سردبیرآزاداندیش

دونالد ترامپ این توهم را داشت که یک کابوی آمریکایی است و با هر تهدید و ضربه‌ای که به کشورهای دیگر وارد می‌کند مردم آمریکا برایش هورا می‌کشند و تشویق‌اش می‌کنند که تصوری اشتباه بود و مردم با رای‌دادن به رقیب او یعنی جو‌ بایدن دموکرات، پاسخ ترامپ جمهوری‌خواه را دادند ولی مقاومتی که مخصوصا طرفداران دونالد ترامپ انجام می‌دهند و تظاهراتی که به راه انداخته‌اند، هیچ‌وقت به این شدت و با این گستردگی در آمریکا وجود نداشته است. از اول تثبیت آمریکا یعنی سال 1776 که کنگره فیلادلفیا تشکیل شد، رهبران این کنگره که شخصیت‌های برجسته‌ای بودند مثل فرانکلین، جورج واشنگتن و جان آدامز از این ناراحت بودند که یک مشت جوان متعصب و افراطی با به‌ راه انداختن تظاهرات امنیت کشور را به‌هم می‌زنند.

بنابراین اینها وارث همان دوره هستند که تیپارتی نامیده می‌شوند و دونالد ترامپ این میراث زشت را به‌عنوان یک ارزش حاکم بر حزب جمهوری‌خواه تقویت کرد و آنها را به خیابان‌ها کشاند و با اینکه استقبال چشمگیری از این پیشنهاد نشد ولی منجر به تشکیل اغتشاشاتی در مقابل کاخ‌سفید شد و نشان داد که آمریکا از بنیان‌های دموکراسی قدرتمند محروم است. شکست‌ ترامپ در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در حقیقت نشانه اراده عمیق مردم آمریکا برای ایجاد تغییرات اساسی در پیکره دولتی ایالات‌متحده بود. آنچه موجب شکست او شد، رفتار پرخاشگرانه و غیرمنطقی و تقابل یک‌سویه ایالات‌متحده با طیف وسیعی از جامعه جهانی بود.

رفتار غیرمنطقی دونالد ترامپ در برابر ایران، چین و روسیه و حتی اتحادیه اروپا موجب شد که مردم آمریکا برای خارج‌کردن او از کاخ‌ سفید پای صندوق‌های رای‌گیری حاضر شوند و فرصت باقی ماندن این مستاجر پرخاشگر در کاخ سفید را ندهند. از سوی دیگر، در طول چهار سال حاکمیت‌ ترامپ جامعه آمریکا شاهد گسترش پدیده شوم نژادپرستی و افزایش موج خشونت‌ها علیه رنگین‌پوستان بود. به اعتقاد ناظران سیاسی و نخبگان آمریکا، اگر دونالد ترامپ بار دیگر در کاخ سفید باقی می‌ماند، بروز یک جنگ داخلی و انفصال ایالت‌ها شکل می‌گرفت. طبیعی‌ست نخبگان جامعه آمریکا به‌دلیل نگرانی از بروز جنگ داخلی صفوف خود را متحد کرده و باوجود برخورداری دونالد ترامپ از یک پشتوانه مالی قدرتمند و حمایت سیاسی لابی صهیونیستی سرانجام در برابر اراده ملت آمریکا تسلیم شد و به‌زودی برای همیشه از کاخ سفید رخت برخواهد بست. اما تحولات خاورمیانه بعد از رفتن‌ ترامپ یکی از جدی‌ترین علامت‌های سوال در دوران بایدن است؛ خاورمیانه‌ای که هر قسمت از آن به شکلی‌ درگیر بحرانی شدید است.

آنچه که مشخص است در خاورمیانه دموکرات‌ها به‌صورت سنتی مقداری با عربستان به‌دلیل نقض حقوق بشر، وضعیت داخلی این کشور و حوادث 11 سپتامبر مشکل دارند و بارها این انتقاد از عربستان را علنی کردند؛ بنابراین با آمدن بایدن آنچه مشخص است روابط ویژه‌ای که در دوره ترامپ بین عربستان سعودی و آمریکا ایجاد شده بود، گسسته خواهد شد. فروش سلاح‌های آمریکایی به عربستان محدود خواهد شد و حمایت آمریکا از عربستان در اتفاقاتی مثل قتل خاشچقی و قتل سایر معارضان عربستان کمتر خواهد شد. به‌طور خلاصه دولت بایدن به درجات مختلف، هم روابط گذشته خود با عربستان را مورد بازبینی قرار خواهد داد و هم ممکن است فشار بر عربستان را در مواردی افزایش دهد. این تغییر رویه در‌خصوص لبنان، عراق، سوریه و ایران نیز احتمالا وجود داشته باشد؛ امری که می‌تواند آینده خاورمیانه را دست‌خوش تغییراتی جدی کند و حداقل برای مدت یک سال شاهد‌ آرامش نسبی در خاورمیانه بحران‌زده باشیم اما مسئله اصلی این است که بایدن دقیقا تا چه میزان از ایجاد تنش دوری خواهد کرد.

