سردبیرآزاداندیش

نشست شورای امنیت سازمان ملل در مورد پیش‌نویس طرح آمریکا برای تمدید قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل ناظر بر تحریم تسلیحاتی ایران در‌حالی به‌کار خود پایان داد که بسیاری از کشورها چه به‌صورت آشکار و چه به‌صورت تلویحی با تمدید تحریم تسلیحاتی ایران مخالفت کردند. آمریکا با همکاری رژیم‌ صهیونیستی و عربستان و امارات و بحرین و همکاری تنگاتنگ لابی صهیونیستی از مدت‌ها پیش جریان‌سازی شدیدی علیه ایران برای ایران‌هراسی آغاز کرد.

سفر برایان هوک، نماینده وزارت خارجه آمریکا در امور ایران به منطقه و گفت‌وگوی وی با بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم ‌صهیونیستی نشان می‌دهد که آمریکا به‌شدت در پی تضعیف محور مقاومت است؛ فلذا پیش‌نویس قطعنامه اخیر در‌حقیقت آخرین برگ برنده‌ای بود که از دست دونالد ترامپ، رییس‌جمهور آمریکا خارج شد.

جمعه هفته گذشته روسای فراکسیون‌های تخصصی مجلس یازدهم پیرامون وضعیت معیشتی و اقتصادی کشور نامه‌ای را به رییس‌جمهور ارسال کردند که در سطح رسانه‌های داخل نیز انتشار یافت. اگر‌چه‌ در جوامع و کشورهای دموکراتیک ارسال نامه و نامه‌نگاری از سوی رییس پارلمان، نمایندگان و روسای کمیسیون‌ها و فراکسیون‌ها برای رییس‌جمهور امری عادی‌ست و نوشتن چنین نامه‌هایی فی‌نفسه مشکلی ندارد، اما در‌خصوص نامه ‌روسای کمیسیون‌های مجلس یازدهم نمی‌توان چنین نگاهی داشت.

چراکه معمول است روسای جریان‌های اقلیت و یا اکثریت پارلمانی به نسبت دوری یا نزدیکی که به مواضع، نگاه و سیاست‌های دولت حاکم دارد در حمایت و یا انتقاد از رییس‌جمهور نشست‌های مشترکی را برگزار می‌کنند که یا به حمایت بیشتر از قوه مجریه می‌پردازند و یا خواهان برخی از اصلاحات هستند.

بر کسی پوشیده نیست که فقر و نداری در کشور در خانواده‌ها حرف اول را می‌زند. وقتی دولت اعلام می‌کند که 60 میلیون نفر مشمول دریافت یارانه معیشتی بنزین می‌شوند، یعنی چه، در جامعه کنونی 80 میلیونی ایرانی حدود 14 میلیون نفر خانوارهای کارگر و حدود 10 میلیون نفر خانوارهای کارمندان هستند؛ کارمندانی که شاید حقوق اکثریت آنها به 5 میلیون تومان نرسد و کارگرانی که حقوق ماهانه آنها کمتر از 3 میلیون تومان است. اگر هزینه خانوارها را در ایران امروز محاسبه کنیم شاید هزینه خانواری در پایتخت حدود 8 میلیون تومان برای 4 نفر در ماه و در شهرستان‌ها حدود 6 میلیون تومان است.

خط فقر راستی در جامعه چقدر است؟ شاید به جرات بتوانیم بگوییم هم‌اکنون 50 میلیون نفر زیر خط فقر زندگی می‌کنند و حدود 10 میلیون نفر زیر خط مطلق فقر به‌سر می‌برند و تاکنون دولت‌ها در 40 سال گذشته نتوانستند برای از بین‌بردن فاصله طبقاتی کاری برای مردم انجام دهند، به همین سبب است که هر‌ روز فاصله طبقاتی زیادتر می‌شود و مردم برای اینکه بتوانند هزینه روزمره خانوار خود را تامین کنند دست به هر کاری می‌زنند، حتی کارهای نابهنجار.

دونالد ترامپ، رییس‌جمهوری ایالات‌متحده و جمهوری‌خواهان خشونت‌طلبیِ مانند تام کاتن می‌پندارند که تنها عامل مورد‌نیاز برای پایان دادن به اعتراضات، استفاده بی‌رحمانه از زور است. زور و نیروی قهری فقط گاهی و به‌ویژه هنگامی کارآمد است که تهدیدی واقعی علیه ثبات رژیم وجود دارد، یعنی شرایطی که بخش عمده مردم حامی دولت هستند و دولت می‌تواند روی پیروی نیروی‌های امنیتی از دستورات و پاسخ بی‌رحمانه حساب کند.

اما همان‌طور که عملکرد حاکمان مستبد نشان داده به‌کارگیری مشت آهنین می‌تواند اعتراضات صلح‌آمیز را به خشونت تبدیل کند، افراد بیشتری را به مخالفت و به خیابان‌ها بکشاند و سرانجام باعث چرخش سوگیری مردمیِ تشکیلات امنیتی یا انحلال آن شود. حتی اگر سرانجام یک حاکم مستبد »پیروز شود« کشور چیزی جز یک پوسته توخالی نخواهد بود.

