سردبیرآزاداندیش

داستانی بنام وعده های انتخاباتی

کاندیداهای این دوره درصدد هستند که با وعده‌های به باورمن غیرممکن اما عوامفریبانه سمت‌وسوی مناظره‌ها را به‌گونه‌ای ترسیم کنند که عده‌ای را با وعده پای صندوق‌های رأی بکشانند. مسابقه سرعتی که بین کاندیداها در گرفته و وعده ایجاد مشاغل جدید را می‌دهند شنیدنی است. یکی از سالی یک میلیون شغل یاد می‌کند و دیگری پا را فراتر می‌گذارد و از 5/1 میلیون شغل در طول سال و ظرف چهارسال از 6 میلیون شغل جدیدی که به خانواده‌ها ارزانی خواهد داشت یاد می‌کند، بدون اینکه به ابزار این وعده توجه کند، با پرس‌و‌جویی در سایت‌های ایجاد کار و اشتغال و پرسش از کارآفرینان جملگی یک پاسخ داشتند: برای ایجاد هرفرصت شغلی به ده‌هزار دلار سرمایه نیاز است. شاید پرسش این باشد: مگر واحد پول کشور دلار است؟ جواب این است: ابزار و لوازم مورد نیاز ایجاد هر شغل باید با متر و معیاری بین‌المللی سنجیده شود. از طرفی نمی‌دانم معنای شغل در ذهن کاندیداها چیست. فرصت‌های شغلی در رده‌های مختلفی تعریف می‌شوند، مشاغل تجاری، کشاورزی، اقتصادی و خدماتی با یکدیگر فرق دارند.

کسی که مدعی می‌شود که سالانه 500/1هزار شغل ایجاد می‌کند، لابد مشاغل هدف را هم تعریف می‌کند که چه تعداد از این مشاغل در بخش کشاورزی است، چه تعداد در بخش خدمات و قس علیهذا. در دولت احمدی‌نژاد وقتی از شاغل و بیکار یاد می‌شود به کسی که در طول هفته تنها یک ساعت مشغول به کار می‌شد، او را شاغل می‌گفتند. حتی برای همین یک ساعت شغل هم در هفته باید تعریف درستی ارائه شود.

مساله مهم دیگری اینکه وقتی یک کاندیدا قول دهد که به همه بیکارها، ماهانه 250 هزارتومان پول پرداخت می‌کنم یا ضرب و تقسیم نمی‌داند و یا اینکه اصلا اطلاعی ندارد که بودجه چیست. باید توجه کرد که مملکت را نمی‌توان مانند شهرداری اداره کرد. مشکل بزرگ بسیاری از شهرداران شهرهای بزرگ این است که حساب ‌‌و کتاب و بودجه‌ریزی دقیق در آن وجود نداشته و به دلیل برخی اعمال نفوذهای سیاسی، شهرداری به‌طور منضبط و برنامه‌ریزی شده‌ای منابع خود را خرج نمی‌کند. البته اقداماتی انجام می‌شود، اما اینکه یک شبه پروژه‌های هنگفتی آغاز شود و این پروژه‌ها به شرکت‌های خاصی هم سپرده شود و هزینه‌اش آن این شود که کارها در پروژه‌های دیگری لنگ بماند، هنر مدیریت نیست.

اگر یک مدیر بتواند پشت میز خود، ضرب و تقسیم بودجه را انجام دهد و یا از کارشناسان کمک بگیرد بسیار بهتر از این است که مدیریت را پشت «موتور سیکلت» انجام دهد و این موضوع را به حساب مردم‌گرایی بگذارد اما در عمل قادر نباشد ضرب و تقسیم انجام دهد. یک کاندیدا به تنهایی قادر نیست چنین وعده‌هایی بدهد و مردم نیز عاقل‌تر از آن هستند که فریب چنین وعده‌هایی را بخورند و آنها را باور کنند.

نکته اینجاست که در این فضا، نقش مجلس بسیار مهم است. مجلسی‌ها باید در مورد این موضوعات اظهار نظر کنند. نماینده‌ها به طور انفرادی در مورد این وعده‌ها موضع بگیرند و کمیسیون بودجه نیز بررسی کند که اگر چنین افرادی رئیس‌جمهور شوند، چه بر سر کشور خواهند آورد و منابع را چطور هزینه می‌کنند؟ آیا مجلس می‌تواند به خسارت‌هایی مانند آنچه در مسکن مهر رخ داد، تن بدهد. به همین دلیل نیاز است که مجلس در مورد این وعده‌ها اعلام موضع قاطعانه کند. این نامزدها نیز به نظر می‌رسد که می‌دانند این وعده‌ها عملی نخواهد شد و تنها از آن استفاده تبلیغاتی می‌کنند تا فعلا سبد رأی خود را تقویت کنند.

در پایان و به نظر نگارنده"مهدی حیدرپور"از نظر حقوقی وقتی کسی بدون پشتوانه علمی و عملی وعده‌هایی بدهد که امکان عملی اجرا و پیاده شدن نداشته باشد و بر اثر وعده‌هایی که امکان عملی ندارد، اذهان عمومی را مشوش کند، حتی اگر منجر به جلب آرای مردم بشود از مصادیق نشر اکاذیب است. نشر اکاذیب تنها پراکندن خبر دروغ نیست، بلکه وقتی با وعده‌هایی که باعث توهم مردم هم بشود و مهم‌تر اینکه یک دولت را ناتوان نشان دهد که با همین امکانات می‌توانست فلان میزان شغل ایجاد کند، اما نکرد و باعث بیکاری و در نهایت فقر جامعه شد هم عمل مجرمانه‌ای انجام داده است.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی