سردبیرآزاداندیش

روز به روز تنور اعلام نامزدی انتخابات 96 داغ و داغ‌تر می‌شود و جناح‌های پرطرفدار اصلاح‌طلب و اصولگرا، اسم نامزدهای واقعی خود را در رسانه‌های مختلف معرفی می‌کنند و یا نقل قول‌های مختلفی در این خصوص منتشر می‌دهند تا مردم را به آگاهی برسانند که قراراست چه افرادی را به‌عنوان کاندیدای ریاست جمهوری 96 معرفی نمایند. درقدم اول به جناح اصولگرا می‌پردازیم دراین جناح حرف و حدیث‌های فراوانی حول محور اسامی چون بقائی و مشایی در رسانه‌های مختلف به گوش می‌رسد.

در این خصوص بایستی به اخبار اخیر اشاره نمود: بعد از اعلام کاندیداتوری بقایی و حمایت‌های توئیتری عبدالرضا داوری از کاندیداتوری وی، اسفندیار رحیم‌مشایی هم نسبت به اعلام کاندیداتوری بقایی واکنش نشان داد.

کانال منتسب به اطرافیان احمدی‌نژاد نوشت: مهندس مشایی در پاسخ به اینکه برخی می‌گویند کاندیداتوری بقایی شوخی است، گفت: »شاید از نظر آنان شوخی باشد، همان‌طور که کاندیداتوری احمدی‌نژاد در 84 و رئیس دولت اصلاحات در 76 از نظر آقایان شوخی بود!« پس از اعلام کاندیداتوری بقایی، مصطفی تاجزاده درباره کاندیداتوری او اعلام کرده بود: »آخرین نظرسنجی‌ها در تهران بیانگر این است که بیش از 54 درصد مردم می‌خواهند در انتخابات شرکت کنند. جناح اصولگرا هیچ گزینه برجسته‌ای ندارد که مطرح کند، کاندیداتوری آقای بقایی نیز به شوخی شبیه‌تر است.« چند روز پس از اینکه حمیدرضا بقایی، معاون اجرایی دولت احمدی‌نژاد اعلام کاندیداتوری کرد، بیانیه دیگری صادر کرد و در آن به هجمه به اصلاح‌طلبان پرداخت و بی‌آنکه توجهی به پایگاه اجتماعی این جناح سیاسی داشته باشد، به آنها گفت که نمی‌توانند در پای صندوق‌های رای به پیروزی برسند، درصورتی که دو انتخابات گذشته، ناقض این‌حرف بقایی بوده است.

او در ادامه بیانیه خود، احتمال ردصلاحیت‌شدن خود را رد کرد و گفت چون»مرد جنگ« ‌است، کسی او را رد صلاحیت نمی‌کند. در این بین اما این روزهای اخیر، اصولگرایان روی دو نفر زیاد مانور می‌دهند و احتمال اجماع بر یکی از این دو را بیشتر می‌دانند؛ ابراهیم رئیسی و بذرپاش رئیسی تولیت آستان قدس رضوی آن‌طور که یکی از اعضای جبهه پایداری گفته بود، یکی از کسانی بود که این جبهه هم به او گوشه چشمی داشت. قاضی‌زاده، عضو پایداری، حتی اخیرا گفته بود جبهه پایداری روی او به توافق رسیده است. اما محمدجواد ابطحی، نماینده اصولگرای مجلس، دیروز به نامه‌نیوز گفت او تاکنون حضور در انتخابات را قبول نکرده است. حسینی، وزیر ارشاد احمدی‌نژاد هم در پاسخ به این پرسش که خود آیت‌اله رئیسی نیز مشخصا در این زمینه اظهارنظری داشته‌ یا خیر، گفته ‌است: به‌هرحال در محافل مدت‌هاست که مطالبه جدی برای ورود ایشان وجود دارد، ولی فعالیت‌های ایشان درحال‌حاضر بر آستان قدس متمرکز است و تا مدتی قبل که اطلاع دارم نپذیرفته بود، اما اصرار و علاقه‌مندی برای کاندیداتوری ایشان وجود دارد.

