اعتراضات اخیر در کشور تفاوتهای جدی و معناداری با ادوار پیشین دارد که مهمترین آن به حضور پررنگ قشر جوان و حتی نوجوان بازمیگردد. در این بین حضور پررنگ دانشگاه و دانشجویان هم جای تامل دارد. اگرچه بهدلیل خاصیت و ماهیت دانشگاه اساسا دانشجویان نمیتوانند نسبت به تحولات جاری در جامعه بیتفاوت عمل کنند، اما نقش جدی دانشجویان و قشر جوان میتواند بهنحوی تغییر ساختار اجتماعی اعتراضات را گوشزد کند. دلسوزان کشور و مردم از وضعیت بهوجود آمده برای کشور نگرانند.
در این وضعیت امنیت کشور، ثبات و رونق گرفتن مجدد امور موضوعی است که نباید از آن غفلت کرد. عبور از وضعیت فعلی شدنی است به شرط آنکه سران سه قوه و افرادی که دارای جایگاهی در بین مردم هستند، به شهروندان وعده داده که پیگیر مطالبات آنها باشند. البته قبل از ورود به این مرحله باید فضای جامعه را برای ابراز مطالبات آماده کرد تا نوعی گفتمان بین مردم، جامعه و مسوولین بهوجود آید.
نکته دیگر اینکه بسیاری از افراد جامعه نقدهای منصفانه به اداره کشور و برخی موضعگیریهای مسوولین دارند و حاضر به حضور در خیابانها نشدند و مسوولین باید صدای آنها را هم بشنوند و ضمن قول به شهروندان در جهت تحقق خواستههای مردم و احقاق حقوق آنان گام بردارند.
اقدامات کوچک میتواند از سوی شهروندان با استقبال روبهرو شود. برای نمونه کافی است در ارتباط با حجاب و گشت ارشاد قوانینی پدید آورند که جنبه هدایتی داشته باشد. چنین مواردی موجب میشود نوعی گفتمان بین مردم و دولتمردان بهوجود آید. اصل 27 قانون اساسی اعلام میدارد: »تشکیل اجتماعات و راهپیماییها، بدون حمل سلاح، به شرط آنکه مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است.« بهرغم اینکه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران صراحتا حق برگزاری تجمع و راهپیمایی را به رسمیت شناخته است اما تاکنون مجوزی برای اجرای این اصل قانون صادر نشده است.
البته بسیاری از اهل فن و حقوقدانان معتقدند همین که این اصل در قانون آمده است براساس آن تشکلها میتوانند تنها با اعلام خبر به وزارت کشور و نیروی انتظامی مبنی بر اینکه بنابر اصل 27 قانون اساسی در مکان و تاریخ مشخص تجمع میکنند؛ اقدام به برگزاری آن نمایند. حال اینکه برخی دیگر چنین نظری ندارند و برگزاری تجمعات و راهپیمایی را منطبق بر قانون اساسی به شرطی صحیح میدانند که قانون عادی در این زمینه مصوب شود.
درپایان نگارنده مهدی حیدرپور بر این نکته و مساله مهم اذعان دارد که: فساد و ناکارآمدی در کنار فضای بسته باعث شده است که قشر جوان امروز کشور، نه اعتبار و نه اعتنایی برای توسعه سیاسی، فعالیت مدنی و نظایر آن قائل نیست. زمانی که همه در داخل کشور به فساد، ناکارآمدی و فضای بسته اذعان و اعتراف دارند و در طول این سالها هم اتفاقی برای فعالیت در این زمینه روی نداده است، بخشی از جامعه جوان کشور امیدی برای اصلاح امور ندارد.
همین نکته سبب میشود بستر برای اعتراض، ولو اعتراض خشونتآمیز بهعنوان تنها راهحل و راهکار از نظر گروه معترض بروز کند چرا که توسعه سیاسی، فعالیت مدنی و نظایر آن تاکنون نتوانسته است به بهبود وضعیت اجتماعی ایران منجر شود.