برخی معتقداند:‌ بایدن، تغییراتی ریشه‌ای در آمریکا و جهان به‌وجود خواهد آورد. در بُعد داخلی به‌طور طبیعی او از مهاجران و رنگین‌پوستان دل‌جویی خواهد کرد و سیاست دل‌پذیرتری در برخورد با سیاه‌پوستان در پیش خواهد گرفت. این امر به ترمیم رابطه سیاهپوستان و سفیدپوستان و تحکیم وحدت داخلی در میان جامعه آمریکا منجر خواهد شد. لذا در بُعد بین‌المللی رفتار سیاسی جو بایدن با دونالد ترامپ کاملا تفاوت خواهد کرد. آمریکا با اتحادیه اروپا همکاری بیشتری خواهد داشت. یکی از خواسته‌های اتحادیه اروپا بازگشت آمریکا به برجام است. زیرا خروج این کشور از برجام، جایگاه‌اش را به‌شدت تنزل داد. بسیاری از نخبگان اروپا، این سوال را مطرح می‌کنند که چه فرقی میان دونالد ترامپ و صدام حسین، دیکتاتور معدوم عراق وجود دارد؟ صدام حسین در سال 1980، توافقنامه الجزایر را لغو کرد و دونالد ترامپ نیز در سال 2018 از برجام خارج شد.

بنابراین خروج‌ ترامپ از برجام نوعی قانون‌شکنی بین‌المللی تلقی می‌شود و باید آمریکا با پذیرش توافقنامه برجام حیثیت خود را بازسازی کند. به‌نظر می‌رسد که با ورود ‌بایدن به کاخ سفید، جهان شاهد تعامل منصفانه‌تر ایالات‌متحده با جامعه جهانی به‌ویژه ایران خواهد شد. ‌سخنگوی وزارت خارجه در پاسخ به این سوال که آیا با توجه به برخی از گمانه‌زنی‌ها مبنی بر احتمال بازگشت دولت آمریکا به برجام در زمان ریاست‌جمهوری بایدن، پیام‌هایی بین ایران و طرف‌های اروپایی یا آمریکایی در این زمینه رد و بدل شده است و آیا تغییری در برجام صورت خواهد گرفت، گفت: برجام اقدام جامع مشترکی است که بین ایران و گروه 1+5 امضا شده است. البته آمریکا به مشارکت خود در این برنامه پایان داده است.

مذاکره در مورد این برنامه مشترک چندین سال به طول انجامید و بعد از این مذاکرات جمع‌بندی و برای اجرا مهر و موم شد. سعید خطیب‌زاده با بیان اینکه ما پیامی از کسی دریافت نکرده‌ایم افزود: برجام باید در چارچوب خود برجام اجرائی شود. طرف‌های اروپایی باید به تعهدات خود بازگردند و باید بپذیرند که خسارت عظیمی به ایران از بابت عدم تعهدات آنها وارد شده است و اگر آمریکا نیز می‌خواهد به این مسیر برگردد باید به اجرای تمام و کمال برجام بدون کم و کاست آن بازگردد و این مسیر اجرای برجام است و برجام چیزی نیست که قابل مذاکره مجدد باشد. اما دو سوال مهم‌، سوال اول: بایدن در قبال ایران با چه سیاستی پیش خواهد رفت؟ براساس نظر تحلیلگران، ترامپ در این عرصه به دموکرات‌ها کمک‌های زیادی کرد. سختگیری‌های ترامپ امروز ابزاری مفید در اختیار دموکرات‌ها در قبال ایران خواهد بود. آنها سختگیری‌ها را با تاکتیکی دیگر در برابر ایران ادامه خواهند داد. باید توجه داشت ترامپ هر اقدامی که دموکرات‌ها و اوباما انجام داده بود را تخریب کرد، دموکرات‌ها نیز در برخی حوزه‌ها از او انتقام خواهند گرفت و اقدامات او را خنثی خواهند کرد و به‌نحوی اقدامات او را تلافی خواهند کرد. این امر به‌خاطر دوستی و علاقه به ایران نیست بلکه برای انتقام‌گیری از ترامپ است.