اما در جناج مخالف حمایت ویژه‌ای از دکتر روحانی می‌شود و در سایه‌ی این حمایت‌ها شریعتمداری زیر ذره بین اصلاح‌طلبان است. یک رسانه نزدیک به محمدرضا عارف این اتفاق را در یک گزارش خبری این‌گونه مورد بررسی قرار داده است: »شریعتمداری اگرچه بیشتر به عنوان چهره‌ای اقتصادی طی سالیان اخیر شناخته شده است اما سال‌ها پیش از وزارت بازرگانی، نه در حوزه اقتصاد که در کار امنیتی بود. شریعتمداری از جمله افرادی بود که در تاسیس وزارت اطلاعات در دهه 60 مشارکت داشت؛ حضوری که در ادامه فعالیت‌هایش در کمیته‌های انقلاب و اطلاعات نخست‌وزیری تعریف می‌شد. نتیجه فعالیت‌های محمد شریعتمداری گواه آن است که او می‌تواند با هر دولتی به دلیل روحیه خاص و شخصیت جامع‌الاطرافش کار کند و این احتمالا همان دلیلی است که اکثر دولت‌ها نیز سهمی برای او در دولتشان قائل شده‌اند. این موضوع را برخی فعالان عرصه سیاست هم باور دارند.

« دو فکتی که اگر از بعد کنایه به آن نگاه نشود شاید بر آن باشد که یادآوری دو نکته متفاوت را به اهل سیاست و رسانه درباره محمد شریعتمداری به عنوان هدف در نظر داشته باشد. خاصه آنکه یکی از چهره‌های نزدیک به محمدرضا عارف هم در یادداشتی این‌گونه نوشته است:»انتصاب شریعتمداری به عنوان ریاست ستاد آقای روحانی هم این تحلیل را تقویت کرده است که آقای رئیس‌جمهور در انتخابات آینده می‌خواهد سبد رای اصولگرایان را به سمت خود متمایل کند... آقای روحانی به‌خوبی می‌داند که پیروزی‌اش در انتخابات سال 92 با همراهی، حمایت و ایثار اصلاح‌طلبان میسر شد.

شاید برخی اطرافیان آقای روحانی که در برخی احزاب موسوم به حامی دولت هم عضویت دارند آن‌چنان باور به تاثیرگذاری اصلاح‌طلبان در رای آوری ایشان نداشته باشند و معتقدند همان حزبی که آقای روحانی پدر معنوی‌اش است باعث رای‌آوری‌اش شده است که این باور به اعتقاد نگارنده بیشتر به توهم شباهت دارد تا واقعیت.« اما مواضع دیگر اصلاح‌طلبان هم در این مورد جالب است. مرتضی حاجی به رسانه نزدیک به محمدرضا عارف گفته است: »آقای شریعتمداری چهره بینابینی دارند، طوری که هم اصولگرایان و هم اصلاح‌طلبان او را قبول دارند. کارنامه فعالیت او هم نشان می‌دهد که هم سابقه فعالیت با اصولگرایان و هم اصلاح‌طلبان را داشته است. از این جهت انتخاب او می‌تواند وزنه تعادل را بین اصولگرایان و اصلاح‌طلبان برقرار کند.

« حالا در تحولی دیگر در این مورد »محمود واعظی« عضو ارشد حزب اعتدال و توسعه، که خود یکی از اعضای ستاد »حسن روحانی« در یازدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری در سال 92 بود درباره ستاد انتخاباتی حسن روحانی گفته است: »بالاخره آقای روحانی هم باید ستادی داشته باشد. وقتی که گروه‌های مردمی و جریانات سیاسی می‌خواهند از ایشان حمایت کنند، بالاخره باید یک جایی باشد که اینها را با هم هماهنگ کند. این ستاد احتمالا به ریاست آقای شریعتمداری تشکیل خواهد شد. »محمد شریعتمداری«، با آغاز به کار ستاد انتخاباتی از سمت خود در دولت استعفا خواهد داد. گویا دوران جدیدی برای شریعتمداری آغاز شده و ماموریت‌های ویژه‌ای برای او در نظر گرفته شده است؛ آیا او می‌تواند کار ویژه حسن روحانی برای هم‌چسبی میان نیروهای سیاسی دو جناح برای باقی ماندن روحانی در پاستور را به سرانجام برساند؟

