نخستین جرقهی مذاکرات در زمانی رخ داد که آقای روحانی در حاشیه نشست عمومی سازمان ملل با برخی از سران کشورهای جهان دربارهی پرونده هستهای ایران گفتوگو کرد و شرایط را برای آینده مهیا کرد. پس از آن گفتوگوی تلفنی اوباما و حسن روحانی صورت گرفت که در نوع خود اقدام مهمی درباره سیاستهای جدید ایران در عرصه بینالمللی بهشمار میرفت. سپس ایران و قدرتهای جهانی در ژنو به توافق اولیه دست پیدا کردند و باب جدیدی در مذاکرات هستهای ایران باز شد.
مذاکرات همچنان ادامه پیدا کرد تا در لوزان سوئیس دو طرف روی آناتومی و اسکلت توافق نهایی اجماع کردند و شاکلهی اصلی توافق نهایی شکل گرفت. درتکمیل مقدمه عنوان شده بایستی به این نکته اشاره نمودکه، به محض اعلام توافق هستهای تحت عنوان جمعبندی مذاکرات در 14ژوئیه 2015، طرفهای غربی و بهویژه آمریکایی به انحای مختلف رسمی و غیررسمی تمایل خود را مبنی بر تسری آثار مذاکرات و توافق اخیر در موضوع هستهای با ایران به سایر حوزهها به ویژه پروندههای منطقهای نشان دادند.
طی روزهای اخیر دولتمردان آمریکایی درباره آثار توافق هستهای بر جنبههای منطقهای آن بیشتر تاکید کرده و این کلیدواژه را به کار گرفتهاند که توافق هستهای موجب خاورمیانهای امن در آینده خواهد شد در واقع این اظهارنظرهای مسئولان آمریکایی ناظر بر انتظارات، کارکردها و مطلوبیتهایی است که برای توافق هستهای از سوی آنها در حال تولید است.