکته قابلتوجه اینکه: از دوران پیش از انقلاب تاکنون غالب کارشناسان داخل و خارج برای کاهش و کاستی آب سفرههای زیرزمینی و زیان حفرهای بیرویه چاه هشدار داده بودند.
تالاب گاوخونی و زایندهرود و دریاچه ارومیه و تالابهای خوزستان و حفظ کشاورزی مردم کم از مساله دیگر جاها نداشت. اعتراضی که در کف تفتیده زایندهرود صورت گرفت، ممکن است در آنجا پایان نیابد. اگر تدبیر جدی صورت نگیرد، با بحران بزرگتری مواجه خواهیم بود. اگر دقیق مدیریت نکنیم مساله آب ما را با بحرانهای بزرگتری مواجه خواهد کرد. تا دیر نشده بیاییم دست از برخی رویکردها و شعارها برداریم و تمام هم و غم خود را در جهت نجات مردم ایران به کار بریم. دولت محترم در نطقهای انتخاباتی وعدههای نویدبخشی داد.
حل معضل آب، تورم و گرانی، بلوکهشدن ارزهای زیادی در برخی بانکهای خارج، از هم جدا نیست. تا سیاست خارجی ما با تیغ تجدیدنظر، جراحی نگردد، نهتنها بحران آب که هیچ بحرانی درست حل نخواهد شد. امید است مذاکره پیشرو طوری در چرخه دیپلماسی قرار گیرد، که سایه شوم تحریمها از سر این مردم کنار برود. اما تاسیس صندوق تامین خسارت خشکسالی در حوضه آبریز زایندهرود میتواند تاثیر قابلتوجهی در جلوگیری از نارضایتی اجتماعی داشته باشد. آب موردنیاز صنایع بزرگ این استانها نیز باید از منابع دیگری مانند تصفیه پسابها و فاضلابها تامین شود و آبیاریهای سنتی جای خود را به آبیاریهای تحتفشار بدهد.
اعتراضات به تنشهای آبی در استانهای حوضه آبریز زایندهرود سالهاست که ادامه دارد و دولت باید با هماهنگیهای لازم بین مسوولان و مردم این چهار استان و استفاده از نظرات علمی و کارشناسی، به این اعتراضات پایان دهد و راهکارهای مناسبی برای مدیریت مصرف آب این استانها در نظر بگیرد و از بروز اختلافات و تنشها جلوگیری کند تا مردم و کشاورزان این استانها به خواستههای خود برسند و مشکلاتشان کاهش یابد.
در پایان نگارنده مهدی حیدرپور معتقد است: ما در کشوری با انبوهی از مسائل مواجه هستیم که نیاز به منظومهای داریم تا همه این مسائل را در کنار یکدیگر ببیند و راهکارهایی را برای رفع آنها ارائه دهد که تشدیدکننده دیگر مسائل نباشد.
این منظومه در قالب برنامه توسعه شکل میگیرد اما نه برنامههای توسعهای که در دهههای اخیر در کشور مصوب شده است. علاوه بر این بایستی به این موضوع هم اشاره شود که اگر زایندهرود نبود، بناها و مساجد و میادین مجلل تاریخی در اصفهان بنا نمیشد و چشم جهانیان و جهانگردان را به خود جذب نمیکرد. چرا مسوولان به آن اندازه که به مظاهر عنایت شد، به مدیریت آب و چشمهسارها و قناتها توجه لازم مبذول نداشتند وکسی برای حفظ این ماده حیاتی اهتمام نورزید. در ادبیات سیاسی و اجتماعی ما شعار مرگ بر این و آن از مفهومسازی الگوی مصرف، بهویژه مصرف آب، مهمتر بود. دولتمردان به آن مقدار که برای برخی کارهای برونمرزی وقت گذاشتند و هزینه کردند، به اصلیترین جریان حیاتی کشور چندان اعتنایی نداشتند.
اینستاگرام مارادنبال کنید.
https://www.instagram.com/ravabetomomiseytareh