طبق گزارش چندی پیش مرکز آمار میزان تورم بهمنماه دهک اول جامعه 44 و تورم دهک دهم بهعنوان برخوردارترین دهک کشور حدود 40.5 درصد است؛ که نشان میدهد برآیند کلی سیاستگذاری اقتصادی در جامعه تا بهمنماه سال جاری بهگونهای بوده که بیشترین آسیب را دهکهای کمدرآمد دیدهاند؛ سفره معیشتیشان کوچکتر شده و تورم بیشتری را تحمل کردهاند. از سوی دیگر دادههای رسمی نشان میدهد که بازه نرخ تورم سالانه استانهای کشور از 37.8 تا 49.2 درصد بوده که کهگیلویه و بویراحمد و قم استانهایی با بالاترین و کمترین تورم در بهمنماه لقب گرفتند.
اگر چه برخی کارشناسان پیشبینی کردهاند در صورت تداوم روند نزولی تورم در ماههای آتی، فاصله تورمی میان دهک اول و دهم نیز کاهش مییابد. اما آیا کاهش تورم الزاما بهمعنای تقویت قدرت خرید از دسترفته دهکهای ابتدایی است و درصورت رسیدن تورم به کمتر از 40 درصد آیا دهکهای اول و دوم نیز میتوانند برنج کیلویی80 یا90 هزار تومانی را خریداری کنند؟ آیا مخاطراتی که از بودجه1401 به اقتصاد وارد میشود، اجازه کاهش فاصله تورمی دهکهای کشور را میدهد؟
علاوه بر این نگرانیها درخصوص »قدرت خرید از دست رفته« خانوارها با آنچه کمیسیون تلفیق در بودجه ایجاد کرده، دوچندان شده است؛ در سال آتی قیمت هر بشکه نفت با10 دلار افزایش به70 دلار رسیده که 100 هزار میلیارد تومان به درآمدهای نفتی کشور میافزاید. این در حالی است که تاکنون مذاکرات پیرامون احیای برجام به نتیجه نرسیده و کارشناسان عقیده دارند که این افزایش درآمد نفتی میتواند کسری بودجه سال آتی را دوچندان کند که در این صورت سیستم بانکی مهمترین و تنها راهکار جبران آن خواهد بود. تاثیر این »راهکار« نیز تضعیف بیشتر قدرت پول ملی و قدرت خرید خانوارهاست.
نکته مهم اینکه متاسفانه و همواره یکی از مشکلات دولتمردان، این بوده است که بهگونهای رفتار میکنند که گویا با دردهای جامعه آشنا نیستند و فشارهای اقتصادی بر شانههای نحیف بخش قابل توجهی از مردم را درک نمیکنند که یکی از آفتهای ایجاد فاصله بین دولت و ملت همین موضوع است. بخش قابل توجهی از آمار و اطلاعات رسمی اعلام شده نشاندهنده پیشروی خطرناک مشکل فقر و نابرابری در جامعه (که منشاء بسیاری از آسیبهای اجتماعی است) است، دهکها معنای خود را از دست دادهاند و بهسرعت قشر متوسط جامعه رنگ میبازد و قشر فقیر رو به فزونی است و در مقابل عده قلیلی از مسیر قاچاق، رانت، دلالی و احتکار، روز به روز فربهتر و در عین حال جریتر از قبل به ثروتاندوزی سیری ناپذیر، زندگی اشرافی و سرمایهگذاری در سایر کشورها ادامه میدهند مردم نمیپذیرند که این جمعیت خونخوار، افراد ناشناخته و دور از دسترس بوده و تشکیلات قدرتمند اطلاعاتی و امنیتی کشور قادر به شناسایی آنها نیست.
عجیب است که همین حضرات مسوولین در مواقعی که میخواهند از اصل نظام در برابر مخالفین دفاع کنند، میگویند در 40 سال گذشته کارهای عظیمی صورت گرفته و پیشرفتهای زیادی داشتیم، ولی وقتی به عرصه رقابت با رقبای سیاسی خود میرسند با بهکار بردن عبارت »وضعیت موجود« بهگونهای سخن میگویند که گوئی در ویرانهای زندگی میکنیم و در دهههای گذشته هیچ کار مثبتی صورت نگرفته! از کسانی که عنوان »وضعیت موجود« را ابزار تبلیغاتی خود قرار دادهاند، باید سوال شود آیا این وضعیت مطلوب است و یا منظورشان این است که منفی است.
اگر مطلوب است، چرا آن را به چماق تبدیل میکنید و بر سر قبلیها میزنید؟ و اگر نامطلوب است، اولا چرا این همه سخن از پیشرفت میزنید و ثانیا چرا نقش خود را در پدید آمدن آن انکار میکنید و نمیپذیرید که از صدر تا ذیل همه در پدید آمدن این وضعیت سهم دارید؟
در پایان نگارنده مهدی حیدرپورمعتقداست: همانگونه که رییسجمهور در جلسه شورای عالی رفاه و تامین اجتماعی که در نخستین هفته اسفندماه تشکیل شد اعلام کرد»رفع فقر مطلق، از آن دست اقداماتی است که حتی نباید از امروز به فردا موکول شود امروز توان دولت در کنار نهادهای انقلابی و امدادی قرار گرفته و ظرفیت آن یکپارچه شده است از این فرصت باید به نحو احسن استفاده کرد و هرچه سریعتر برای رفع فقر مطلق و اصلاح ساختارهای به وجود آورنده فقر و بیعدالتی استفاده کرد« جناب آقای رئیسی! اینک که حکومت یک دست شده است، مجلس انقلاب و قوه قضائیه و تمام نهادهای حکومتی در کنار دولت قرار گرفتهاند، دیگر ادامه وضع موجود و افزایش روز افزون تورم و تعداد فقرا آن هم از جنس مطلق، قابل قبول نیست برای عملی شدن فرمایشات جنابعالی شرایط مهیا است، تا فرصت از دست نرفته، یا علی مدد! مطمئن باشید در این حرکت عدالتخواهانه، ملت مظلوم پشتیبان شماست.