سردبیرآزاداندیش

حمله اسراییلی‌ها به غزه و تلاش برای بیرون‌کردن فلسطینی‌ها از سرزمین مادری‌شان اتفاق تازه‌ای نیست اما همین نقض تکراری حقوق بشر سبب شد تا صدای رسای معترضان به اشغالگری اسراییل از جایی بلند شود که تا یک دهه پیش تصور طرح چنین اعتراضاتی در آن به رویایی برای ترقی‌خواهان بدل شده بود؛ کنگره آمریکا. ‌اما با گذشت یک هفته از حملات وحشیانه ارتش رژیم صهیونیستی به غزه و شهادت بیش از 130 نفر و زخمی‌شدن هزاران نفر از مردم این منطقه از فلسطین، اکنون از نقاط مختلف جهان اعلام حمایت‌های مردمی از ملت مظلوم فلسطین به گوش می‌رسد اما دولت‌ها هنوز اقدام قابل ‌اعتنائی برای جلوگیری از جنایات صهیونیست‌ها به‌عمل نیاورده‌اند.

جهانی که امروز زیستگاه ما انسان‌هاست، مالامال است از تبعیض، پایمال‌کردن حقوق بشر و نادیده‌گرفتن حقوق شهروندی. فریاد حمایت از حقوق بشر از همه‌جا بلند است ولی آنان که با صدای بلندتر چنین ادعایی را سر می‌دهند، دروغگوتر از دیگران‌اند. نژادپرستی، استثمار، چپاول ثروت ملت‌ها، جنگ و قتل و غارت، شیوه متداول قدرتمندان امروز جهان است. آنها چنگیز و هیتلر و نرون را سمبل جنایت معرفی می‌کنند ولی جنایتی که خودشان علیه انسان‌ها مرتکب می‌شوند به‌مراتب هولناک‌تر است با این تفاوت که جنایت امروز در پوششی از تبلیغات زیبای دموکراسی و حمایت از حقوق بشر صورت می‌گیرد و مرتکبان آن، خود را هموارکنندگان راه زندگی مسالمت‌آمیز انسانی جا می‌زنند. ‌‌

گرد و غباری که هفته پیش با انتشار فایل سخنان دکتر ظریف به هوا برخاست نشانه شگفتی است از اینکه هنوز این قاعده عجیب در جامعه سیاسی ما به قدرت و قوت پا برجاست که: شما اگر نظرت با نظر ما یکی نباشد، حتی نباید آن را به زبان آوری. از میان معترضان و مویه‌کنان، حتی یک نفر نگفت که ظریف دروغ می‌گوید، تهمت می‌زند، واقعیت تاریخی را قلب می‌کند و... بلکه گفتند که چرا این کلام را برزبان جاری کرده‌ است! این چه شیوه شگفتی است که یک دیپلمات ارشد و سکاندار سیاست خارجی و استاد روابط بین‌الملل‌ که تحصیل و تجربه و حضور در کوران‌های سخت برهه‌های پردلهره را از سر گذرانده حق نداشته باشد دیدگاه و دکترین خود را حتی در مصاحبه‌ای که عجالتا بنای انتشار فوری هم نداشته، به زبان آورد؟ مگر آنان که با دیدگاه او مخالف‌اند، به حد کافی بلندگو و تریبون و رسانه برای نقد منطقی و علمی سخنان‌اش ندارند؟ وانگهی، در کدام فراز سخن او، اصول و مسلمات سیاست کشور زیر سوال رفته است؟ کدام جا به مقدسات اهانت شده است؟ در کجای دنیا اگر مسوول سیاست خارجی یا حتی یک دیپلمات، اشتراکات و هم‌افزایی و نیز اختلاف دیدگاه‌های‌اش را ولو با یک سردار بزرگ ملی، بازگوید، فریاد تکفیر او را برمی‌آورند؟

بحث از انتخابات، بحث از رقابت جناح‌ها و چهره‌های سیاسی است. بحث از اینکه راهبرد و رویکرد هر کاندیدای انتخاباتی نسبت به موضوع و مساله فرهنگ، جامعه، اقتصاد و سیاست چیست و در تقابل با راهبرد و رویکرد رقبا، در هر موضوع چه وضع و حالی دارد. اما در حاشیه‌ی این مباحث اصلی و به‌اصطلاح درجه یک انتخاباتی، همواره مباحث دیگری نیز مطرح می‌شوند که اگرچه در بررسی‌های کوتاه‌مدت و باتوجه به اهمیت کمیت زمان در هر رقابت سیاسی-انتخاباتی، معمولا چندان مورد توجه قرار نمی‌گیرند اما اتفاقا به جهاتی حتی می‌توانند از آن مباحثی که در شرایط خاص انتخابات در اولویت قرار گرفته‌اند نیز راهبردی‌تر و اثرگذارتر باشند.

مسائل و موضوعاتی چون تحزب و لزوم برگزاری انتخابات حزبی، گرفت‌وگیرهای قانون انتخابات و آسیب‌های ریز و درشت در مرحله نام‌نویسی کاندیداها، بحث پردامنه نظارت مبتنی بر استصواب در بررسی صلاحیت کاندیداها و البته چند و چون نظارت بر انتخابات غیرالکترونیک و سرکشی مقابل حرکت به سوی الکترونیکی‌شدن روند رای‌گیری و به تعاقب، شمارش آرای رای‌دهندگان، معضل هزینه‌های انتخابات و احتمال ورود پول‌های کثیف به کمپین‌ها و ستادهای این و آن کاندیدا و موضوعاتی چون اینکه بی‌شک هر‌کدام به تنهایی اگر به اندازه هر‌کدام از جنگ و جدل‌های کاندیداها و جناح‌های سیاسی در یک رقابت انتخاباتی حایز اهمیت نباشند، باید اعتراف کنیم که کم‌اهمیت‌تر نیستند؛ اما تاخیر در اعلام حضور نامزدها در انتخابات خواسته یا ناخواسته تبدیل به یک استراتژی انتخاباتی شده است.