سردبیرآزاداندیش

مراسم 22 بهمن امسال علی‌رغم شرایط کرونایی برگزار شد و از سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی که مهم‌ترین رویداد تاریخ ایران بعد از ورود اسلام به این کشور است با حضور مردم‌‌ و البته متفاوت با سال‌های قبل‌ بدون مراسم عبور نکردیم، واقعه شیرینی بود. در کنار اصل حضور مردم در مراسم 22 بهمن امسال که وجه شیرین آن بود، حواشی ناپسندی هم وجود داشت که این مراسم را به ذائقه عموم تلخ کرد. اول اینکه توهین به مقام دوم کشوری و دوم اینکه خودداری از آوردن نام امام خمینی در قطعنامه مراسم 22بهمن بود. مساله اول اینکه توهین بــه ریــیس‌جـــمهور، در مراسم سالگرد انقلاب توسط افرادی شناخته‌شده، صورتی جدید از پدیده‌ای نه‌چندان جدید است.

  این پدیده از آنجا جدید نیست که جایگاه ریاست‌جمهوری به‌عنوان عالی‌ترین مقام منتخب مستقیم ملت، توسط نهادهای غیرمنتخب، مطابق آنچه در قانون اساسی آمده است، به رسمیت شناخته نمی‌شود. به‌عبارتی رییس‌جمهور منتخب در پیشبرد اهداف، برنامه‌ها و خط‌مشی‌هایی که براساس آن رای موافقت ملت را گرفته است، چندان مختار و مبسوط‌الید نیست. به زبانی دولت پاسخگوی مسلوب‌الاختیار است و علاوه بر هماهنگی با نهادهای قانونی صاحب اختیار، می‌بایست ملاحظات نهادهایی خارج از ساختار حقوقی را نیز لحاظ نماید.

این تضادهای غیرحقوقی در سالیان اخیر به منازعات سیاسی دامنه‌داری در عرصه‌های مختلف سیاست خارجی، سیاست داخلی، اقتصاد و... راه برده است؛ پدیده‌ای که به‌درستی از آن به بحران چند دولتی در کشور یاد می‌شود. این پدیده اما از آنجا جدید است که در روز پیروزی انقلاب که در برداشت و روایت تمامی ملتزمان به جمهوری اسلامی ایران، روز ملی و محل وحدت و انسجام ایرانیان است، توسط اشخاص شناخته‌شده، شعار مرگ علیه رییس‌جمهور، داده می‌شود.

این پدیده جدید نشانی از پیشروی نزاعی غیرحقوقی و سیاست‌زده در ساختار حقوقی است. به زبانی دیگر این پدیده نمایانگر یک ناسازه و پارادوکس در سیاست حقوقی است. گرفتاری مردم در حوزه اقتصادی با مدیریت ضعیف در حوزه‌های اقتصادی و اجتماعی و غیره به هم گره می‌خورد و طبیعتا عوارضی را خواهد داشت که یکی از عوارض چنین شرایطی، استیصال مردم است که وقتی مستاصل می‌شوند دیگر خودشان سعی می‌کنند حق خودشان را بگیرند و به همین دلیل رفتار پرخاشگرانه را برای گرفتن حق‌شان، حتی اگر حق‌شان نباشد ولی چون نزد خودشان این احساس را دارند که درواقع حقشان است، لذا برای گرفتن آن اقدام می‌کنند.

مساله دوم اینکه: اکتفا‌کردن به‌عنوان بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی و خودداری از آوردن نام امام خمینی در قطعنامه مراسم 22 بهمن امسال، واقعه بسیار تلخی بود که به‌ هیچ‌وجه قابل اغماض نیست. با صرف‌نظر از رقابت‌های سیاسی جناح‌ها که معمولا در این قبیل موارد درصدد مچ‌گیری از همدیگر برمی‌آیند، نمی‌توان این واقعیت را نادیده گرفت که خیل عظیم عاشقان امام خمینی که هیچگونه وابستگی جناحی ندارند، از این واقعه تلخ به‌شدت برآشفته و خشمگین شده‌اند.

فرقی هم نمی‌کند که این اقدام، عمدی بوده یا سهوی. عمدی بودن می‌تواند نشانه عناد نسبت به امام خمینی و اساس انقلاب و نظام باشد و سهوی بودن نیز در خوشبینانه‌ترین فرض، به معنای بی‌توجه بودن نویسنده قطعنامه و مسوولین شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی به نقش امام خمینی در رهبری انقلاب اسلامی و تاسیس نظام برآمده از آن است که ضعف کوچکی نیست.

