در تاریخ 20 آوریل یکی از شاخص های قیمت نفت برای اولین مرتبه در تاریخ منفی شد که یک دلیلش کاهش تقاضا به دلیل بیماری همه گیر ویروس کرونا بود؛ مردم در قرنطینه خانگی به سر می برند و حمل و نقل از جمله سفرهای هوایی در سراسر جهان کاهش یافته است. دلیل دیگرش هم افزایش بیش از اندازه عرضه در بازار جهانی نفت بود. اگرچه در حال حاضر وضعیت قیمت نفت آنقدرها که بنظر می رسد بد نیست، اما نشان از احتمال کاهش بیشتر قیمت در آینده دارد. چنین اتفاقی بیش از همه به کشورهای صادرکننده نفت آسیب می رساند چرا که آنها مجبورند برنامه های بودجه خود را به روز کنند و برخی از هزینه های وابسته به درآمد نفتی را کاهش دهند.
اما نکته قابل تامل اینکه: طی سالیان متمادی صادرکنندگان نفت درآمدهای نفتی را برای خرید سلاح، خرید هتل و کالاهای لوکس از کشورهای غربی و نهایتا سرمایه گذاریهای پرهزینه و دردسساز به کار می گرفتند (چیزی که از آن می توان به عنوان استراتژی فیل سفید یاد کرد). این کشورها نتوانستند از درآمدهای نفتی در مسیر سرمایه گذاری منطقی در صنعت و کشاورزی که میتوانست به توسعه پایدار اقتصادی کمک کند بهره برداری کنند. بخشی از این مساله مرتبط با استراتژی هایی بود که می توان آن را بازگشت پترودلارهایی در نظر گرفت که نقش جبرانی در افزایش قیمت نفت برای کشورهای صنعتی را بازی می کرد. خرید مقادیر زیادی سلاح و مستغلات و کالاهای لوکس بخشی از این فرآیند بود.
علاوه براین افزایش ثروت کشورهای نفتی همچنین با جنگ های منطقهای در ارتباط است به عنوان مثال بدون حمایتهای مالی کشورهای ثروتمد نفتی، عراق قادر به آغاز و اداره یک جنگ 8 ساله با ایران نبود. ایران اگرچه کمتر از پترودلارها برخوردار بود اما بدون درآمدهای نفتی مجبور به پایان دادن جنگ شد. در زمان حاضر نیز تصمیم عربستان برای حمله به یمن با همکاری امارات متحده عربی و همچنین دخالت امارات متحده عربی در لیبی و دیگر نقاط جهان با کمک ثروت های نفتی امکان پذیر شده است. تقریبا همه صادرکنندگان نفت از شبه نظامیان و گروههای تروریستی از طالبان گرفته تا داعش حمایت میکنند. رشد و برآمدن اسلامگرایی افراطی و استفاده از مذهب به عنوان ابزاری در پیشبرد سیاست خارجی در نتیجه استفاده غیر صحیح از ثروتهای نفتی تسریع شده است.
یک موازنه منفی در نتیجه پیوند مخرب میان پول نفت و صنایع دفاعی کشورهای پیشرفته ایجاد شده است. این پیوند، اقتصادهای بزرگ غربی را به گونه ای به تعدادی از تولید کنندگان کلیدی نفت در خاورمیانه مرتبط ساخته است که در نتیجه آن، آنها از تجاوزات این کشورها در برخی مناطق چشم پوشی کرده اند. صنایع دفاعی کشورهای پیشرفته همچنین در تداوم مناقشات منطقهای و یا لااقل تشدید آنها موثر بودهاند.
برای مثال جنگ ایران و عراق برای تولید کنندگان اسلحه یک موهبت بود مخصوصا برای فرانسه که موفق شده بود جتهای جنگی اتاندارد خود را به عراق بفروشد. همچنین مناقشات منطقهای خاورمیانه و خلیج فارس فرصت خوبی برای آزمایش سلاحهای جدید از زیردریاییها گرفته تا موشکهای بالستیک و حتی سیستمهای موشکی s300 و s400 روسیه است، درست همانطور که جنگهای داخلی اسپانیا و مناقشاتی این چنینی در گذشته چنین نقشی را ایفا کرده بودند.
یکی از نتایج کاربست نادرست ثروت های نفتی دادن توانایی به رژیم های سرکوبگر برای ابقای قدرت خود با استفاده از رانت نفت است. ثروت نفت این دولتها را قادر به انجام یک معامله بزرگ کرده است؛ تامین زندگی قابل پذیرش و عدم دریافت مالیات در قبال تضییع حقوق مردم در واقع دولتهای نفتی مصداق دولتهای بدون مالیات و بدون نمایندگی هستند. همچنین برای سالیان طولانی رانت نفتی تاثیراتی بر دیگر کشورها هم داشته چه از طریق کمکهای مستقیم و چه از طریق مهاجرت نیروی کار به کشورهای تولید کننده نفت که باعث تداوم حضور دولتهای سرکوبگر در قدرت شده است.
اینستاگرام روابط عمومی