سردبیرآزاداندیش

کشور و مردم در سراسر میهن گرفتار گرداب‌اند! گرداب مرگبار اپیدمی کرونا که آمار رسمی روزانه فوتی‌های آن از مرز چهارصد و چند نفر گذشته است و سخنگوی وزارت بهداشت و درمان از مرکزیت ستاد مرکزی مبارزه کرونا اطلاع رسمی می‌دهد که در »دو هفته آینده شرایط بحرانی‌تر و بسیار سخت‌تر خواهد شد!« این هشدار به‌معنای افزایش ارقام روزانه فوتی‌ها تا بالاتر از 500 یا بیشتر… است. ما همچنان به‌جای باور آن، همه در سراسر ایران دچار گردابی شده‌ایم که همت و توان خود را به چند کار حاشیه‌ای اختصاص داده‌ایم.

اول، روحانی که در پایان دوره ریاست‌جمهوری‌اش، محور و مرکزیت همه انتقادها و تسویه‌حساب‌ها براساس »حذف رقیب برای کسب قدرت« شده است.

ماه مبارک رمضان در عین حال که برای تمام عبادت‌کنندگان برکات فراوانی دارد، برای کسانی که مسوولیتی در حکمرانی جوامع اسلامی دارند، برکات بیشتری به همراه می‌آورد البته اگر آنها خود بخواهند. در جامعه‌ای که به نام و عنوان جمهوری‌اسلامی مزین است، مسوولان باید با سخنان و رفتارهای‌شان به آحاد مردم، پاکی و صداقت و خیرخواهی و راست‌کرداری بیاموزند. در چنین جامعه‌ای باید صداقت موج بزند و جایی برای وعده‌های نادرست و پرخاشگری و ادعاهای غیرواقعی وجود نداشته باشد.

این ویژگی را مسوولان ما فقط هنگامی می‌توانند داشته باشند که مواجه‌شدن با دشواری‌ها آنها را به منفی‌بافی و قرار‌گرفتن در جاده هموار آنها را به لاف و گزاف دچار نکند و به فرموده قرآن کریم »لِکَیْلَا تَاسَوْا عَلَى مَا فَاتَکُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ«. اینکه وقتی سرحال هستیم بگوییم ما معجزه خواهیم کرد و هنگامی که از چیزی ناراحت هستیم، به همه ناسزا بگوییم، این‌ها شایسته افراد مسوول در نظام جمهوری‌اسلامی نیست. ‌اپیدمی کرونا همچنان می‌تازد و جان می‌ستاند.

در گزارشات برنامه توسعه سازمان ملل‌، حکمرانی خوب به‌عنوان یکی از شاخص‌های مهم توسعه معرفی شده، چرا‌ که سایر شاخص‌ها‌، مستقیم و غیرمستقیم با این موضوع در ارتباط است. مسوولیت حکومت در حراست از جان و حقوق شهروندان و ارتقاء احساس امنیت آنها به‌ویژه در بحران‌ها و حوادث غیرمترقبه است، ولی عملکرد مسوولان‌، به‌خصوص در طی دو سال اخیر‌، حاکی از کم‌توجهی و عدم پایبندی عملی به چنین وظیفه انسانی و قانونی است. حال آنکه موج چهارم کرونا و شیوع ویروس خطرناک جهش‌یافته کشور را در التهاب و اضطراب فرو برده است. هم طبیعی است که مردم نگران گوهر جان خود باشند و هم بدیهی است که مسوولان و متولیان اداره کشور، از مسوولان پزشکی و بهداشتی تا همه نهادهای نظارتی و انتظامی، موظف‌اند هر چه در توان دارند انجام دهند تا حتی جان یک انسان کمتر از دست برود.

سال سیاه 99 را پشت سر گذاشتیم. وارد سال جدید یا قرن جدید شدیم اما در سال1400 ایران بایستی با چالش‌های فراوانی دست‌و‌پنچه نرم کند چالش‌هایی که به‌نام ابرچالش از آنها یاد می‌شود و اذهان عمومی را‌ به خود مشغول کرده است. بدین منظور در این یاداشت به مهم‌ترین ابرچالش‌های موجود اشاره می‌شود.

از جمله ابرچالش زیست‌محیطی، مشکلات ناشی از برداشت بی‌رویه آب‌های زیرسطحی، خشکی تالاب‌ها و دریاچه‌ها، تخریب گسترده جنگل‌ها و انقراض گونه‌های نادر حیات‌وحش، نزاع بی‌حاصل بر سر کم‌آبی و نگرانی از اینکه در آستانه روز صفر بی‌آبی قرار داریم، همه و همه بر آینده کشور سایه افکنده است. افول سرمایه اجتماعی یکی دیگر از این ابرچالش‌هاست. جوامع مدرن، متکی بر مولفه‌ای به نام »سرمایه اجتماعی« هستند که پیوستگی جامعه در ابعاد مختلف را سبب شده و کارکرد رابطه دولت- ملت را بهبود می‌بخشد.

‌اکثریت مردم بر این باورند که عملکرد سال 99 شاید یکی از بدترین عملکردهای سال‌های پس از انقلاب باید ارزیابی شود و عمده‌ی علت آن را هم باید به سیاست‌های دولت و بانک مرکزی ارجاع داد و اینکه چگونه دولت به کمک مجلس عملا افزایش بی‌سابقه‌ای در قیمت ارز ایجاد کردند که هزینه‌های آن فقط منوط به امسال نبود بلکه عدم تعادل‌هایی که در حوزه‌های اقتصاد ایجاد می‌شود سال‌ها با کشور خواهد بود.

همزمان هم علاوه بر تاثیر منفی سیاست‌های اقتصادی دولت به‌ویژه سیاست‌های پولی و کاهش ارزش پول ملی یا به عبارتی افزایش قیمت ارز، بودجه‌ای است که برای سال آینده تنظیم شده که خود مصیبت دیگری است که حتی اگر در مجلس هم مصوب شود، به جهات مختلف نمی‌تواند عملیاتی شود و به احتمال زیاد هم با کاستی‌های درآمدی بزرگی روبه‌رو خواهیم بود و عملا خیلی از برنامه‌هایی که دولت پیش‌بینی کرده، محقق نخواهد شد، به‌خاطر اینکه درآمدها محقق نخواهد شد.