یکصعودیکخروج
بهگزارش و نظر تحلیلگران، موج تبلیغات حکومت سعودی برای آمادهکردن افکار عمومی در شنیدن چشمانداز 2030 که ولیعهد سعودی بنای آن را گذاشته و پشتیبان آن شده بود کلید خورد همه بیصبرانه منتظر آن لحظه بودند، مردم کورسوی امیدی به ایجاد تغییر واقعی در قوانین حکومت سعودی پیدا کرده بودند حتی اصلاحطلبانی که بهدلیل اینکه اقدام محمدبن نایف در بازداشت بنیانگذاران و اعضای جمعیت مطالبه اصلاحات سیاسی موسوم به حسم و بسیاری از اصلاحطلبان موضع تندی نسبت به وی گرفته بودند امیدوار بودند این چشماندازی را که شاهزاده جوان به نفع آینده عربستان دارد آزادی و مشارکت سیاسی بیشتری را برای مردم فراهم کند. در واقع این امید کاذب آنها برخاسته از سرخوردگیهای عمیقی بوده که طی سالهای پیش از آن تجربه کردند، اما اصلاحطلبان سعودی وقتی نشست خبری برای اعلام پیشنویس چشمانداز 2030 به پایان رسید احساس غم و اندوه سنگینی کردند چیزی که بیفایده بودنش در سالهای آتی بیشتر روشن میشود. اصلا همین جنگ یمن هم که بهخواست بنسلمان و بهرغم همه خسارتهای سنگینی که برای عربستان بهبار آورد ادامه دارد ناشی از تصمیمهای نسنجیده و خام این شاهزاده جوان است و بدین شکل ستاره بنسلمان افول کرد. نکته قابل توجه اینکه: جمال خاشقچی که ناظر چشمانداز 2030 بود تلاش کرد به آن نزدیکتر شود و آن را ابزاری برای ارائه همه افکار و دیدگاههای خود قرار داد. این طرح جدیدی بود که میشد روی آن مانور داد با اینکه خیلیها با آن موافق نبودند از همین رو سیزده مقاله در روزنامه الحیات در خصوص آن منتشر کرد و به بررسی همه موضوعات و ابعاد این چشم انداز پرداخت.
اما جهت تکمیل یاداشت بایستی به این موضوع اشاره کرد که: در ماه مه 2017 جمال چمدانهای خود را بست و عازم آمریکا شد، بهنظر میرسید که او قصد بازگشت ندارد، بهخصوص با قوانین خشک و سختگیرانهای که حکومت سعودی برای رسانهها وضع کرده و بر ضرورت اظهار وفاداری مطلق به حکومت در عرصه فرهنگی تاکید کرده است. پس از آن محمد بنسلمان، جانشین ولیعهد سعودی از طریق کودتایی علیه محمد بننایف ولیعهد وقت به قدرت رسید آن هم با داستانی که از معتادبودن بننایف ترتیب داده بود تا بر کرسی او تکیه دهد در سپتامبر همان سال ولیعهد جدید با به راهانداختن موج بازداشتهای گسترده علیه همه مخالفانش یا حتی مخالفان احتمالی خود حتی کسانی که میتوانستند روزی دشمن او شوند، این موج بازداشتها ضربهای دردناک و غمانگیز برای خاشقچی بود بهخصوص که برخی بازداشتیها بهدلیل تقبیح اقدامات ولیعهد بازداشت شدند.
چند سالی بود که با بازداشت تعدادی از دوستانم بسیار رنجور میشدم و چیزی نمیگفتم، نمیخواستم کارم را از دست بدهم، نگران خانوادهام بودم؛ اما اینبار انتخاب دیگری کردم خانه، خانواده و شغل خود را رها و صدایم را آزاد کردم و اگر کاری غیر از این میکردم معنایش این بود که به آنهایی که در حبس هستند خیانت میکردم، وقتی خیلیها نمیتوانند صدایشان را بلند کنند، من که میتوانم با این جملات مهم و تاثیرگذار، خاشقچی نخستین مقاله خود در »واشنگتن پست« را به پایان رساند، پس از اینکه از سوی این روزنامه برای همکاری بهعنوان نویسنده بخش دیدگاه آن دعوت شد، خاشقچی به حکم قرابتی که با واشنگتن پست پیدا کرده و سفرهای مکرری که به واشنگتن داشت رابطهاش با این روزنامه محکم و محکمتر شده بود و شهرت آن خیلی زود زیاد شد طبعا او از این اتفاق خوشحال بود او توانسته بود بعد از همه سختیهای30 ساله خود حالا آنچه را معتقد بود درست است بدون ترس و واهمهای از ماموران حکومت سعودی بیان کند. در پایان نگارنده براین نکته اذعان دارد: آلسعود از زمانی که نخستین دولت خود را با توسل به زور و خشونت تشکیل داد تا به امروز که بنسلمان با حماقت خود ارکان این رژیم را متزلزلتر از همیشه کرده، دست از ترورهای سیاسی و اقدامات خشونتآمیز برنداشته است.