در این بین تحلیلگران مسائل سیاسی طرفدار دولت یازدهم معتقداند: اصولگرایان در حال حلاجی‌کردن شرایط موجود کشور هستند تا بدانند چه تصمیمی را اتخاذ کنند. آنها هردم خود را به آزمایش می‌گذارند تا بازخورد مردم را دریافت کنند، در حالی که خود و بزرگانشان می‌دانند افکار، عقاید و روش آنها دیگر در میان جامعه و مردم خریداری ندارد. نکته اینجاست که خود را با خواست مردم هماهنگ نمی‌کنند. آنها یک شان کاریزماتیک و پیشوایی برای خود قائل هستند. به لحاظ جامعه‌شناسی سیاسی سه دسته جامعه وجود دارد؛ اقتدار سنتی که بر مبنای ریش‌سفیدی و آداب و رسوم است، اقتدار مشروع و کاریزماتیک، که گفته می‌شود این افراد جایگاه باشکوه و کاریزماتیک دارند، اما این اقتدار در جوامع توسعه‌یافته جای خود را به اقتدار مشروع عقلانی داده است.

در ایران اقتدار مشروع سنتی و کاریزماتیک حاکم است، بنابراین این سیستم به راحتی با تغییر موافقت نمی‌کند و تاجایی که بتواند در مقابل نوآوری واکنش نشان می‌دهد. از این رو افرادی مانند بقایی، قالیباف و جلیلی خودشان نیز می‌دانند که خریداری ندارند اما از سویی به حضور در صحنه تحریک می‌شوند. اصولگرایی دیگر نمی‌تواند در جامعه قد علم کند چون احمدی‌نژاد با اصولگرایان کاری کرد که تا چند سال آنها از زیر سایه عملکرد او بیرون نخواهند آمد. احمدی‌نژاد چنان ضربه‌ای به اصولگرایان و گفتمان آنها زد که تا مدت‌ها آثار آن در جامعه مشاهده خواهد شد.

جامعه ایران تا مدت‌ها از اینکه او را انتخاب کرد، پشیمان بوده و خود را سرزنش خواهد کرد. نمونه آمریکایی احمدی‌نژاد، ترامپ است که با رسانه‌ها در جنگ است و یک لحظه او را آرام نمی‌گذارند. این مسئله قدرت رسانه‌ها و مطبوعات را می‌رساند.

در پایان و به نظر نگارنده"مهدی حیدرپور"(مهدی قزل): برای انتخابات ریاست‌جمهوری هر شخصی این امکان را دارد که نامزد شود و به‌طور یقین، هرکس وارد عرصه انتخابات شود، جامعه این حق را دارد که عملکرد و کارنامه این فرد را مورد بررسی و نقد قرار دهد. و قطعا مردم به شخصی رای می‌دهند که این افراد در زمانی که در مصدر کار قرار داشتند، به مردم خدمت کردند.

نظرات  (۱)

۱۶ اسفند ۹۵ ، ۱۹:۴۵ گلستان بلاگ

سلام. خداقوت.

باتشکر. این مطلب در گلستان بلاگ منتشر شد

http://golestanblog.ir/%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86%E2%80%8C-%D8%AA%D8%AD%D8%B1%DA%A9%D8%A7%D8%AA%E2%80%8C-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%AE%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%AA%DB%8C%E2%80%8C-%D8%A7%D8%B5%D9%88%D9%84%DA%AF/ 

موید باشید

یاعلی. التماس دعا

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی