از مشکلات کشور ما این است: برخی مسائل یا مصائبی که کارشناسان منتقد از مدتها پیش یادآور میشوند و در مقالات، گفتوگوها و دلنوشتهها، دردمندانه بیان میکنند، حکمرانان غالبا آن را سیاسی و جناحی تلقی کرده و چندان توجهی نمیکنند. افسوس اینکه پس از زمانی با هزینههای زیادی در پی حل آن مسائل اقدام میکنند. نمونهها زیاد است، از مسائل اقتصادی، تورم، نرخ ارز، نقدینگی و محیطزیست تا مسائل سیاست خارجی مواضع تند که در برخی جاها گرفته میشود و... اخیرا نظام جمهوری اسلامی با دو بحران بزرگ مواجه شد که مدتها پیش کارشناسان دلسوزانه آن را پیشبینی کرده و راههای علمی گوناگون ارائه داده بودند که اگر توجه میشد، میتوانست این روزگار چنین نباشد؛ یکی "بحران کمآبی در کشور و دیگری فراگیرشدن ویروس کرونا" که تلفات زیانباری درکشور به بار آورد. حرف حساب این است که آنچه به انسان و زندگی او رونق میبخشد، رفاه و آسایش اوست که میتواند در زندگانی پلههای ترقی و خوشبختی را طی کند و به مقام واقعی انسانیت در زندگی و جامعه انسانی دست یابد.
بشر در جامعه نیازمند رفاه مطلوب است تا مانند یک انسان شایسته، زندگی کرده و از منابع طبیعی خدادادی که حق او در این جهان است، بهرهمند گردد، اما متاسفانه میبینیم که در جوامع محروم دنیا و مخصوصا در کشورمان ایران برخی مناطق محروم کشور مانند خوزستان و سیستان و بلوچستان از آسایش و سلامتی نسبتا مطلوب زندگی هم برخوردار نیستند و گرفتار فقر و بیآبی و خشکسالی هستند. بهراستی چرا باید اینگونه مناطق که با وضعیت بسیار بد معیشتی روزگار را سپری میکنند، همواره دچار بحران شدید فقر و بیکاری و بیآبی باشند؟! لذا این مساله یعنی بحران بیآبی و بیکاری در استان خوزستان و سیستان و بلوچستان، شرایط ناگوار و بسیار ناهمواری را برای جامعه و کشور ایجاد خواهد کرد که به نفع جامعه نخواهد بود، زیرا این موضوع باعث میشود که بر اثر بیآبی، فقر و بیکاری در جامعه بیداد کند و اقتصاد کشور که نیمی از درآمد نفتی و کشاورزی و اقتصادی خود را از آن مناطق به دست میآورد دچار معضل و اختلال شده و درنهایت جامعه بهسوی یک آنارشی پیش رود.
باید باور کنیم که در حالت عادی وضع اقتصاد کشور خوب نیست و حال نرمالی ندارد و با این وضعیت، مناطق محروم کشور نسبت به مرکزیت شهرهای دیگر ایران از شرایط بد و بدتری برخوردار هستند و مردم آن سامان حالشان خوب نیست و از مسوولان محترم میخواهند که آنها را هم دریابند و از یاد نبرند و در توفان گرفتاریهای سیاسی و مملکتی خویش به باد فراموشی نسپارند. چرا که این مردم نجیب و رنجکشیده در این استانهای محروم و بسیار ضعیف از لحاظ اقتصادی (ولی ثروتمند و بیبهره) سالهاست که با مصیبت فقر و بیآبی دست و پنجه نرم کرده و فریاد سر میدهند، اما گوش شنوایی بدهکار نیست.
در این بین خوزستان بیش از استانهای دیگر از ناکارآمدی و فقر مدیریتی رنج میبرد، جمعیتی با قومیتهای مختلف از فارس و عرب و لر و ترک باعث شده است که یکپارچگی مدیریت آنچنان که باید به وجود نیاید و از مرکز هم هیچگاه اندیشهای کامل و کارشناسانه و بومیگرا و دراز مدت و مستمر اعمال نشده است تا با محرومیتها مبارزهای اساسی صورت گیرد و ظرفیتهای عظیم انسانی و مادی استان شکوفا شوند. آنجا اگر آباد شود نه تنها قطب کشاورزی و صنعتی کشور خواهد شد که زمینههای گسترده برای رونق خیرهکننده گردشگری دارد. حالا و پس از آن همه رنج و زخم، کاروان تانکرهای آب به راه افتادهاند تا روستاها را سیراب سازند، خوزستان عزیز شده است و مسوولان در تکریم و امداد رسانیاش داد سخن میدهند ولی برای یکبار هم که شده کسی نمیگوید که چرا علاج واقعه را قبل از وقوع نمیکنند؟
درپایان نگارنده مهدی حیدرپور به دو نکته قابل تامل اشاره دارد:
اول اینکه: مردمی محروم و نجیب و سلحشور که روزی جانانه جلو ماشین جنگی صدام ایستادند حالا با بشکهای آب در انتظار تانکرهای اهدایی! با تشنگی خو گرفتهاند. گاومیشهای شیرده روستا چشم به بیابانهای سوزان دوختهاند، صفای مردم بالا رود را چه کسی دزدیده است که حالا حتی از آب گل هم خبری نیست؟ آب سرشاخههای دز و کارون و کرخه قبل از هر استان دیگر و قبل از هر کارخانه و صنعتی متعلق به مردم شوش و حمیدیه و هفتتپه و اهواز و ملاشیه و ویس و ملاثانی و کوت عبدالله و بستان و هویزه و سوسنگرد و شادگان و... است. جواب این مردم خونگرم و صمیمی و صبور که نجیبانه فقط طالب آبند خشونت و برخورد امنیتی نیست. آنها و صبرشان را باید گرامی داشت.
نکته دوم اینکه: آیا در شان ملت ایران است که برای حفظ جان خود و تزریق واکسن راهی ارمنستان، دوبی یا کشورهای دیگر شوند و خفتوار پشت مرزها بخوابند؟ دردمندانه باید گفت که مسوولان ما با هر پدیدهای نخست نگاه سیاسی و جناحی دارند و بعدا اختلافات سیاسی جناحی بر سر آن پدیده خراب میکنند و عدهای سود خود را میبرند. اگر بهجای نگاه سیاسی، نگاه علمی و کارشناسی صورت میگرفت، کمتر شاهد آفات و تلفات در زمینه بحران آب و کرونا میبودیم. آخرکلام اینکه رییس سازمان تبلیغات اظهار داشت هیاتها را به هر قیمت برپا میکنیم و در برابر مخالفان میایستیم (نقل به مضمون). خدا عاقبت این مردم را ختم بهخیر کند که عزاداری بر حفظ جان مردم، غلبه دارد.
تا سه روز تعطیلی میشه مسئولان تیزبین که همیشه این روزها رو تحت نظر دارن ممنوعیت تردد جریمه محدودیت و انواع و اقسام احکام رو صادر میکنن اما فقر، معیشت، تورم و گرانی براشون قابل رویت نیست!