سرمایهگذاری بهعنوان موتور محرکه رشد اقتصادی, لازمه نیل به توسعه اقتصادی و اجتماعی است. افزایش سرمایهگذاری منجر به افزایش تولید، ارزش افزوده، درآمد، رفاه، اشتغال و کاهش نرخ بیکاری و کاهش فقر میشود. مقوله سرمایه و سرمایهگذاری در فرایند توسعه اقتصادی از اهمیت ویژه و بنیادی برخوردار بوده، بر این اساس دولتها برای دستیابی به یک اقتصاد پیشرفته و پویا توجه لازم را به آن از طریق، وضع و اعمال قوانین و مقررات خاص، ایجاد بسترها و بهبود زیرساختهای لازم، استفاده بهینه از منابع، امکانات، ظرفیتها، توانمندیها و بهکارگیری مدیریت اصولی و علمی و منطقی معطوف میدارند تا بدینوسیله موجبات تحول و پیشرفت کشور و جوامع را فراهم آورند. مساله سرمایهگذاری مردم از مسائل بسیار جدی اقتصاد است که اگر بهدنبال حل مسائل در این حوزه باشیم بهصورت زنجیروار سایر مشکلات اقتصادی نیز حل خواهد شد.
دادهها و آمارها نشان میدهد که بنیه تولیدی و بنیه سرمایهگذاری ما دچار مشکل جدی شده است. پیچیدگی بازارها، بهویژه طیف گسترده ابزارهای سرمایهگذاری و عوامل متعدد موثر بر آنها، تصمیمگیری درخصوص انتخاب نوع دارایی را برای سرمایهگذاران دشوار میکند؛ بهطوری که سرمایهگذاران همواره در تصمیمگیریهای خود با مساله بهینهسازی مجموعه دارایی روبهرو هستند.
در این بین آنچه افکارعمومی را به خود مشغول کرده بحث سرمایهگذاری در حوزههای فناوری اطلاعات و بازارهای دیجیتال است که در این خصوص و در گذشته رسانهها به شکل امروزی فعالیت نمیکردند، دارای محدودیت بودند و افراد شانس کمی برای حضور در رسانه و ابراز نظرات و تحلیلهای خود داشتند.
بههمین دلیل تریبون رسانهها بیشتر در اختیار سازمانها و نهادهای بزرگ بود و جهتدهی به افکارعمومی و پولهای خرد بیشتر براساس سلایق، استراتژی و تحلیلهای این نهادها شکل میگرفت. امروزه اوضاع اینگونه نیست و هر فردی با داشتن یک رسانه شخصی در سوشال مدیا این امکان را دارد که نظرات و تحلیلهای خود را به مردم ارائه بدهد و بسته به اقبال فرد، مردم میتوانند از تحلیلها و نظرات او پیروی کنند.
در کشورهای بزرگتر و پیشرفتهتر نگاه مردم هم به افراد از طریق رسانههای شخصی است و هم به سازمانها و نهادهایی که سرویسهای مختلف ارائه میدهند و اینگونه نیست که مسیر سرمایهگذاری خود را صرفا به یک نهاد یا سازمان خاص بسپارند.
سرویسهای حال حاضر پیشرفته است و میتوان گفت تحلیلهای مختلف در قالب مجلات دیجیتال ارائه میشود و مردم میتوانند بر این اساس اوضاع را بسنجند. همچنین در همه کشورها بلاگرها حضور دارند و نظرات خود را بیان میکنند. اما اوضاع بهشکلی که در کشور ما اتفاق افتاده، نیست و تصمیمگیریهای مردم بیشتر متکی به نهادهای مالی بزرگ و تاثیرگذار است. در کشورهای بزرگ افراد ثروتمندی وجود دارند که خودشان تاحدودی مرجع هستند و مردم پشت دست خیلی از این افراد مشهور هم بازی میکنند و سرمایههای خود را جاهایی میبرند که این افراد در آن حضور دارند.
در کشورهای توسعهیافتهتر فعالیتهای مشاورهای شرکتها بهصورت سرویسهای متفاوت و متنوع از صندوقهای سرمایهگذاری و مجلات تحلیلی مالی، بولتنهای دورهای و فصلی ارائه میشود و مردم بر این اساس از این اطلاعات، مشاورهها و سرویسها و خدمات استفاده میکنند و بلاگرها نیز آزادی کامل دارند که نظر خود را بیان کنند. درصورتیکه جرم یا خطایی ازسوی این افراد رخ بدهد قاعدتا باتوجه به قوانین هرکشوری قابل پیگرد قانونی است. باتوجه به فضایی که در آن قرار داریم که هنوز فرهنگسازی برای آن شکل نگرفته، زمان نیاز است تا مردم متوجه ترفندها و شیوههای کلاهبرداری و فریب بشوند.
نمیتوان پروتکلی برای این فضا ایجاد کرد؛ چراکه هرکسی که دنبال فریب مردم باشد، هرروز شیوههای خود را بهروزرسانی میکند. باید بیشتر مردم را بهسمت فرهنگسازی و پیگیری اطلاعات درست سوق داد تا متوجه مضرات سرمایهگذاریهای اغواکننده و فریبنده بشوند. بازارها دائما درحال تغییر و بهروزرسانی هستند، از این جهت که ابزارها و افراد تغییر میکنند. اگر افراد خود را با این شرایط تطبیق ندهند از بازارها جا میمانند و متضرر خواهند شد.«