این انتقام‌گیری دموکرات‌ها از ترامپ شاید به نفع ایران تمام شود. بایدن احتمالا پیام‌هایی به تهران ارسال خواهد کرد. عمان و سوئیس بار دیگر برای میانجیگری فعال خواهند شد و این امر طبق شرایط دو طرف پیش خواهد رفت. ایران در این زمینه تضمین‌هایی از طرف مقابل خواهد گرفت تا بار دیگر اتفاقات زمان روی‌کار آمدن ترامپ رقم نخورد. اگر طبق شنیده‌ها هیلاری کلینتون به‌عنوان سفیر آمریکا در شورای امنیت معرفی شود باز‌هم اختلافات کمی جدی‌تر می‌شود اما در هر صورت تاکتیک‌های دموکرات‌ها متفاوت خواهد بود. آنها با آرامش پیش می‌روند و فشارهای بین‌المللی علیه ایران به‌شدت کاهش خواهد یافت. سوال دوم: چگونگی روابط ایران با اروپا در پساترامپ است؛ شاید با کنار رفتن دونالد ترامپ بسیاری از تحولات رقم بخورد اما نمی‌توان بر این باور بود که تحریم‌ها به‌سرعت در قبال ایران لغو شوند. فشار حداکثری علیه ایران مورد تایید کلیه سیاستمداران آمریکایی است.

تیم‌ بایدن با پیش‌کشیدن برخی شروط درخصوص برجام این زمان‌بر بودن حل مشکلات را نشان داده‌اند. باید توجه کرد برجام در زمان بایدن امضا شده و امضای رییس‌جمهوری ذیل آن است که بایدن معاون او بوده است. به‌نظر می‌رسد تیم بایدن بخواهد از تحریم‌های وضع‌شده توسط دونالد ترامپ سود ببرد و از آنها سوءاستفاده کند. اروپا نیز در این عرصه به‌وضوح اعلام کرده است که نمی‌تواند مانع سیاست‌های ایالات‌متحده شود به این علت که منافع مالی که از ایالات‌متحده می‌برند به مراتب بیشتر از آن چیزی است که از ایران نصیب آنها می‌شود و در این عرصه آنها منافع خود را به خطر نمی‌اندازند. این امر کار را سخت کرده و حتی دستان آنها را در‌خصوص اینستکس و کانال مالی سوئیس نیز بسته است. بنابراین با روی‌کار آمدن بایدن تمام مشکلات حل نخواهد شد و در مقابل یک پروسه بلندمدت قرار خواهیم گرفت.

و نکته پایانی نگارنده مهدی قزل(حیدرپور): اگرچه هر دو جناح اصلاح‌طلبان و اصولگرایان از انتخاب جو بایدن اظهار خشنودی می‌کنند و با اینکه اظهارات رییس‌جمهور نشان از خشنودی دارد ولی رییس مجلس در خفا و پنهان تمایل خود را نشان می‌دهد. نشستن به امید پیروزی بایدن برای احیای برجام یک تفکر بی‌حاصل است و برجام گذشته قابل احیا نیست. مسوولان باید به سراغ تدوین یک استراتژی جدید برای شروع مذاکرات برجام بروند. چون شرایط امروز بایدن با شرایط 2015 که برجام به ثمر رسید، تفاوت می‌کند. وضعیت خاورمیانه و مخصوصا خلیج‌فارس دگرگون شده و با ورود اسرائیل، وضعیت تغییر کرده و باید تجدیدنظر در استراتژی‌های داخلی و مخصوصا منطقه‌ای به‌کار بگیریم. لذا با همان شرایط قبلی به‌هیچ‌وجه امکان مذاکره بر روی چارچوب‌های برجام اولیه وجود نخواهد داشت. اسرائیل روابط بسیار نزدیک و همچنین پایگاه نظامی در آذربایجان دارد، در ترکیه سفیر دارد و در عین‌حال روابط نزدیکی نیز با روسیه دارد و سه ضلع مثلثی که توانستند آتش‌بس را برقرار کنند، احتمالا اسرائیل در این ماجرا دخالت داشته و مخصوصا کریدوری که قرار است بین ارمنستان و آذربایجان بکشند که از مرز شمالی ایران رد می‌شود در آینده می‌تواند مسئله‌ساز شود و ایران در‌حال تلاش است که جلوی ایجاد این کریدور را بگیرد.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی