سردبیرآزاداندیش

تروریسم پدیده جدیدی نیست. تاریخ مشحون از اقدامات تروریستی است؛ اقداماتی که حیات انسان‌ها‌ی بی‌گناهِ بی‌شماری را سلب نموده، بسیاری از افراد بشر را از حقوق و آزادی‌های اساسی محروم ساخته، روابط دوستانه فی ما بین دولت‌ها را در معرض خطر قرار داده و تمامیت ارضی و امنیت دولت‌ها را به مخاطره افکنده است.

در عصر جدید، تروریسم از تهدیدی ملی به یک تهدید بین‌المللی مبدل گشته و هراس آن وجود دارد که با گسترش آن صلح و امنیت بین‌المللی به مخاطره افتد. در عصر جهانی‌شدن و تکنولوژی پیشرفته، دیگر تروریسم در مرزهای ملی یا منطقه‌ای محصور نمی‌ماند. تروریست‌ها همگام با روند جهانی‌شدن پیشرفت کرده‌اند اما هرگز در قید و بندهای بین‌المللی ناشی از آن گرفتار نشده‌اند. از آن‌جا که تروریست‌ها به بازیگرانی بین‌المللی تبدیل شده‌اند، می‌توانند تقریبا هر جا که بخواهند اقدامات تروریستی خود را ساماندهی کرده، به اجرا گذارند، از این‌رو هیچ منطقه، دولت یا ملتی از اقدامات آن مصون نمی‌ماند.

در این خصوص سئوالی ذهن هر خواننده‌ای را به خود مشغول خواهد کرد که: مناقشه اصلی در زمینه سیاست‌های ضدتروریستی، بر سر این مسئله است که این سیاست‌ها، حقوق بشر را نقض می‌کند یا خیر. چرا که »هیچ اتهامی علیه یک دولت، جدی‌تر از اتهام نقض حقوق بشر نیست. مسئله این است که چگونه می‌توان میان امنیت و حقوق شهروندان و مخاطبان موازنه برقرار کرد و رعایت اخلاقیات ولو به ضرر ما در گرو چیست و تا کجا می‌تواند ادامه داشته باشد.

هرچند در صدد آن نیستم که عمیقا بدین پرسش‌ها پاسخ دهم و تنها در جهت هدایت پژوهش‌های آتی آنان را مطرح می‌نمایم، باید گفت: در فضای مابین تروریست‌ها و دولت‌ها، این مخاطبان هستند که از سوی هر دو طرف آسیب می‌بینند و هر دو طرف از ایدئولوژی قربانی‌سازی بهره می‌برد تا پیروز گردد. اکنون که حقوق شهروندی و بخش خصوصی زندگی انسانی به خطر افتاده است، امنیتی‌سازی بیش از پیش حاصل شکست سیاسی است و تروریست‌ها بی‌توجه به کرامت انسانی با اقدامات تروریستی شان آب در آسیاب امنیتی شدن می‌ریزند و اساس انسانی را با خطر مواجه می‌کنند.

اکنون که می‌خواهیم رفتار خود را براساس احترام به ارزش زندگی خود و دیگران در نظر بگیریم، در مواجهه با تروریست‌ها و اقداماتشان، چگونه باید میان امنیت خودمان و ارزش زندگی خودمان یکی را انتخاب کنیم؟ آیا اکنون آنقدر وحشت زده‌ایم که تهدیدهای دیگر همچون ایدز، مواد مخدر و... را نمی‌بینیم و حاضریم کرامت انسانی‌مان را قربانی امنیت‌مان کنیم؟ به هرحال اگرچه به نظر می‌رسد که تروریست‌ها دارای مفاهیمی همچون بازیگران نوین و سیاست‌گذاری هستند، اما می‌توان در سیاست بین‌الملل آنها را مزدوران نوین عرصه جنگ و سیاست نیز تلقی نمود. اغلب کشورهای خاورمیانه، از بحران مشروعیت رنج می‌برند، و به لحاظ سیستم‌های امنیتی و دفاعی به شدت طفیلی کشورهای غربی می‌باشند. تروریسم بحرانی عمیق‌تر از آنی است که به نظر می‌رسد.

بدون تردید، هرگونه ائتلاف با تروریست‌ها چه به صورت مستقیم و چه به صورت غیرمستقیم، حاوی پیام‌های عمیقی است. این اتحادها و ائتلاف‌های پنهانی، بدون هیچ تردیدی نقض حقوق بشر است. به نظر می‌رسد هم فیلسوفان و هم دانشمندان علم سیاست و روابط بین‌الملل و نیز تصمیم‌گیران و تصمیم‌سازان می‌بایست اندیشه‌ای جدی و جدیدی را پی‌ریزی نمایند. به نظر می‌رسد، کاستی‌های عمیقی در این رابطه وجود دارد و نجات یک انسان، هرچه زودتر، نجات بشریت است.

در پایان و به نظر نگارنده"مهدی حیدرپور"تبعیض و نابرابری، تحقیر ملت¬ها، بی‌توجهی به فرهنگ، تمدن و دین ملت ها ، نادیده گرفتن حق ملت¬ها در تعیین سرنوشت آنها و بالاخره اشغال و سلطه می¬تواند بر شدت کینه و نفرت بیفزاید و زمینه ترور را بیشتر فراهم کند.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی