مارها موجوداتی مرموز هستند و با وجود آنکه اغلب مردم از آنها وحشت دارند از پر طرفدارترین جاندارانی می باشند که می خواهیم راجع به آنها اطلاعات کسب کنیم.
تا کنون حدود 3000 گونه از این موجودات شناسایی شده اند که در این میان فقط حدود 400 گونه آنها سمی میباشند و از میان آنها فقط 50 گونه خطرناک بوده و میتوانند برای انسان مشکل ساز باشند.
در ضمن باید بدانیم که مارهایی که سمی هم نیستند ممکن است شما را گاز بگیرند که در اینصورت جای هیچ نگرانی نیست.
یکی از سؤالاتی که با بررسی عکسهای قدیمی ما برای ما آشکار میشود این است که «تقریبا همه» در عکسها، حالتی جدی و عبوس دارند و لبخند، عنصری کمیاب در همه این عکسهاست.
چرا چنین است، آیا در آن زمانه مد بوده که جلوی دوربین لبخند نزنند؟!
همین موضوع باعث شده است که یک فتوژورنالیست، موضوع نبود لبخند در پرترههای قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم را بررسی کند و به نتایجی برسد:
قیمت هرکس به اندازه افق دید اوست .. همه میخواهند بشریت را عوض کنند ، دریغا که هیچ کس در این اندیشه نیست که خود را عوض کند
شگفتا وقتی که بود نمی دیدم وقتی می خواند نمی شنیدم وقتی دیدم که نبود
وقتی شنیدم که نخواند چه غم انگیز است وقتی که چشمه ای سرد و زلال در
برابرت می جوشد و می خواند و می نالد تشنه آتش باشی و نه آب و چشمه که
خشکید چشمه که از آن آتش که تو تشنه ی آن بودی بخار شد و به هوا رفت و
آتش کویر را تاخت و در خود گداخت و از زمین آتش رویید و از آسمان آتش
بارید تو تشنه آب گردی و نه تشنه آتش و بعد از عمری گداختن از غم
نبودن کسی که تا بود از غم نبودن تو می گداخت
" دکتر علی شریعتی ".
در میان این درندگان،سگ چنان آفریده شده که به صاحبش مهر بورزد وازاو دفاع و حمایت ونگهداری نماید.
در شب تاریک بر دیوارها و بامها بالا رود تا خانه و صاحب خود را از شر دزدان نگهداری کند.
مهر و دوستی سگ و علاقه اش به صاحب خود،گاه به درجه ای می رسد که برای حفاظت از جان و مال و حیوانات صاحبش جانش را در خطر مرگ می افکند.
سگ چنان با صاحبش انس و الفت دارد که همراه او در برابر گرسنگی و تشنگی شکیبایی می ورزد.
راستی چرا در آفرینش سگ این مهر ورزی و مهربانی نهاده شده است؟
آیا جز برای آن است که سگ نگهبان آدمی باشد؟
برای آن نیش های برنده،چنگال های درنده،صدایی هول انگیز و وحشت آورده پدید آمده تا دزدی که در قلمرو حفاظتی آن سگ طمع کرده فرار را بر قرار ترجیح دهد و سگ از آن منطقه بخوبی حراست نماید.
برای گربهها زندگی در نزدیکی انسان (و دیگر موجوداتی که با انسان زندگی میکنند) کاملاً به صورت یک همزیستی درآمده و این نتیجه هزاران سال تکامل تدریجی این حیوان است. با این حال اجتماع پذیری گربه به ندرت به نژادهای وحشی این حیوان منتقل شدهاست.
با تمام همزیستی بین گربهها و انسان، رفتار گربهها مشخصاً نشاندهنده این است که این حیوان بین انسان و دیگر گربهها تفاوت قائل است (بدین معنا که این حیوان میداند که انسان یک گربه نیست یا بالعکس گربه انسان نیست).
این تفاوت قائل شدن به خوبی در رفتار و نحوه ارتباط گربهها مشخص است چراکه رفتار و ارتباطات گربه با انسان با رفتار و ارتباطات گربه با دیگر گربهها کاملاً متفاوت است. اما در زندگی یک گربه انسان چه نقشی ایفا میکند؟ برخی به این نکته اشاره میکنند که از نظر روانی انسان نگهدارنده گربه به طوری نقش مادر را برای او ایفا میکند.
رفتار گربه میتوانند کاملاً محبتآمیز باشد مخصوصا زمانی که گربه از بچگی با فردی بزرگ شده باشد وهمیشه با او رفتار خوبی شده باشد.
برخی گونهها
مانند بنگال، آسیکت و مانکس به طور غریزی بسیار اجتماعی هستند. نکتهای که
قطعاً در گربهها به وجود میاید این استکه گربهها هر کاری را فقط به یک
دلیل انجام میدهند گاهی دلیل این رفتارها چیزی است که انسانها قادر به
دیدن، شنیدن یا بوییدن انها نیستند.
گذشته از اجتماع پذیری کلی گربهها، گربههایی هم هستند که به سختی میتوان آنها را اجتماعی دانست. با این حال با آموزشهای مناسب و تقویت رفتارهای اجتماعی مثبت حیوان میتوان در طول زمان، رفتارهای اجتماعی حیوان را افزایش داد.