اشکال اساسی این است که قطعنامه را یک یا چند نفر می‌نویسند و هیچ سهمی برای اقشار مختلف مردم و صاحب‌نظران در تدوین آن قائل نیستند. درست به همین دلیل است که محتوای قطعنامه‌های 22 بهمن و سایر قطعنامه‌های شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی معمولا یک‌طرفه و منطبق بر مذاق سیاسی یک جناح خاص است و از نقطه‌نظرهای عموم مردم در آنها خبری نیست. معلوم نیست کلمه »هماهنگی« در عنوان »شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی« به‌معنای هماهنگی با چه کسی و چه مرکزی است! و چه کسی این بیانیه را نوشته است و از چه میزان فهم برخوردار است؟ اگر عمدی بوده چه برخوردی با او می‌شود؟ آیا باور می‌کنند که در شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی گروهی جمع شده‌اند که به امام انقلاب کم‌توجه هستند؟ و اگر سهوی بوده چه کسی چنین عنصر کم‌توجهی را مسوول نوشتن بیانیه کرده است؟ راستی آیا از پیچیدن نام »خمینی« در گوش ایران و جهان واهمه دارند؟

در پایان نگارنده مهدی حیدرپوربه نکات قابل تاملی اشاره دارند: اول اینکه برای عده‌ای هدف (که این روزها پیروزی در انتخابات ریاست‌جمهوری است) وسیله را توجیه می‌کند. آنها رسیدن به هدف را نزدیک می‌بینند لذا ابایی ندارند از اینکه تذکرات رهبری را نادیده بگیرند‌. برای این‌ها ادب‌، اخلاق و اصولی از این دست که جزو مبانی نظام سیاسی جمهوری اسلامی است فی‌نفسه ارزش ندارند مگر اینکه در راه رسیدن این‌ها به قدرت به‌کار آیند. رواج چنین رفتارهایی تبعات ناخوشایندی دارد وقتی شئون تخریب شوند اقتداری باقی نمی‌ماند که مسوولان بر پایه آن بتوانند ماموریت‌ها و وظایف خود را به انجام برسانند. و نکته دوم اینکه به‌نظر می‌رسد با توجه به کارنامه بسیار ضعیف و یک‌طرفه شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، این شورا نیاز مبرمی به یک خانه‌تکانی اساسی دارد تا اولا جلوی تکرار چنین وقایع تلخی گرفته شود و ثانیا بودجه‌ای که صرف این شورا می‌شود، به هدر نرود و هزینه نوآوری‌ها و ابتکارات مفیدی برای کشور و ملت و انقلاب و نظام شود.

اینستاگرام مارادنبال کنید

https://www.instagram.com/ravabetomomiseytareh

نظرات  (۵)

 این آقای حاجی بابایی ظاهرا به جای این که نماینده تمام اقشار جامعه باشد و به مشکلات عموم برسد، فقط نماینده فرهنگیان است و به دیگر اقشار زحمت کش جامعه کار ندارد، مدام صحبت از رتبه بندی فرهنگیان و.... می‌کند! بس کنید آقا...

 وقتی تعزیرات و ستاد نرخ گذاری توان مقابله با گرانی ها را ندارند این جور ادارات را منحل کنید تا کارمندان وحقوق بگیران کمتر شوند. چرا حقوق می گیرند؟

ستاد تنظیم بازار و تعزیرات به جای عَرضه عُرضه داشته باشند تا نرخ ها ثابت بماند. مردم به مرور در امور گرانی عادت کرده اند. عرضه با نرخ مصوب هم افاقه نمی کند. آب از سرچشمه گل آلود است.

 آقایان مسئول دارو! از هفته گذشته دنبال انسولین بودم. بالاخره امروز دو عدد با منت تهیه کردم. انسولین از نون شب برای ما دیابتی ها واجب تره . چرا تو شرایط کرونا باید از این داروخانه به آن یکی برویم؟

در یکی دو ماه گذشته که در بازار خبر خاصی نبود قیمت برخی اقلام خشکبار تا دو برابر گران شده. مثلا کشمش که بین 30 تا 40 هزارتومان بود الان 60 تا 70 شده. به مغازه دار هم اعتراض می کنی می گه چون صادر می شه گران شده! تا دیروز بهانه گرانی، دلار بود امروز صادرات و فردا یه بهانه دیگه! فقط سودهای میلیاردی بابت این گران کردن ها را حساب کنین.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی