طبق نظر تحلیلگران ایالات متحده که سعی دارد توجه و منابع خود را بیشتر روی رقابت با چین و روسیه متمرکز کند و از این رو، بهدنبال آن است که برخی از ماموریتها و مسوولیتهایی را که در سایر مناطق جهان برعهده گرفته به شرکای جهانی و متحدان خود واگذار کند. موفقیت یا عدم موفقیت این تلاشها تا اندازه زیادی در اینکه که آیا آمریکا میتواند در سالهای آینده خود را از حواس پرتیهای مختلف در سراسر جهان دور نگه دارد یا خیر، تعیینکننده خواهد بود.
در اینخصوص بایستی به این نکته اشاره شود که بریتانیا و فرانسه که دو متحد قدرتمند و استراتژیک مهم ایالات متحده هستند هر دو کشور بهطور فعالانه در ماموریت تحت رهبری ایالاتمتحده علیه داعش مشارکت داشتهاند. بهویژه بریتانیا یکی از اعزامکنندگان اصلی نیرو در ماموریت ایالاتمتحده در افغانستان بوده و در طی یک سال گذشته به درخواست ایالاتمتحده نیروهای خود در این کشور را به دو برابر افزایش داده است.
اما فرانسه اواخر سال 2012 نیروهاینظامی خود را از افغانستان خارج کرد. با این حال، فرانسه در عملیاتهای نظامی در سراسر صحرای آفریقا که اغلب اوقات با مشارکت نیروهای آمریکایی صورت میگیرد، همچنان فعال است. در یک عملیات در ماه مه دو عضو نیروهای عملیاتویژه فرانسه در حالی که سعی داشتند یک گروگان آمریکایی را در شمال بورکینا فاسو آزاد کنند، جان باختند. در اکتبر سال 2017 هم نیروهای فرانسوی برای نجات نیروهای آمریکایی شتافتند که به نیجر حمله کرده بودند. بهرغم این کمکها، واشنگتن همچنان از لندن و پاریس اعزام نیروهای بیشتر در دیگر مناطق همچون سوریه و خلیج فارس را خواستار شده است.
دولت ترامپ از همان زمانی که در اقدامی غیر منتظره برنامه خارج کردن نیروهای آمریکایی از سوریه در ماه آوریل را اعلام کرده، سعی دارد تا برای سهولت کار متحدان خود را به افزایش حضور نظامی در این کشور ترغیب کند. با اینحال، بریتانیا و فرانسه و دیگر متحدان ایالاتمتحده از حفظ نیروهای خود در سوریه در نبود ایالاتمتحده امتناع کردهاند چرا که نگران هستند در صحنه عملیاتی که امکان مواجهه به نیروهای روسی، ترک و ایرانی در آن وجود دارد، بدون حمایت بمانند. تنها اقدامی که پاریس و برلین حاضر به انجام آن شدهاند، افزایش 10 درصدی نیرو در سوریه است که همچنان با شمار نیروهای مورد نیاز برای خروج موفق نیروهای آمریکایی از این کشور فاصله زیادی دارد. شرایطی مشابه در ارتباط با خلیجفارس نیز صدق میکند.
ایالاتمتحده در پیحملات یک سری حملات به تانکرهای نفتکش در این منطقه در ماه جولای که ایران را در آنها مقصر میداند، در صدد تشکیل ائتلافی از متحدان منطقهای و جهانی برآمده تا امنیت حمل و نقل دریایی را تسهیل و از اقدامات تهاجمی احتمالی آتی ایران در منطقه ممانعت کند. با این حال، از سال گذشته که ترامپ از توافق هستهای سال 2015 ایران (برجام) عقبنشینی کرد، بیشتر شرکای جهانی واشنگتن به رویکرد آن در قبال تهران مظنون بودند. در نتیجه، حتی قویترین متحدان ایالاتمتحده هم در پیترس از اینکه در جنگی همهجانبه با ایران درگیر شوند، از حمایت از طرح امنیتی و نظارتی پیشنهادی در خلیجفارس موسوم به »برنامه نگهبانی« مقاومت کردهاند.
بریتانیا بهدلیل تنشها برسر توقیف نفتکش ایرانی در جبلالطارق و واکنش ایران با توقیف نفتکش با پرچم بریتانیا در خلیجفارس، بیش از دیگر کشورهای اروپایی در مسئله درگیر بوده و از این رو، برخلاف دیگر کشورها آشکارا از نیاز به تشکیل یک نیرویدریایی نگهبان در منطقه سخن گفته است. اما لندن به جای حمایت از برنامه نگهبانی پیشنهادی واشنگتن، برای راهاندازی ابتکار عمل امنیت و نظارت خلیجفارس اقدام کرده که درحال حاضر از حمایت لفظی فرانسه، ایتالیا و دانمارک برخوردار است.
درپایان نگارنده مهدی حیدرپور به این نکته اذعان دارد که:شرایط بهدنبال انتصاب اخیر بوریس جانسون که رابطه نزدیکی با ترامپ دارد در سمت نخست وزیر بریتانیا، در حال تغییر است چرا که او کاملا از محدودیتهای اجرای یک برنامه امنیتی در خلیجفارس بدون حمایت ایالاتمتحده آگاهی دارد. جدای از فرانسه و بریتانیا، آلمان هم یکی دیگر از شرکای نظامی دیرینه و وفادار ایالاتمتحده بهشمار میرود. این کشور که بزرگترین اقتصاد اروپا را دارد، در حال حاضر برای نیروهای آمریکایی تسهیلات نظامی عالی فراهم میکند و از نظر شمار نیروها در افغانستان پس از ایالاتمتحده دومین کشور است.
اما آلمان هم همانند فرانسه و بریتانیا نگران مسیر رهبری ایالاتمتحده در خاورمیانه است. این مسئله و همچنین حمایت عمومی اندک از درگیریهای قابل توجه نظامی خارجی، سبب شد که آلمان بلافاصله و بهطور مستقیم به درخواستهای ایالاتمتحده برای اعزام نیرو به سوریه یا پیوستن به عملیات نگهبانی در خلیج فارس پاسخ رد دهد.