آمریکا هم آمریکای قدیم
مقدمهایبرجنگجهانیسوم
دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا، که به خیال خود، قصد داشت با اقدامی غافلگیرکننده و به اصطلاح جسورانه، کل معادلات سوریه را به نفع جبهه تروریسم تغییر دهد و خودش را برخلاف »باراک اوباما«، مرد عمل نشان دهد، بامداد جمعه 18فرودین فرمان حمله موشکی به یک پایگاه هوایی ارتش سوریه را صادر کرد. در پی صدور این فرمان، که در ظاهر به بهانه حادثه شیمیایی »ادلب« صورت گرفت، 59 فروند موشک از نوع »تاماهاک« از دو ناوشکن آمریکایی »یو.اس.اسپورتر« و »یو.اس.اس.اس« مستقر در دریای مدیترانه به سمت پایگاه »الشعیرات« در استان »حمص« شلیک شد که به گفته وزارت دفاع روسیه، تنها 23 موشک به هدف اصابت کردند و روستاهای اطراف پایگاه نیز از این حمله موشکی، بینصیب نماندند. طبق برخی گزارشات، از مجموع 50 فروند هواپیمای موجود در پایگاه، 9 فروند هواپیما از بین رفت و شمار تلفات این حمله نیز 10 تن از جمله یک افسر ارتش اعلام شد. منابع سوری حتی میگویند پیش از وقوع این حمله هواپیماهای خود را از پایگاه خارج کرده بودند.
در تکمیل مقدمه عنوانشده بایستی به این نکته اشاره نمود که: حمله موشکی اخیر به پایگاه هوایی الشعیرات حمص سوریه از سوی ایالات متحده آمریکا نقض آشکار قوانین بینالمللی است، بهاعتبار اینکه بعد از شکست گروههای تروریستی در سوریه و عراق اکنون آمریکا درتلاش است تا با ورود مستقیم به بحران سوریه وضعیت میدانی را به نفع گروهکهای تروریستی تغییردهد.
ترامپ یک پدیده است؛ پدیدهای که در روزهای رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا نیز چهره و ادبیاتی متفاوت از خود بروز داد و البته کمتر کسی باور داشت این موفقیت نصیب وی شود، اما اگر از زاویهای دیگر نگاه کنیم، او روی جریانی از نارضایتیهای عمومی سوار شد و توانست اگرچه مبهم، پاسخهایی به مطالبات عمومی بدهد. بههمیندلیل با وجود افشاگریهایی که علیه وی شد، بهتدریج در نظرسنجیها بالا آمد.
در تکمیل مقدمه عنوانشده بایستی به این نکته اشاره نمود که: شهروندان آمریکا، مردم خوبی هستند. بهخاطر پیشینه کوتاه تاریخشان هنوز بسیاری از باورهایشان از هم نپاشیده و اصولی که جامعهشان بر آن بنا شده، برای این مردم هنوز محترم است و همین خوببودن، آنها را گاه به مرز سادگی میرساند و به همین دلیل نگرانی اصلی آنها بعد از انتخاب آقای ترامپ، همان چیزی بود که بهسادگی و در ظاهر به چشم میآمد تاجرپیشگی آقای ترامپ و تنها ترسشان استفاده از امکانات کاخ سفید و ریاستجمهوری برای انباشت هرچه بیشتر ثروت از سوی رئیسجمهورشان بود.
روابط ایران و آمریکا از اواسط قرن نوزدهم میلادی آغاز شد. این روابط از سال 1944 تا انقلاب ایران در بهمنماه سال 1357 برقرار بود. پس از پیروی انقلاب ایران، دو کشور در چند مورد محدود روابط سیاسی و نظامی محرمانهای با یکدیگر برقرار نموده بودند (ماجرای مکفارلین، کمک به یورش نظامیان آمریکایی از شمال افغانستان به مواضع طالبان توسط نیروهای سپاه و...) ولی در عین حال مناسبات رسمی با یکدیگر نداشتند تا 7خرداد 1387 که شروع 3 دور مذاکرات فرستادگان ایران و آمریکا در بغداد بر سر برقراری صلح در عراق بود که بهدلیل اختلاف نظرهای شدید دوطرف، ناکام باقیماند. از آن زمان در خلال چند دور سفرهای محمود احمدینژاد، رئیسجمهور دولت نهم و دهم ایران به سازمان ملل متحد، وی پیشنهادهایی برای مذاکره مستقیم با دولت آمریکا مطرح نموده بود که با مخالفتهایی از جانب مقامات حکومت ایران و نیز سکوت دولتمردان آمریکایی همراه بود.
انتخاب دونالد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، شوک عجیبی در عرصه سیاست در جهان معاصر بود. از آنجا که این کشور از نظر و منظرهای گوناگون در عرصه سیاست بینالمللی از تاثیرگذارترینهاست، انتخاباتش نیز مورد توجه جهانیان واقع شده است.ظهور ترامپ نه تنها ظهور پدیدهای نو در عرصه سیاست داخلی آمریکا، که ظهور جهانی جدید در عرصه بینالمللی خواهد بود.
درتکمیل مقدمه عنوان شده بایستی اذعان نمودانتخابات ریاستجمهوری آمریکا به پایان رسید. پیروز واقعی این انتخابات دونالد ترامپ و بازنده واقعی آن هیلاری کلینتون نبود. برنده این انتخابات تودههای خشمگین بودند و بازنده آن نخبگان ناآگاه. انتخابات سال ٢٠١٦، جدال مرسوم حزبی برای تصاحب کرسی ریاستجمهوری آمریکا نبود که اگر چنین بود، اینگونه طرفین دعوا، یکدیگر را لجنمال نمیکردند، بلکه نبردی برای «بودن آمریکا» و «شدن آمریکا» بود.