هرساله و هرروز دختران و زنان سرزمینمان با مسائل مختلفی دست و پنجه نرم میکنند که اگر خارج از این مرزو بوم باشند از این دست مسائل کمتر دارند. از قانون جدید مبارزه با بدحجابی تا منع ورود به ورزشگاهها برای تماشای فوتبال به اختصار به این دو مساله میپردازیم. موضوع اول بحث جریمه بدحجابی که با اظهارنظرهای اخیر دبیر ستاد امربهمعروف و نهیازمنکر بهنظر میرسد برخورد با آنچه بدحجابی نامیده میشود وارد فاز جدیدی شود. فازی که علاوه بر تذکر لسانی، از این پس بدحجابی را تخلف میداند و حتی برای انواع پوششها، جرایمی را نیز تعریف کرده است. هاشمیگلپایگانی با بیان اینکه میراث فرهنگی حتی یک شورای ترویج حجاب تشکیل نداده است، گفت: ما در طرح جدید حجاب، جرم کشف حجاب را به تخلف تخفیف دادهایم، اما کارآمد و اثرگذار است و قابلیت اجرا دارد.
وی در همین زمینه گفته است: متخلفان بهجای پروندهسازی و مجازاتهایی که در قانون آمده است، جریمه نقدی میشوند. گرچه وی صحبتی در مورد میزان و مقدار جرایم در نظر گرفته شده نکرده است، اما در فضای مجازی اخباری در مورد میزان این جرایم منتشر شده است. براساس این مطالب، گفته میشود که جریمه افتادن شال و روسری 300 هزارتومان، کوتاه بودن مانتو 150 هزارتومان، پوشیدن مانتو جلوباز 100 هزارتومان، نداشتن مانتو 500 هزارتومان و آرایش غلیظ 85 هزارتومان خواهد بود.
این درحالی است که بسیاری از حقوقدانها معتقدند که از آنجایی که تعریف مشخصی از بدحجابی نداریم نمیتوانیم آن را جرم یا تخلف بدانیم. هنوز ما درمورد تعریف فرد بدحجاب ابهام داریم. این را باید تعریف کنند. در مرحله بعد، اگر فرد بدحجاب مجرم نیست و متخلف است، باید میزان جریمه را نسبت به حدود شدت تخلفی که مرتکب شده تعیین کرد.
گذشته از این مساله دیگری که هنوز حل نشده موضوع ورود به ورزشگاهها و دیدن فوتبال برای بانوان است. هفته دوم رقابتهای لیگبرتر ایران در شرایطی برگزار شد که هیچ خبری از حضور زنان در ورزشگاههای مختلف نبود.
در دیدارهای این هفته، بهغیر از یکی، دو بازی از جمله جدال تیمهای ملوان و استقلال، سایر بازیهای لیگ، طبق مصوبه پیشین، یعنی چیزی حدود 30 درصد گنجایش ورزشگاه (و حتی بیشتر)، تماشاگر داشتند، ولی مطابق با انتظار، سهم زنان از این حضور، صفر مطلق بود. درواقع غیبت زنان در ورزشگاههای فوتبال از آن دست اتفاقات عجیبی است که نمیشود برایش بهانهای درست جور کرد.
مسوولان ورزشی و دولتی، چندصباحی است واژه »مهیانبودن زیرساخت« را پیدا کرده و مدام در مواجهه با این پرسش که چرا زنان به ورزشگاههای فوتبال نمیروند، روی همین عبارت تاکید میکنند. حمید سجادی، وزیر ورزش هم از این قضییه مستثنا نیست.
او علاوه بر مشکل زیرساخت به تفاوت عمده بین فوتبال و سایر رشتههای ورزشی هم اشاره میکند که بهقدر کافی مبهم است. »ما اصلا بهدنبال تفکیک بحث فوتبال از سایر رشتهها و بهقول قدیمیها بهدنبال طنابکشیدن بین دریای مازندران و گیلان نیستیم.
درحالحاضر در بیشتر رشتههای ورزشی خانوادهها قصد حضور دارند و برای انجام این کار نیازمند یکسری هماهنگیها هستیم. این هماهنگی گاهی سهلتر و قابلوصولتر است و گاهی مثل فوتبال سازوکار، جمعیت و محل برگزاری آن رویداد متفاوت است. وقتی 500، هزار یا حتی سههزار خانم قصد حضور در یک رویداد فوتبالی را دارند، باید دستورالعملها را بیشتر رعایت کنیم، هماهنگیها بیشتر باشد و آنچه به آن محیط انتظام میدهد، باید دیده شود.
در برخی از رشتهها خیلی راحت وارد سالن میشوند و مسابقه را نگاه میکنند اما سازوکار فوتبال متفاوت است«. بهنظر میرسد آنچه باعث تفاوت بین فوتبال و سایر رشتههای ورزشی شده (هرچند ورود زنان برای تماشای سایر رشتههای ورزشی هم بهسادگی بهدست نیامده است) نگاه دولتمردان و البته تعدادی از روحانیون است.
اما آنچه بهنظر باید موردتوجه قرار بگیرد نیازهای خاص دختران برای حضور در جامعه شهری است، حضور در جامعه جدا از سیر و سیاحت ویترینها یا گذر در پارکها و پاساژها نیازمند نوعی برنامهریزی برای چالشهای موثر و آموزنده برای حضور آنان است؛ آنان تجربه اجتماعی را در شهر میآموزند بهکارگیری روشهای متناسب برای ایجاد مکان و فضای لازم با مشارکت آنان قادر است تصویری متفاوت از حیات دختران در شهر را به تصویر بکشد. تصویرسازی شهری از دختران قهرمان ورزشی، تحصیلی، نوآور، اندیشمند بستری برای الگوسازی متفاوت از دختران ایران است.
تجارب کشورهایی مثل کشورهای اسکاندیناوی شاید بتواند بستری برای تعامل واقعی دختران و شهر باشد اما پیش از هر چیز باید باور کنیم که دختران شهر را جدا از خود نمیدانند؛ شهر نیز باید آنها را جدا از خود نداند. یادآور میشود امروزه شهرها نقش هویتسازی را برعهده دارند و به عبارتی شهرها هویتساز انسانها هستند و به هویت انسانها نزدیک شدهاند لذا بهنوعی شهرها بازتاب هویت انسانها است پس نسبت به تدارک لازم برای پذیرش و خوانایی شهر برای دختران کوشا باشیم.