نزد‌‌‌‌یک به یک ماه است که مجلس یازد‌‌‌‌هم کار خود‌‌‌‌ را آغاز کرد‌‌‌‌ه و همه منتظرند‌‌‌‌ تا مشخص شود‌‌‌‌ این مجلس پرهیاهو و البته شعارین تا چه میزان می‌تواند‌‌‌‌ به وعد‌‌‌‌ه‌های خود‌‌‌‌ عمل کند‌‌‌‌، نمایند‌‌‌‌گان مجلس یازد‌‌‌‌هم د‌‌‌‌ر تبلیغات انتخاباتی خود‌‌‌‌ وعد‌‌‌‌ه‌هایی د‌‌‌‌اد‌‌‌‌ند‌‌‌‌ که شاید‌‌‌‌ بسیاری از آنها د‌‌‌‌ر اختیار قوه مقننه نباشد‌‌‌‌ یا حتی امروز امکان اجرای آن د‌‌‌‌ر کشور وجود‌‌‌‌ ند‌‌‌‌اشته باشد‌‌‌‌، با این حال عملکرد‌‌‌‌ مجلسی که از مهم‌ترین شعار‌های آن بازگرد‌‌‌‌اند‌‌‌‌ن اعتبار و جایگاه نهاد‌‌‌‌ پارلمان به راس امور بود‌‌‌‌ه، امروز زیر ذره‌بین است.

نمایند‌‌‌‌گان مجلس یازد‌‌‌‌هم که طیفی به ظاهر یکد‌‌‌‌ست و یکصد‌‌‌‌ا د‌‌‌‌ارند‌‌‌‌ از همان ابتد‌‌‌‌ای کار، د‌‌‌‌ولت را از نقد‌‌‌‌های خود‌‌‌‌ ناکام نگذاشتند‌‌‌‌، علاوه ‌بر این به‌نظر می‌رسد‌‌‌‌ برخی شعارهای سابق خود‌‌‌‌ را که شفافیت آرا یکی از آنها بود‌‌‌‌ به‌د‌‌‌‌ست فراموشی سپرد‌‌‌‌ه‌اند‌‌‌‌. اما هر‌اند‌‌ازه که زمان می‌گذرد‌‌ معلوم می‌شود‌‌ که بسیاری از آن سخنان چند‌‌ان مبنای عملیاتی ند‌‌اشته و بیشتر به کوبید‌‌ن بر طبل شباهت د‌‌اشته است.

پس از گذشت چهار ماه که یک ویروس منحوس جان مردمان را هدف گرفته است و در‌ حالی‌‌که هنوز درگیر آنیم و قربانی می‌دهیم، این‌بار ویروسی که آن‌هم نه جسم بلکه روح و روان و امید جامعه به آینده را آن‌هم نه یکباره بلکه به‌تدریج هدف گرفته، پای به میدان گذارده است و اگر کرونا در اکثر کشورهای جهان فقط رکود به ارمغان آورده، مسئله در اینجا یعنی در ایران که تحولات اقتصادی آن نیز منحصر‌به‌‌فرد است، غول تورم را هم بیدار کرده و به‌ویژه با حرکت سونامی‌وار در بخش مسکن می‌رود تا تمام آشیانه‌های امید‌بخش مهمی از جامعه به‌ویژه جوانان را بر باد دهد.

واقعیت این است که وضعیت اقتصاد‌ی و معیشت مرد‌م و زند‌گی طبقات متوسط به پایین جامعه به‌گونه‌ای‌ست که هزینه‌ها و د‌رآمد‌هایشان د‌ر حوزه‌های مختلف با هم تطابق نمی‌کند‌. قد‌رت خرید‌ حد‌ود‌ 60‌ د‌رصد‌ مرد‌م با هزینه‌های شئوناتشان متناسب نیست و به طبقه متوسط رو به پایین فشار بیشتری وارد‌ می‌شود‌.‌

جامعه آمریکا خود را یک جامعه دموکراتیک و نماد دموکراسی بین‌المللی معرفی کرده و رهبران مقیم در کاخ سفید در آزمایشی سهمگین قرار دارند. چرا‌که از یک طرف با نهادهایی روبه‌رو هستند که مدعی دموکراسی و فعل و انفعالات ناشی از آنند و از سوی دیگر با بافتاری از رویکردهای‌ نژادپرستانه رسوب پذیرفته در جامعه ملی خود نیز روبه‌رو هستند که این مسئله ایجاد تعارض می‌کند. از یک‌سو جامعه‌ای وجود دارد که می‌خواهد خود را دموکرات نشان دهد و فاصله میان سفید‌پوستان و رنگین‌پوستان را نه‌تنها در آمریکا بلکه در جهان کاهش دهد.

اکنون آمریکا را با یک بحران روبه‌رو می‌بینیم که تنها مربوط به قتل یک سیاه‌پوست نیست؛ بلکه بحرانی‌ست که در آن دموکراسی را به چالش می‌کشد.